صفى اصفهانى: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۳۵۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۸ سپتامبر ۲۰۱۹
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵۰: خط ۵۰:
==زندگینامه==
==زندگینامه==


نامش میرزا حسن ملقب به «صفى على شاه» و متخلص به «صفى»، عارف مشهور و مؤسس سلسله‌ی صفی علیشاهی و قطب سلسله‌ی نعمت اللهی و از فضلا و علمای متصوفه‌ی تهران بود. او مردى ادیب و شاعرى سخن‌سنج بود و در نظم انواع شعر توانا و استاد بود. پدرش از بازرگانان بود و در کودکى به اتفاق پدر به یزد رفت و تا سن بیست سالگى در آن شهر زیست و به کسب دانش پرداخت و باعرفان و صاحبدلان درآمیخت. میرزا حسن پس از آموختن مبادی علوم به شیراز، کرمان، یزد، مشهد و سپس به هند و حجاز مسافرت‌هایی کرد، و بالاخره به تهران آمد، و در آن جا اقامت گزید. بعدها یکی از خواص مریدان وی قطعه زمینی در محله‌ی شاه آباد به وی تقدیم نمود و او در آن‌جا خانقاهی وسیع بنا نهاد و مدت هشت سال در آن جا به سر برد و پس از 65 سال وفات یافت و در خانقاه خویش مدفون گردید.
نامش میرزا حسن ملقب به «صفى على شاه» و متخلص به «صفى»، عارف مشهور و مؤسس سلسله‌ی صفی علیشاهی و قطب سلسله‌ی نعمت اللهی و از علمای متصوفه‌ی تهران بود. او مردى ادیب و شاعر و در نظم انواع شعر توانا بود. پدرش از بازرگانان بود و در کودکى به همراه پدر به یزد رفت و تا سن بیست سالگى در آن شهر زیست و به کسب دانش پرداخت و با عرفا آشنا شد. میرزا حسن پس از آموختن مقدمات علوم به شیراز، کرمان، یزد، مشهد و سپس به هند و حجاز مسافرت‌هایی کرد، و بالاخره به تهران آمد، و در آن جا اقامت کرد. بعدها یکی از مریدان وی قطعه زمینی در محله‌ی شاه آباد به او هدیه کرد و او در آن‌جا خانقاهی وسیع بنا نهاد و مدت هشت سال در آن جا به سر برد و پس از 65 سال وفات یافت و در خانقاه خویش مدفون گردید.


==آثار==
==آثار==
صفی علی شاه مردی دانا و سخن‌سنج و نیک محضر و خوش صحبت بود و طبعی -که بیشتر به قالب مثنوى و در سبک عراقی متمایل بوده- روان و منطقی استوار داشته است. آثار منظوم وى به سبب احاطه‌اى که به مقولات عرفانى حکمى و سلوکى داشته سرشار از مفاهیم بلند عرفانى و معرفتى است.
صفی علی شاه بیشتر به قالب مثنوى و در سبک عراقی متمایل بوده است. در آثار منظوم وى از مفاهیم عرفانى و معرفتى زیاد استفاده شده است.


آثار صفی علیشاه از این قرار است: «زبدة الاسرار<ref>در این منظومه عاشورایى -که در بیان و اسرار شهادت و تطبیق با سلوک الی اللّه سروده شده است- حادثه عاشورا را از بعد عرفانى و معرفتى مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و با قرائت عرفانى از فرهنگ عاشورا، آغازگر حرکتى نو در قلمرو شعر عاشورا به شمار مى‌رود.
===منظوم===


صفی این مثنوی را در سفر به هندوستان سروده است.</ref>»، «مثنوی بحر الحقایق»، «عرفان الحق»، «میزان العرفه» «دیوان اشعار» و «تفسیر منظوم قرآن<ref>که در حقیقت بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اثر او به شمار مى‌رود.</ref>».
*«زبدة الاسرار<ref>در این منظومه عاشورایى -که در بیان و اسرار شهادت و تطبیق با سلوک الی اللّه سروده شده است- حادثه عاشورا را از بعد عرفانى و معرفتى مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و با قرائت عرفانى از فرهنگ عاشورا، آغازگر حرکتى نو در قلمرو شعر عاشورا به شمار مى‌رود.
 
صفی این مثنوی را در سفر به هندوستان سروده است.</ref>»
*«مثنوی بحر الحقایق»
*«عرفان الحق»
*«میزان العرفه»
*«دیوان اشعار»
*«تفسیر منظوم قرآن<ref>که در حقیقت بزرگ‌ترین و مهم‌ترین اثر او به شمار مى‌رود.</ref>».


===برگزیده اشعار<ref>از منظومه عرفانى زبدة الاسرار</ref>===
===برگزیده اشعار<ref>از منظومه عرفانى زبدة الاسرار</ref>===


 
'''در شهادت حضرت على اصغر (ع)'''{{شعر}}
 
'''در شهادت حضرت على اصغر(ع)'''{{شعر}}
{{ب| بانگ زد کاى ساقى بزم الست | شیرخوار از کودکى شد مى‌پرست }}
{{ب| بانگ زد کاى ساقى بزم الست | شیرخوار از کودکى شد مى‌پرست }}


خط ۶۹۴: خط ۶۹۹:
{{ب| و آن اسیران مانعش ز آن آرزو|در میانشان هست زینسان گفتگو <ref>همان؛ ص 203- 209.</ref> }}
{{ب| و آن اسیران مانعش ز آن آرزو|در میانشان هست زینسان گفتگو <ref>همان؛ ص 203- 209.</ref> }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}




خط ۷۵۸: خط ۷۶۴:
{{ب| ورنه‌ی آسوده از احوال من‌|بین به میدان قدرت و اجلال من <ref>همان؛ ص 209- 211.</ref> }}
{{ب| ورنه‌ی آسوده از احوال من‌|بین به میدان قدرت و اجلال من <ref>همان؛ ص 209- 211.</ref> }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}




خط ۸۲۸: خط ۸۳۵:
{{ب| چون علی در ملک دین شد پادشاه‌|عزم میدان کرد شاه از خیمه‌گاه <ref> همان؛ ص 288- 290.</ref> }}
{{ب| چون علی در ملک دین شد پادشاه‌|عزم میدان کرد شاه از خیمه‌گاه <ref> همان؛ ص 288- 290.</ref> }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}




خط ۸۵۲: خط ۸۶۰:
{{ب| عقل شد بس تنگ میدان سخن‌|گشته ویلان در بیابان سخن <ref>همان؛ ص 290 و 291.</ref> }}
{{ب| عقل شد بس تنگ میدان سخن‌|گشته ویلان در بیابان سخن <ref>همان؛ ص 290 و 291.</ref> }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}




منوی ناوبری