شیخ محمد نصار

از ویکی حسین
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۵:۳۱ توسط T.ramezani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «شیخ محمّد نصّار بن شیخ علی بن ابراهیم بن محمّد شیبانی لملومی <ref>لملوم: قریه‌...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

شیخ محمّد نصّار بن شیخ علی بن ابراهیم بن محمّد شیبانی لملومی [۱] مشهور به ابن نصّار شاعر معروف و ادیب مشهور و فاضلی والامقام بود. وی به سال 1292 ه. ق درگذشت. [۲]


1- فأتته زینب بالجواد تقوده‌و الدمع من ذکر الفراق یسیل

2- و تقول قد قطعت قلبی یا أخی‌حزنا فیا لیت الجبال تزول

3- فتبادرت منه الدموع و قال یاأختاه صبرا فالمصاب جلیل

4- فبکت و قالت یا ابن أمی لیس لی‌و علیک ما الصبر الجمیل جمیل

5- ورنت الی نحو الخیام بعولةعظمی تصب الدّمع و هی تقول

6- قوموا الی التودیع إنّ أخی دعابجواده ان الفراق طویل

7- فخرجن ربات الخدور عواثراو غدا لها حول الحسین عویل [۳]


1- زینب (س) در حالی به نزد برادرش آمد که اشکش همانند سیل روان بود.

2- و گفت: «برادرم! قلب من پاره شد و محزون هستم کاش کوهها فرو می‌ریختند.»

3- امام فرمود: «ای خواهرم صبر پیشه کن! زیرا که برای مصیبت دیده در صبر اجر عظیمی است.»

4- زینب گریست و گفت: «ای پسر مادرم! صبر در برابر مصیبت و عزای تو زیبا و جمیل نیست.»

5- زینب آنگاه به سوی خیمه‌ها رفت، درحالی‌که صدای گریه و ضجّه‌اش به گوش می‌رسید، فرمود:

6- «بلند شوید، هنگام وداع رسیده است. برادرم برای خداحافظی آمده و فراق او خیلی طولانی است.»

7- زنان اهل بیت از خیمه‌ها بیرون آمدند و دور امام (ع) حلقه زدند.


منابع

دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌1، ص: 511.

پی نوشت

  1. لملوم: قریه‌ای در کناره‌ی فرات عراق.
  2. ادب الطف؛ ج 7، ص 233.
  3. همان؛ ص 232.