صلوات خوانی

از ویکی حسین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۰۶ توسط T.ramezani (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

صلوات به معنای دعا و از جمله اذکار مورد توجه مسلمانان است. برخی صلوات را از سوی حق تعالی به رحمت، مغفرت، ثنا، تزکیه و کرامت معنی کرده اند و به تعبیر برخی دیگر صلوات یعنی تسلیم شدن؛ تسلیم ساختن خود برای کسی که خدا او را وصی و خلیفه خود گردانیده است. پس سزاوار است که حضرت محمد (ص) را بسیار ستایش کرد. [۱]


بر اساس روایات رسیده از حضرت محمد (ص) و ائمه معصومین (ع) ذکر صلوات، برکات فراوانی دارد که شامل رفع تلخی مرگ، استجابت دعا، جواز عبور انسان به بهشت، کمال نماز، شفیع انسان، جلای روح، سپری در مقابل آتش جهنم، رفع فقر و تنگدستی، ادای قرض، شفای بیمار، بیمه شدن در سه عالم، خوشبو شدن دهان و ... است. [۲] بر این اسا، ذاکران آل الله در مجالس سوگواری آل محمد (ص) به واسطه برخورداری خود و جمیع عزاداران مجلس از عطر برکات صلوات به صلوات خوانی می پردازند.


در یزد، در مجالس روضه خوانی و نوحه خوانی ابتدا حاضران دسته جمعی چند صلوات می فرستند و بعد روضه خوان با صدای رسا این شعر را می خواند: [۳]


اول به هوا فرشته ها را صلوات! بر روی زمین شیر خدا را صلوات
در کوفه تمام کافران را لعنت در شهر مشهد امام رضا (ع) را صلوات
صلوات، نامه ای ز جمال محمد (ص) است قرآن، تمام، وصف کمال محمد (ص) است
در طاق عرش نام محمد (ص) نوشته است صلوات بر محمد (ص) و آل محمد (ص) است


در سیرجان نیز صلوات خوانی پیش از وعظ خوانی انجام می گیرد که نمونه ای از آن عبارتست از: [۴]


بی حب علی و آل علی در عرصات هرگز از کس نخرند هیچ صوم و صلات
در حشر نتیجه می دهد عشق حسین دیگر همه هیچ، گوی بر محمد و آل او صلوات


بارها گفت محمد که علی جان من است هم به جان علی و نام محمد و آل محمد صلوات


صلوات را خدا گفت، در شأن مصطفی گفت جبرئیل بارها گفت، صل علی محمد صلوات بر محمد


بار الها نشود لال به هنگام ممات

هر زبانی که فرستد به محمد و آل محمد صلوات

موسی زند عصا را بر فرق سنگ خارا

می خواند این دعا را صل علی محمد صلوات بر محمد و آل محمد


باقر امام دین است، حکم خدا یقین است فرزند عابدین است صل علی محمد، صلوات بر محمد و آل محمد


دم به دم بر همه دم، بر گل رخسار محمد و آل محمد صلوات آخرین برج ولایت، به علی ششیر خدا، ساقی کوثر صلوات

منبع

پی نوشت

  1. خمسه ای قزوینی، 1385، ص 20-21.
  2. عزیزی، 1385، ص 13-14.
  3. هاشمی پور، 1380، ص 11.
  4. مؤید محسنی، 1381، ص 266-268.