سینه زنی

از ویکی حسین
نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۰۱ توسط T.ramezani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «از متداول ترین مراسم سنتی عزاداری برای سیدالشهدا (ع) و سایر ائمه (ع) سینه زنی و...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

از متداول ترین مراسم سنتی عزاداری برای سیدالشهدا (ع) و سایر ائمه (ع) سینه زنی و زنجیرزنی است که همراه نوحه خوانی انجام می شود. اصل این سنت، به ویژه در میان عرب ها رواج داشت و بعدها شکل امروزی یافت. برای انجام این گونه عزاداری، نوحه های سنگین انتخاب می گردد و با دست یا زنجیر بر سینه و پشت زده می شود.

در برخی مناطق، شیوه زنجیرزنی و سینه زنی متفاوت است و با حرکات و آواهای خاصی همراه است. برای مثال در شیراز، در گذشته حرکت دسته های سوگوار در دو نوبت انجام می گرفت؛ یک نوبت قبل از ظهر و نوبت دیگر شب ها که گاهی تا نیمه شب طول می کشید. حرکت هر دسته، از مسجد محل شروع و به مسجد وکیل ختم میشد. پس از عزاداری در مسجد وکیل هم هر دسته به سمت محل های خود برمی گشتند و متفرق می شدند. جلوی هر دسته، علم ها، کتل ها و بیرق ها را می بردند و بعد، زنجیرزن ها در دو صف مقابل هم، حرکت می کردند که نفرات اول هر دو صف، ریش سفیدها و بزرگترها بودند. زنجیرهای این اشخاص از برنج یا ورشو درست میشد که از زنجیرهای معمولی پر شاخه تر بود. در وسط دسته های زنجیرزن چند نوحه خوان می خواند و دسته جواب می داد. [۱]

در تاکستان همه ساله از اول تا شب دهم ماه محرم، هر روز عصر جوانان و نوجوانان در مسجد جمع می شدند و جداگانه دسته بندی می شدند و از هر دسته یک نفر به نام علمدار یا میاندار انتخاب میشد. علمدارف علم سیاه به دست می گرفت و افراد دور او حلقه می زدند؛ به این ترتیب که هر نفر با دست چپ خود کمربند نفر سمت چپ را می گرفت و با دست راست خود سینه می زد و همه متصل به هم دایره وار با نظم و ترتیب خاصی حرکت می کردند. در حین حرکت نیز هر نفر پای راست خود را پیش پای چپ نفر سمت راست می گذاشت و به جلو می پری. علمدار در وسط با یک دست علم را می گرفت و با دست دیگر به سینه می زد و می گفت: «حسن، حسین آقام وای». سایرین نیز هماهنگ و یک صدا به سینه می زدند و به او جواب می دادند: «امام حسین آقام وای». بعد علمدار می گفت: «حسین شهید»، آنها می گفتند: «آقم شهید». بعد علمدار اشعار محتشم کاشانی را می خواند که بعد از هر بند، اهالی دست راست خود را بالا می بردند و سر و دست را با هم پایین می آوردند و دست ها را محکم به سینه می زدند و می گفتند: «حسین» ابیاتی که علمدار از «محتشم» می خواند، عبارت بودند از: [۲]

بر خاکیان ز عالم بالا صدا زدند اول صلا به سلسله انبیا زدند
نوبت بر اولیا چو رسید آسمان تپید آن ضربتی که بر سر شیر خدا زدند
مرغان هوا و ماهیان دریا از بهر حسین سنگ بر سینه زدند


در شهرستان ملایر، مراس عزاداری دهه محرم، از شب اول با نواختن طبل به آگاهی مردم می رسید. عزاداران با شنیدن صدای طبل به حسینیه ها می رفتند و پس از گرد آمدن جمعیت، مراسم عزاداری داخل حسینیه ها برگزار میشد. این مراسم تا شب پنجم محرم در محوطه حسینیه ادامه می یافت و از شب ششم محرم، عزاداری به سطح شهر کشیده میشد. [۳]

در روستای


منبع

اصغر شعاع، علی آنی زاده، رقیه حاج محمدیاری، شهرزاد دوستی، الهه شایسته رخ، محرم و صفر در فرهنگ مردم ایران، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ص 55-65.

پی نوشت

  1. صبحدم، بی نام، شیراز، فارس، 1346.
  2. وکیلیان، سید احمد، شیراز، فارس، بی تا.
  3. همان.