شیخ جعفر خطی‌

از ویکی حسین
نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۳۲ توسط T.ramezani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «شیخ ابو البحر شرف الدّین جعفر بن محمّد بن حسن بن خطّی بحرانی، وی علامّه‌ای ف...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

شیخ ابو البحر شرف الدّین جعفر بن محمّد بن حسن بن خطّی بحرانی، وی علامّه‌ای فاضل و نویسنده و شاعر اوایل قرن یازدهم هجری بود. در اوایل مدّاح امرای بحرین و بزرگان آن دیار بود.

او در سفری که به ایران داشته با شیخ بهایی در اصفهان ملاقات کرد. و به سال 1028 ه. ق در فارس درگذشته است. [۱]


1- و لکن هلّم الخطب فی رزء سیدقضی ظمأ و الماء جار و راکد

2- کأنی به فی ثلّة من رجاله‌کما حفّ بالّلیث الأسود اللوابد

3- إذا اعتقلوا سمر الرّماح و جرّدواسیوفا أعارتها البطون الاساود

4- فلیس لها إلّا الصّدور مراکزاو لیس لها إلا الرؤس مغامد

5- یلاقون شدّات الکماة بأنفس‌إذا غضبت هانت علیها الشّدائد

6- إلی أن ثورا فی ألارض صرعی کأنهم‌نخیل أمالتهن أید عواضد [۲]


1- درباره‌ی مصیبت آقایی صحبت کن که با تشنگی شهید شد، در حالی‌که آب جاری و راکد در آنجا وجود داشت.

2- او در میان افرادش چون شیری بزرگ بود که گروه شیران خشمگین او را احاطه کرده بودند.

3- وقتی نیزه به دست گرفتند و شمشیر برکشیدند، قلب‌های سیاه (دشمنان) را به آنها بخشید.

4- برای نیزه‌ها غیر از سینه‌های آنها قرارگاهی وجود نداشت و شمشیرها غیر از گردن‌های آنها غلافی نداشتند.

5- با جان‌های خود که در هنگام خشم همه چیز را آسان می‌شمرد، به قهرمانان سهمگین حمله می‌بردند.

6- هنگامی‌که به خاک افتادند، گویی درختان نخل هستند که دستهای قوس و نیرومندی آنها را خم کرده است.


منابع

دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌1، ص: 434.

پی نوشت

  1. اعیان الشیعه؛ ج 4، ص 157.
  2. ادب الطف؛ ج 5، ص 72 و 73.