عالیه مهرابی

از ویکی حسین
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۴۰ توسط T.ramezani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «عالیه مهرابی در تیرماه 1359 شمسی یزد متولد شد. وی دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

عالیه مهرابی در تیرماه 1359 شمسی یزد متولد شد. وی دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات مقاومت دانشگاه یزد می‌باشد. کتاب‌های «به رنگ اتش»،«مسافران کوپه صبح»، «گریه‌های شمع، خنده‌های باد» و «خوشه‌های مینیاتوری» از ایشان منتشر شده و مجموعه« قلمدان‌های فیروزه» را در دست چاپ دارند. مهرابی عضو شورای سیاستگذاری حوزه هنری استان یزد و مسئول شورای شعر بسیج هنرمندان استان یزد می‌باشد. ایشان داوری چندین جشنواره را بر عهده داشته و در جشنواره‌های مختلف از جمله جشنواره خطبه‏های نورگرگان، جشنواره ملی قران و عترت دانشجویی، کتاب سال شعر رضوی و... نیز برگزیده شده است. ‏‌‏‏‏‏[۱]

                                      ٭   ٭   ٭

نوبرانه: شاخه‌ها در تلاوت انگور، خوشه‌ها نوبرانه آوردند

                                          نیزه‌ها از تن تو روییدند، ریشه‌هایت جوانه آوردند!

قرص ماه است و حلقه گیسو، سر به یکسو نشسته تن یکسو

                                           پاره شد این‌چنین رگ تسبیح که تو را دانه دانه آوردند!

عطش از دست اب نوشیدند، گل به گل زخم تازه پوشیدند

                                                عطراین داغ‌های پرپر را  بادها روی شانه آوردند!

داغ دیدند چشم مادرها، شعله‌ورتر شدند طوفان‌ها

                                           شعله بر کوه صبرشان افتاد، آتشی پر زبانه آوردند

چشم‌های تو لیله القدری است پر از آیات روشن «والفجر»

                                            نیزه‌ها خط به خط نوشتند و اثری جاودانه آوردند!

خون تو در رگ زمین جوشید، نبض تندت زد و زمین چرخید

                                       بعد تو لاله‌ها که روییدند، از تو صدها نشانه آوردند!
                                      ٭   ٭   ٭

نوبرانه می‌نوشد غم سبو سبو از من خطبه خطبه سیب ازتو! شاخه گلو از من!! مو به مو پریشانم، می‌رود که بنویسد نیزه سر به سر از تو، شعله مو به مو از من!! سوره سوره رگ‌هایت روی دست پیرا هن شرح آیه‌ها از تو، دست با وضو از من! آتشی که در ظهر باغ چادرم گل کرد شعله شعله می‌گیرد عطر و رنگ و بو از من چشمه چشمه لب‌هایم در تلاوت مهتاب ماه آسمان حتی دارد آبرو از من برگ برگ تقویمم پر شد از شکفتن‌ها: خطبه خطبه سیب از تو، شاخه گلو از من!!

منابع

طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج 2، ص: 1166-1167.

پی نوشت

  1. گفت‌وگوی مؤلف با شاعر.‏