۶٬۰۷۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (←زندگینامه) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
نامش میرزا حسن ملقب به «صفى على شاه» و متخلص به «صفى»، عارف مشهور و مؤسس سلسلهی صفی علیشاهی و قطب سلسلهی نعمت اللهی و از | نامش میرزا حسن ملقب به «صفى على شاه» و متخلص به «صفى»، عارف مشهور و مؤسس سلسلهی صفی علیشاهی و قطب سلسلهی نعمت اللهی و از علمای متصوفهی تهران بود. او مردى ادیب و شاعر و در نظم انواع شعر توانا بود. پدرش از بازرگانان بود و در کودکى به همراه پدر به یزد رفت و تا سن بیست سالگى در آن شهر زیست و به کسب دانش پرداخت و با عرفا آشنا شد. میرزا حسن پس از آموختن مقدمات علوم به شیراز، کرمان، یزد، مشهد و سپس به هند و حجاز مسافرتهایی کرد، و بالاخره به تهران آمد، و در آن جا اقامت کرد. بعدها یکی از مریدان وی قطعه زمینی در محلهی شاه آباد به او هدیه کرد و او در آنجا خانقاهی وسیع بنا نهاد و مدت هشت سال در آن جا به سر برد و پس از 65 سال وفات یافت و در خانقاه خویش مدفون گردید. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
صفی علی شاه | صفی علی شاه بیشتر به قالب مثنوى و در سبک عراقی متمایل بوده است. در آثار منظوم وى از مفاهیم عرفانى و معرفتى زیاد استفاده شده است. | ||
===منظوم=== | |||
صفی این مثنوی را در سفر به هندوستان سروده است.</ref> | *«زبدة الاسرار<ref>در این منظومه عاشورایى -که در بیان و اسرار شهادت و تطبیق با سلوک الی اللّه سروده شده است- حادثه عاشورا را از بعد عرفانى و معرفتى مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و با قرائت عرفانى از فرهنگ عاشورا، آغازگر حرکتى نو در قلمرو شعر عاشورا به شمار مىرود. | ||
صفی این مثنوی را در سفر به هندوستان سروده است.</ref>» | |||
*«مثنوی بحر الحقایق» | |||
*«عرفان الحق» | |||
*«میزان العرفه» | |||
*«دیوان اشعار» | |||
*«تفسیر منظوم قرآن<ref>که در حقیقت بزرگترین و مهمترین اثر او به شمار مىرود.</ref>». | |||
===برگزیده اشعار<ref>از منظومه عرفانى زبدة الاسرار</ref>=== | ===برگزیده اشعار<ref>از منظومه عرفانى زبدة الاسرار</ref>=== | ||
'''در شهادت حضرت على اصغر (ع)'''{{شعر}} | |||
'''در شهادت حضرت على اصغر(ع)'''{{شعر}} | |||
{{ب| بانگ زد کاى ساقى بزم الست | شیرخوار از کودکى شد مىپرست }} | {{ب| بانگ زد کاى ساقى بزم الست | شیرخوار از کودکى شد مىپرست }} | ||
خط ۶۹۴: | خط ۶۹۹: | ||
{{ب| و آن اسیران مانعش ز آن آرزو|در میانشان هست زینسان گفتگو <ref>همان؛ ص 203- 209.</ref> }} | {{ب| و آن اسیران مانعش ز آن آرزو|در میانشان هست زینسان گفتگو <ref>همان؛ ص 203- 209.</ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۷۵۸: | خط ۷۶۴: | ||
{{ب| ورنهی آسوده از احوال من|بین به میدان قدرت و اجلال من <ref>همان؛ ص 209- 211.</ref> }} | {{ب| ورنهی آسوده از احوال من|بین به میدان قدرت و اجلال من <ref>همان؛ ص 209- 211.</ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۸۲۸: | خط ۸۳۵: | ||
{{ب| چون علی در ملک دین شد پادشاه|عزم میدان کرد شاه از خیمهگاه <ref> همان؛ ص 288- 290.</ref> }} | {{ب| چون علی در ملک دین شد پادشاه|عزم میدان کرد شاه از خیمهگاه <ref> همان؛ ص 288- 290.</ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
خط ۸۵۲: | خط ۸۶۰: | ||
{{ب| عقل شد بس تنگ میدان سخن|گشته ویلان در بیابان سخن <ref>همان؛ ص 290 و 291.</ref> }} | {{ب| عقل شد بس تنگ میدان سخن|گشته ویلان در بیابان سخن <ref>همان؛ ص 290 و 291.</ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||