رجز: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «شعرهاى حماسى که جنگاوران در میدانهاى نبرد مى‌خوانند.«رجز،نام یکى از بحور شع...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
شعرهاى حماسى که جنگاوران در میدانهاى نبرد مى‌خوانند.«رجز،نام یکى از بحور شعرى عربى است که نوعى تحرّک و روانى در آن است.در گذشته و دوران جاهلیّت،از این وزن شعر،بیشتر در اشعارى که جنبۀ مبارزه،دشنام یا تفاخر داشته استفاده مى‌شده است.به کارگیرى این وزن و آهنگ در شعرهاى حماسى که مبارزان در میدانهاى جنگ مى‌خواندند،سبب شده که به آن اشعار،رجز گویند.معمولا رجز،ابیاتى کوتاه داشته و بصورت ارتجالى در میدان سروده مى‌شده است.از این رو گاهى هم خطاهاى دستورى و ادبى دارد.» <ref>دائرة المعارف الاسلامیه،ج 10،ص 50 به بعد(نقل به تلخیص).</ref> بیشتر افراد،هنگام رجز خواندن در میدان مبارزه،اشعار شعراى عرب را که با حال و وضع آنان مطابق بود مى‌خواندند و اگر خود جنگجو طبع شعر داشت،فى البدیهه در وصف و معرّفى خویش شعر مى‌سرود و نام خود و پدر و قبیله و سوابق دلیریهاى خود و قبیله‌اش را در آن بیان مى‌کرد.رجز،هم براى تقویت نیرو و روحیّۀ خود بود،هم براى ترساندن رقیب.«رجز،سرود نظامى رایج در آن دوره‌ها بود که جنگاوران در اثناء جنگ،آن را مى‌خواندند و به شجاعت و قهرمانیهاى خویش مى‌بالیدند و دشمنانشان را به کشتن و تار و مار کردن تهدید مى‌کردند.رجز در آن میدانهاى نبرد،مانند یک سلاح پیکار مؤثّر بود و رزم‌آوران همانگونه که بر شمشیرها و تیرها و نیزه‌ها اعتماد مى‌کردند،بر رجزهاى خود نیز تکیه مى‌کردند.» <ref>حیاة الإمام الحسین،ج 3،ص 155.</ref>
'''رجز'''، شعرهاى حماسى که جنگاوران در میدانهاى نبرد مى‌خوانند.  


در کربلا نیز،حسین بن على«ع»و فرزندان و برادران و یارانش در میدانهاى نبرد،رجز مى‌خواندند.رجزهایى که اصحاب امام روز عاشورا مى‌خواندند،نمایانگر عقیده و هدفى که در راه آن از شهادت استقبال مى‌کردند و انگیزۀ جهادشان بود،که در چه راهى و براى چه هدفى است و نشان دهندۀ یقین،ثبات قدم،آگاهى و بصیرتشان بود.مثلا حضرت ابا الفضل،گفته است:
== مفهوم ==
رجز، نام یکى از بحور شعرى عربى است که نوعى تحرّک و روانى در آن است. در گذشته و دوران جاهلیّت، از این وزن شعر، بیشتر در اشعارى که جنبۀ مبارزه، دشنام یا تفاخر داشته استفاده مى‌شده است. به کارگیرى این وزن و آهنگ در شعرهاى حماسى که مبارزان در میدانهاى جنگ مى‌خواندند، سبب شده که به آن اشعار، رجز گویند. معمولا رجز، ابیاتى کوتاه داشته و بصورت ارتجالى در میدان سروده مى‌شده‌است. از این رو گاهى هم خطاهاى دستورى و ادبى دارد.<ref>دائرة المعارف الاسلامیه،ج ۱۰،ص ۵۰ به بعد(نقل به تلخیص).</ref>


{{ب| و اللّه ان قطعتموا یمینى | انّى احامى ابدا عن دینى }}
بیشتر افراد،هنگام رجز خواندن در میدان مبارزه، اشعار شعراى عرب را که با حال و وضع آنان مطابق بود مى‌خواندند و اگر خود جنگجو طبع شعر داشت، فى البدیهه در وصف و معرّفى خویش شعر مى‌سرود و نام خود و پدر و قبیله و سوابق دلیریهاى خود و قبیله‌اش را در آن بیان مى‌کرد.رجز،هم براى تقویت نیرو و روحیّۀ خود بود،هم براى ترساندن رقیب.


که گویاى حمایت از آیین است.قاسم بن حسن«ع»رجز مى‌خواند که:«ان تنکرونى فانا ابن الحسن...».عمرو بن جناده رجز مى‌خواند:
رجز، سرود نظامى رایج در آن دوره‌ها بود که جنگاوران در اثناء جنگ،آن را مى‌خواندند و به شجاعت و قهرمانیهاى خویش مى‌بالیدند و دشمنانشان را به کشتن و تار و مار کردن تهدید مى‌کردند.رجز در آن میدانهاى نبرد،مانند یک سلاح پیکار مؤثّر بود و رزم‌آوران همانگونه که بر شمشیرها و تیرها و نیزه‌ها اعتماد مى‌کردند،بر رجزهاى خود نیز تکیه مى‌کردند.<ref>حیاة الإمام الحسین،ج 3،ص 155.</ref>


{{ب| امیرى حسین و نعم الأمیر | سرور فؤاد البشیر النذیر... }}
== جزرهای عاشورایی ==
   
در [[کربلا]] نیز،[[حسین بن علی|حسین بن على(ع)]] و فرزندان و برادران و یارانش در میدانهاى نبرد،رجز مى‌خواندند.رجزهایى که اصحاب امام روز [[عاشورا]] مى‌خواندند، نمایانگر عقیده و هدفى که در راه آن از [[شهادت]] استقبال مى‌کردند و انگیزۀ جهادشان بود، که در چه راهى و براى چه هدفى است و نشان دهندۀ یقین، ثبات قدم، آگاهى و بصیرتشان بود. مثلا حضرت [[عباس ابن علی(ع)|اباالفضل(ع)]]، گفته است: « و اللّه ان قطعتموا یمینى، انّى احامى ابدا عن دینى»
على اکبر«ع»مى‌خواند:


{{ب| انا علىّ بن الحسین بن على | نحن و بیت الله اولى بالنّبى }}
که گویاى حمایت از آیین است.


{{ب| تالله لا یحکم فینا ابن الدّعى | اضرب بالسیف احامى عن ابى }}
[[قاسم بن حسن (ع)|قاسم بن حسن(ع)]] رجز مى‌خواند که: «ان تنکرونى فانا ابن الحسن...».عمرو بن جناده رجز مى‌خواند:


ضرب غلام هاشمىّ عربىّ
{{ب| امیرى حسین و نعم الأمیر | سرور فؤاد البشیر النذیر... }}
على اکبر«ع»مى‌خواند: « انا علىّ بن الحسین بن على،  نحن و بیت الله اولى بالنّبى،  تالله لا یحکم فینا ابن الدّعى،  اضرب بالسیف احامى عن ابى»


یا خود ابا عبد الله الحسین«ع»رجزهاى متعدّدى دارد،از جمله:
ضرب، غلام هاشمى عربى یا خود [[حسین بن علی|اباعبدالله‌ الحسین(ع)]] رجزهاى متعدّدى دارد، از جمله:


{{ب| القتل اولى من رکوب العار | و العار اولى من دخول النّار }}
{{ب| القتل اولى من رکوب العار | و العار اولى من دخول النّار }}
خط ۲۷: خط ۲۹:
{{ب| احمى عیالات ابى | امضى على دین النّبى }}
{{ب| احمى عیالات ابى | امضى على دین النّبى }}


که همه و همه،سرشار از روحیّۀ بالا و انگیزه‌هاى والا و دلیرى و ثبات و پایدارى شجاعانه است. <ref>رجزهاى امام و فرزندان و اصحاب،در کتابهاى تاریخ و مقتل بطور مبسوط آمده است.از جمله ر.ک:بحار الأنوار، ج 45،ص 13 به بعد،مناقب،ج 4،ص 100 به بعد.در همین مجموعه نیز،رجزهاى برخى از شهداى کربلا،ذیل معرفى خودشان آورده شده است.دربارۀ رجز،بحثى در«الأغانى»ابو الفرج اصفهانى است،ج 18،ص 164).</ref>
که همه و همه،سرشار از روحیّۀ بالا و انگیزه‌هاى والا و دلیرى و ثبات و پایدارى شجاعانه است. <ref>رجزهاى امام و فرزندان و اصحاب،در کتابهاى تاریخ و مقتل بطور مبسوط آمده است.از جمله ر.ک:بحار الأنوار، ج ۴۵،ص ۱۳ به بعد،مناقب،ج ۴،ص ۱۰۰ به بعد.در همین مجموعه نیز،رجزهاى برخى از شهداى کربلا،ذیل معرفى خودشان آورده شده است.دربارۀ رجز،بحثى در«الأغانى»ابو الفرج اصفهانى است،ج ۱۸،ص ۱۶۴).</ref>
 
 


== منبع ==


* جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۱۸۴-۱۸۵.


جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 184-185.
== پی‌نوشت ==
<references />

نسخهٔ ‏۸ سپتامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۰۵

رجز، شعرهاى حماسى که جنگاوران در میدانهاى نبرد مى‌خوانند.

مفهوم

رجز، نام یکى از بحور شعرى عربى است که نوعى تحرّک و روانى در آن است. در گذشته و دوران جاهلیّت، از این وزن شعر، بیشتر در اشعارى که جنبۀ مبارزه، دشنام یا تفاخر داشته استفاده مى‌شده است. به کارگیرى این وزن و آهنگ در شعرهاى حماسى که مبارزان در میدانهاى جنگ مى‌خواندند، سبب شده که به آن اشعار، رجز گویند. معمولا رجز، ابیاتى کوتاه داشته و بصورت ارتجالى در میدان سروده مى‌شده‌است. از این رو گاهى هم خطاهاى دستورى و ادبى دارد.[۱]

بیشتر افراد،هنگام رجز خواندن در میدان مبارزه، اشعار شعراى عرب را که با حال و وضع آنان مطابق بود مى‌خواندند و اگر خود جنگجو طبع شعر داشت، فى البدیهه در وصف و معرّفى خویش شعر مى‌سرود و نام خود و پدر و قبیله و سوابق دلیریهاى خود و قبیله‌اش را در آن بیان مى‌کرد.رجز،هم براى تقویت نیرو و روحیّۀ خود بود،هم براى ترساندن رقیب.

رجز، سرود نظامى رایج در آن دوره‌ها بود که جنگاوران در اثناء جنگ،آن را مى‌خواندند و به شجاعت و قهرمانیهاى خویش مى‌بالیدند و دشمنانشان را به کشتن و تار و مار کردن تهدید مى‌کردند.رجز در آن میدانهاى نبرد،مانند یک سلاح پیکار مؤثّر بود و رزم‌آوران همانگونه که بر شمشیرها و تیرها و نیزه‌ها اعتماد مى‌کردند،بر رجزهاى خود نیز تکیه مى‌کردند.[۲]

جزرهای عاشورایی

در کربلا نیز،حسین بن على(ع) و فرزندان و برادران و یارانش در میدانهاى نبرد،رجز مى‌خواندند.رجزهایى که اصحاب امام روز عاشورا مى‌خواندند، نمایانگر عقیده و هدفى که در راه آن از شهادت استقبال مى‌کردند و انگیزۀ جهادشان بود، که در چه راهى و براى چه هدفى است و نشان دهندۀ یقین، ثبات قدم، آگاهى و بصیرتشان بود. مثلا حضرت اباالفضل(ع)، گفته است: « و اللّه ان قطعتموا یمینى، انّى احامى ابدا عن دینى»

که گویاى حمایت از آیین است.

قاسم بن حسن(ع) رجز مى‌خواند که: «ان تنکرونى فانا ابن الحسن...».عمرو بن جناده رجز مى‌خواند:

امیرى حسین و نعم الأمیر سرور فؤاد البشیر النذیر...

على اکبر«ع»مى‌خواند: « انا علىّ بن الحسین بن على، نحن و بیت الله اولى بالنّبى، تالله لا یحکم فینا ابن الدّعى، اضرب بالسیف احامى عن ابى»

ضرب، غلام هاشمى عربى یا خود اباعبدالله‌ الحسین(ع) رجزهاى متعدّدى دارد، از جمله:

القتل اولى من رکوب العار و العار اولى من دخول النّار

یا این رجز که:

انا الحسین بن علىّ آلیت ان لا انثنى احمى عیالات ابى امضى على دین النّبى

که همه و همه،سرشار از روحیّۀ بالا و انگیزه‌هاى والا و دلیرى و ثبات و پایدارى شجاعانه است. [۳]

منبع

  • جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۱۸۴-۱۸۵.

پی‌نوشت

  1. دائرة المعارف الاسلامیه،ج ۱۰،ص ۵۰ به بعد(نقل به تلخیص).
  2. حیاة الإمام الحسین،ج 3،ص 155.
  3. رجزهاى امام و فرزندان و اصحاب،در کتابهاى تاریخ و مقتل بطور مبسوط آمده است.از جمله ر.ک:بحار الأنوار، ج ۴۵،ص ۱۳ به بعد،مناقب،ج ۴،ص ۱۰۰ به بعد.در همین مجموعه نیز،رجزهاى برخى از شهداى کربلا،ذیل معرفى خودشان آورده شده است.دربارۀ رجز،بحثى در«الأغانى»ابو الفرج اصفهانى است،ج ۱۸،ص ۱۶۴).