عبد الحسین الأزری‌

از ویکی حسین
نسخهٔ تاریخ ‏۲ ژوئن ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۴۹ توسط T.ramezani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «حاج عبد الحسین أزری فرزند حاج یوسف بن محمد بغدادی، از شعرای شیعه و مشاهیر ادب...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

حاج عبد الحسین أزری فرزند حاج یوسف بن محمد بغدادی، از شعرای شیعه و مشاهیر ادبای عراق در قرن چهاردهم هجری می‌باشد. وی به سال 1298 ه. ق. در بغداد متولد شد. او در اوائل عمر خود با پدرش به شغل تجارت پرداخت و پس از تکمیل مقدمات علوم عربی و ادب نزد فضلای خاندان خود، شیفته‌ی شعر و ادب شد و زمانی از حوزه‌ی درس شیخ شاکر بغدادی از علمای بغداد بهره‌مند گشت. وی زبان فارسی و ترکی و فرانسه را به خوبی می‌خواند و می‌نوشت، سپس به کارهای سیاسی پرداخت، و روزنامه‌ی «الروضة» را در سال 1327 قمری منتشر کرد. در عصر انقلاب و شورش رشد کرد و دیوان او منعکس‌کننده‌ی این حرکتها در جامعه آن روز است و نشریه «المصباح» را منتشر ساخت. این نخستین روزنامه در حمایت از حقوق اعراب است. پس از آن مدیریت مجله‌ی «العلم» را که توسط سید هبة اللّه شهرستانی تأسیس شده بود به عهده گرفت. او از شعرای بارز عراق و از سردمداران آزادی‌خواهی در آنجاست و بدین سبب حاکمان ترک او را تبعید نمودند. مدتها نیز در زندان بود. «الأزری» در سال 1374 ه. ق. در بغداد وفات یافت و در نجف به خاک سپرده شد.

از آثار او می‌توان: «دیوان شعر»، «تاریخ العراق قدیما و حدیثا»، «تاریخ الوزارات العراقیه»، «القضیة العراقیة»، «المسألة العراقیه فی تاریخ حرب العراق اخیرا»، «موجز تاریخ البلدان العراقیه» و ... را نام برد. [۱]


1- ما کان للاحرار الّا قدوةبطل توسّد فی الطّفوف قتیلا

2- نهج الاباة علی هداک و لم تزل‌لهم مثالا فی الحیاة نبیلا

3- و تعشق الاحرار سنّتک الّتی‌لم تبق عذرا للشجا مقبولا

4- قتلوک للدّنیا و لکن لم تدم‌لبنی أمیّة بعد قتلک جیلا

5- حملت (بصفّین) الکتاب رماحهم‌لیکون رأسک بعده محمولا

6- یدعون باسم (محمّد) و بکربلادمه غدا بسیوفهم مطلولا

7- ما أبخس الدّنیا اذا لم تستطع‌أن توجد الدّنیا الیک مثیلا

8- بسمائک الشّعراء مهما حلّقوالم یبلغوا من ألف میل میلا [۲]


1- قهرمانی که در سرزمین طف مقتول شد، نمونه‌ای برای آزادگان بود.

2- ظلم‌ستیزان همواره بر سبیل هدایت تو راه پیمودند و تو همواره برای آنان در زندگی مقتدایی.

(ای حسین (ع)) آزادگان شیوه و سنت تو را عاشقانه دوست دارند. سنتی که عذری برای کسی باقی نگذاشت.

4- بنی امیّه شما را برای دنیا کشتند، ولی بعد از شما، دنیا به اندازه‌ی یک نسل هم به آنها وفا نکرد.

5- «در صفّین» قرآن را بر سر نیزه کردند تا اینکه (بتوانند) بعد از آن سر تو را بر نیزه حمل کنند.

6- به نام محمّد (ص) دعوت می‌کنند در حالی‌که در کربلا شمشیرهای خود را به خون او آغشته می‌کنند.

7- چقدر دنیا پست است که نمی‌تواند کسی همانند تو را بیاورد.

8- شعرا هرچه در آسمان بزرگی تو اوج بگیرند، یک میل از هزاران میل را نمی‌توانند پیش بروند.


1- عش فی زمانک ما استطعت نبیلاو اترک حدیثک للرواة جمیلا

2- و لعزک استرخص حیاتک انه‌أغلی و الا غادرتک ذلیلا

3- العز مقیاس الحیاة و ضل من‌قد عد مقیاس الحیاة الطولا [۳]


1- در زمانت عاقلانه زندگی کن و سخنت را برای راویان زیبا بگذار!

2- و زندگیت را با عزّت و سربلندی به اتمام برسان. در غیر این صورت او تو را با ذلّت ترک می‌کند.

3- عزّت و سربلندی مقیاس زندگیست و کسی‌که مقیاس زندگی را طول و مدّت زمان آن بشمارد گمراه است. برای آزادگان الگوی فداکاری جز شهدای طف نیست.



منابع

دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌1، ص: 568-569.

پی نوشت

  1. ادب الطف؛ ج 10، ص 80 و 81.
  2. همان؛ ص 78 و 79.
  3. همان؛ ص 78.