۶٬۰۷۷
ویرایش
جز (←نقش در واقعه کربلا) |
جز (←نقش در واقعه کربلا) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
پدرش قَرَظَة بن کعب انصاری خزرجی از اصحاب پیامبر (ص) و امام علی (ع) و همچنین از راویان احادیث آن بزرگواران بود. قرظه دو پسر به نامهای عمرو و زبیر داشت که در کربلا، عمرو در سپاه امام حسین (ع) و برادرش زبیر در سپاه عمر بن سعد بود.<ref>- انساب الاشراف، ج3، ص339. </ref> | پدرش قَرَظَة بن کعب انصاری خزرجی از اصحاب پیامبر (ص) و امام علی (ع) و همچنین از راویان احادیث آن بزرگواران بود. قرظه دو پسر به نامهای عمرو و زبیر داشت که در کربلا، عمرو در سپاه امام حسین (ع) و برادرش زبیر در سپاه عمر بن سعد بود.<ref>- انساب الاشراف، ج3، ص339. </ref> | ||
==نقش در واقعه کربلا== | ==نقش در واقعه کربلا== | ||
برادرش [[عمرو بن قرظه]] با هشیاری تمام در برابر تیرها و نیزهها میایستاد، تا از امامش دفاع کند. سرانجام در اثر خونریزی بسیار از میدان بازگشت و از امام بزرگوارش پرسید: آیا وظیفه خود را بهجا آوردم؟ حضرت فرمودند: آری! سلام مرا به پیامبر (ص) برسان که من نیز به زودی در پیشگاه او حاضر خواهم شد. او چند لحظه بعد به شهادت رسید.<ref>- فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع)، ص496-497. </ref> زبیر بن قرظه فریاد زد و امام حسین (ع) را به گمراه کردن برادرش عمرو متهم کرد. امام فرمود: خدا او را هدایت کرده است. زبیر بر امام حمله آورد، اما نافع بن هلال با ضربهای او را مجروح کرد.<ref>- انساب الاشراف، ج3، ص192؛ تاریخ طبری، ج5، ص434. </ref> | برادرش [[عمرو بن قرظه انصاری|عمرو بن قرظه]] با هشیاری تمام در برابر تیرها و نیزهها میایستاد، تا از امامش دفاع کند. سرانجام در اثر خونریزی بسیار از میدان بازگشت و از امام بزرگوارش پرسید: آیا وظیفه خود را بهجا آوردم؟ حضرت فرمودند: آری! سلام مرا به پیامبر (ص) برسان که من نیز به زودی در پیشگاه او حاضر خواهم شد. او چند لحظه بعد به شهادت رسید.<ref>- فرهنگ جامع سخنان امام حسین (ع)، ص496-497. </ref> زبیر بن قرظه فریاد زد و امام حسین (ع) را به گمراه کردن برادرش عمرو متهم کرد. امام فرمود: خدا او را هدایت کرده است. زبیر بر امام حمله آورد، اما نافع بن هلال با ضربهای او را مجروح کرد.<ref>- انساب الاشراف، ج3، ص192؛ تاریخ طبری، ج5، ص434. </ref> | ||
==منبع== | ==منبع== |