محمد کاظم کاظمی‌

از ویکی حسین
نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۳۶ توسط T.ramezani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «محمد کاظم کاظمی مهاجر افغانستانی که به سال 1346 ه. ش در «هرات» افغانستان متولد...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

محمد کاظم کاظمی مهاجر افغانستانی که به سال 1346 ه. ش در «هرات» افغانستان متولد شده است. تحصیلات خود را در افغانستان و ایران گذرانده و در رشته‌ی مهندسی عمران فارغ التحصیل شد- فعلا ساکن مشهد می‌باشد. [۱]


هفتاد و دو تیغ:

آی دوزخ سفران! گاه دریغ آمده است‌ سر بدزدید که هفتاد و دو تیغ آمده است
طعمه‌ی تلخ حجیمید، گلوگیر شده‌ چرک زخمید- که کوفه‌ست- سرازیر شده
فوج فرعونید یا قافله‌ی قابیلید ننگ محضید، ندانم ز کدامین ایلید
ره مبندید، که ما کهنه سواریم، ای قوم! سر برگشت نداریم. نداریم ای قوم!
حلق بر نیزه اگر دوخته شد، باکی نیست‌ خیمه در خیمه اگر سوخته شد، باکی نیست
خیمه تشنه‌ست، غمی نیست، گلاب آلوده‌ست‌ سجده بیمار، نه بیمار، شراب آلوده‌ست
آب این بادیه، خون است که وانوشد کس‌ زهر باد آن آب کز دست شما نوشد کس
شعله گر افسرد، خاکستر ما خواهد رفت‌ تن اگر خفت به صحرا، سر ما خواهد رفت
راه سخت است اگر سر برود نیست شگفت‌ کاروان با سر رهبر برود، نیست شگفت
تن به صحرای عطش سوخت و سر بر نیزه‌ بر نمی‌گردیم از این دشت، مگر با نیزه
تشنه می‌سوزیم با مشک در این خونین دشت‌ دست می‌کاریم تا مرد بروید زین دشت
آی! دوزخ سفران، گاه سفر آمده است‌ سر بدزدید که هفتاد و دو سر آمده است




منابع

دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌ 2، ص: 1635.

پی نوشت

  1. فرهنگ شاعران جنگ و مقاومت؛ ص 250.