بیعت: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ ژوئن ۲۰۱۶
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
«إِذٰا جٰاءَکَ الْمُؤْمِنٰاتُ یُبٰایِعْنَکَ ... فَبٰایِعْهُنَّ»<ref>ممتحنه،آیه 12.</ref> که مواد بیعت را هم مطرح مى‌کند.
«إِذٰا جٰاءَکَ الْمُؤْمِنٰاتُ یُبٰایِعْنَکَ ... فَبٰایِعْهُنَّ»<ref>ممتحنه،آیه 12.</ref> که مواد بیعت را هم مطرح مى‌کند.


بیعت، دست دادن با کسى به عنوان عهد و پیمان بر امرى است و سوگندى است براى وفادارى به یک نظام و حاکم. دست در دست حاکم و امیر و والى یا نماینده او گذاشتن بیعت تلقّى مى‌شود و بیعت در اسلام، نه به عنوان روش انتخاب رهبر، بلکه به مثابه عامل تحکیم حکومت یک امام و رهبر شایسته تلقّى مى‌گردد، آن هم بر محور شرع و قانون خدا. به فرموده على (ع) در نهج البلاغه «لا طاعة لمخلوق فى معصیة الخالق». در کتب حدیث، باب خاصّى براى آن گشوده‌اند که حاکى از اهمیّت آن در نظام سیاسى و اجتماعى اسلام است.<ref>باب لزوم البیعة و کیفیّتها و ذمّ نکثها(بحار الأنوار،ج 64،ص 181،چاپ بیروت).</ref> از این رو،پس از وفات پیامبر اسلام،موضوع بیعت کردن و بیعت گرفتن از مردم به نفع حکومت، حساسیّت سیاسى فوق العاده‌اى یافت و در سقیفه خود را نشان داد.
بیعت، دست دادن با کسى به عنوان عهد و پیمان بر امرى است و سوگندى است براى وفادارى به یک نظام و حاکم. دست در دست حاکم و امیر و والى یا نماینده او گذاشتن بیعت تلقّى مى‌شود و بیعت در اسلام، نه به عنوان روش انتخاب رهبر، بلکه به مثابه عامل تحکیم حکومت یک امام و رهبر شایسته تلقّى مى‌گردد، آن هم بر محور شرع و قانون خدا. به فرموده على (ع) در نهج البلاغه «لا طاعة لمخلوق فى معصیة الخالق». در کتب حدیث، باب خاصّى براى آن گشوده‌اند که حاکى از اهمیّت آن در نظام سیاسى و اجتماعى اسلام است.<ref>باب لزوم البیعة و کیفیّتها و ذمّ نکثها(''بحار الأنوار''،ج 64،ص 181،چاپ بیروت).</ref> از این رو،پس از وفات پیامبر اسلام،موضوع بیعت کردن و بیعت گرفتن از مردم به نفع حکومت، حساسیّت سیاسى فوق العاده‌اى یافت و در سقیفه خود را نشان داد.


طبق همین اصل، على (ع) و یاران همدل او را مى‌خواستند به بیعت وادارند. خود آن حضرت نیز پس از مرگ عثمان، با بیعت مردم با وى، خلافت را عهده‌دار شد.  
طبق همین اصل، على (ع) و یاران همدل او را مى‌خواستند به بیعت وادارند. خود آن حضرت نیز پس از مرگ عثمان، با بیعت مردم با وى، خلافت را عهده‌دار شد.  


بیعت گرفتن [http://معاویه معاویه] به نفع پسرش [[یزید |یزید]]، در زمانى که هنوز خودش زنده بود، آن هم با تهدید و ارعاب و زور، از نقاط ننگ سلطه امویان است. معاویه در سال 59 از مردم شام و چهره‌هاى معروف قبایل، به نفع یزید به عنوان ولیعهد خویش بیعت گرفت و نامۀ دعوت به بیعت را به شهرهاى دیگر هم نوشت. البته مورد اعتراض‌هایى هم قرار گرفت. ولى مخالفان را سرکوب مى‌کرد. <ref>''مروج الذهب''، ج 3، ص 27. دربارۀ بیعت گرفتن معاویه براى یزید، ر.ک: الغدیر، ج 10، ص 242.</ref> پس از مرگ معاویه نیز، یزید به والى مدینه نامه نوشت که به هر صورت از حسین بن على (ع) بیعت بگیرد. امام حسین نیز که یزید را شایستۀ خلافت نمى‌دانست، از بیعت امتناع داشت و مى‌فرمود:
بیعت گرفتن [http://معاویه معاویه] به نفع پسرش [[یزید |یزید]]، در زمانى که هنوز خودش زنده بود، آن هم با تهدید و ارعاب و زور، از نقاط ننگ سلطه امویان است. معاویه در سال 59 از مردم شام و چهره‌هاى معروف قبایل، به نفع یزید به عنوان ولیعهد خویش بیعت گرفت و نامۀ دعوت به بیعت را به شهرهاى دیگر هم نوشت. البته مورد اعتراض‌هایى هم قرار گرفت. ولى مخالفان را سرکوب مى‌کرد. <ref>''مروج الذهب''، ج 3، ص 27. دربارۀ بیعت گرفتن معاویه براى یزید، ر.ک: ''الغدیر''، ج 10، ص 242.</ref> پس از مرگ معاویه نیز، یزید به والى مدینه نامه نوشت که به هر صورت از حسین بن على (ع) بیعت بگیرد. امام حسین نیز که یزید را شایستۀ خلافت نمى‌دانست، از بیعت امتناع داشت و مى‌فرمود:


«مثلى لا یبایع مثل یزید».
«مثلى لا یبایع مثل یزید».

منوی ناوبری