ذوالجناح: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:Evening-of-ashoora.jpg|بندانگشتی|نقاشی استاد فرشچیان از صحنه بازگشت ذوالجناح]]'''ذوالجناح'''، نامی که در تشیع عامیانه به اسب [[حسین بن علی (ع)|امام حسین (ع)]] داده شده است. در هیچ یک از منابع متقدم حتی در مقتل‌های عربی و فارسی نامی از ذوالجناح برده نشده و وجه تسمیه اسب ایشان بدین نام مشخص نیست.


'''ذوالجناح''' یعنی صاحب دو بال و پر، در فرهنگ عزاداری شیعیان نام اسب [[حسین بن علی]] است که او در روز [[عاشورا]] بر آن سوار بود. ذوالجناح در [[تعزیه]] و دسته‌های سوک [[حسین بن علی|امام سوم شیعیان]] از اهمیت و احترام خاصی برخوردار است. ذوالجناح را در ضمن به عنوان [[عقل فعال]] به حساب آورده و آن را به [[براق]] تشبیه می‌کنند.
در گزارش‌هایی<ref>ابن سعد، ج 4، ص 121؛ طبری، سلسله 1، ص 1669</ref> جناح نام اسب یزید بن زمعه، از صحابیان پیامبر (ص) که در روز حنین به [[شهادت]] رسید، و نیز نام اسب حوفزان بن شریک <ref>ابن جزی، ص 112</ref> ذکر شده است. همچنین طبری، در ذکر غزوہ ذی قرد در سال 6، نام اسبی از عکاشة بن مخضن را جناح آورده است <ref>سلسله 1، ص 1509-1510</ref>


== نام ==
==نامگذاری ذوالجناح==
ذوالجناح بسیار چابک بود و در میدان نبرد سرعت عمل از خود نشان می‌داد و به واسطهٔ شباهتش در تیزی با پرندگان به این نام خوانده می‌شد.<ref>تاریخ زندگانی، امام حسین، ص680،647</ref>
در متن ترجمه نجم الدین راوندی (قرن ششم)، از شرف التبی ابوسعید خرگوشی، ذوالجناح، نام اسب پیامبر اکرم (ص) ذکر شده است که نام اسب ایشان مرتجز آمده است. در نور العین فی مشهد الحسین اثر ابواسحاق اسفراینی (ص 43-46)، نام اسب [[حسین بن على (ع)|امام حسین (ع)]] در روز [[عاشورا]] میمون ذکرشده و در مرثیه‌ای هم که در این کتاب به عنوان زبان حال اهل حرم آن حضرت، پس از شهادت ایشان، خطاب به اسب بی‌سوارشان آمده، از این اسب با نام میمون یاد شده است.
به گفتهٔ برخی ذوالجناح از اسب‌های [[محمد بن عبداللّه]]، بود که [[حسین بن علی]] به [[ارث]] برده بود.<ref name="المقرم، ص297">المقرم، ص297</ref> از آن در [[زیارت ناحیه مقدسه|زیارت ناحیهٔ مقدسه]] به نام الجواد یاد شده است.<ref>زیارت ناحیه مقدسه</ref>


== وفاداری ==
در برخی منابع، مثلا الفتوح ابن اعثم کوفی (ج 5، ص220)، اللهوف ابن طاووس (ص 54) یا مقتل الحسین ابومؤید اخطب خوارزم (ج 2، ص 42_43) که از منابع اصلی متون متأخرتر روضه خوانی از جمله روضة الشهدای ملاحسین [[واعظ کاشفی]] (تألیف 908) بوده اند، در شرح ماجرای شهادت امام حسین (ع)، نام اسب ذکر نشده است<ref>ابوالفرج اصفهانی، ص 7978؛ ابن نما، ص 73-79</ref>
{{جعبه نقل قول | عنوان = وفاداری ذوالجناح|:{{سخ}}''' «''' پس از اینکه [[حسین بن علی]] خود را به نهر [[فرات]] رساند درحالیکه 4000 جنگجو نگهبانی می‌دادند. آنان را کنار زدند وقتی ذوالجناح به فرات رسید با ولع و اشتیاق زیاد سر خود را به آب نزدیک برد که آب بنوشد، حسین بن علی راکبش فرمود تو تشنه‌ای و من تشنه به [[خدا]] سوگند لب به آب نخواهم زد تا اینکه تو سیراب شوی، هنگامی که اسب سخنان حسین بن علی را شنید سر خود را بالا گرفت و آب ننوشید گویا سخنان حسین بن علی را فهمید سپس حسین بن علی به او امر کرد بنوش و من نیز خواهم نوشید... '''»''' |تاریخ بایگانی || منبع = <small>[[ابن شهر آشوب]]، [[مناقب آل ابی طالب]]، ج4، ص58</small> | تراز = چپ| عرض = 230px | اندازه خط = 12px| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}


نویسندگان مقاتل و [[:رده:راویان حدیث|راویان]] در وفاداری، هوشمندی و صمیمت ذوالجناح [[حدیث|روایات]] بسیار ذکر کرده‌اند<ref>ر. ک. تاریخ زندگانی، امام حسین، ص680،647</ref> و در آثار خود با عظمت از آن نام برده‌اند به ویژه هنگامی که حسین بن علی بر اثر عطش و جراحات و خون‌ریزی بی‌حال شده بودند، او با مهارت و چابکی و زیرکی خاص صاحبش (حسین بن علی) را از میدان نبرد خارج نمود که به خیمه‌گاه برساند ولی حسین بن علی پیش از رسیدن به خیمه‌گاه از اسب به زمین افتاد. [[عمر بن سعد|ابن سعد]] فریاد زد آن اسب را بگیرید به خدا [[سوگند]] از گرانبهاترین اسب‌های [[محمد بن عبدالله]] است. هنگامی که سپاه عمر بن سعد خواستند اسب را بگیرند ذوالجناح به آنان حمله کرد و با لگد آنان را به هلاکت رساند. [[ابن شهر آشوب]] آمار کشتگان توسط ذوالجناح را 40 جنگجو ضبط کرده و دیگران بیش از این تعداد یاد کرده‌اند. ابن سعد فریاد زد او را رها کنید وگرنه همه را به قتل می‌رساند.<ref name="المقرم، ص297"/><ref>ابن شهر آشوب، المناقب، ج4، ص58</ref>
ظاهرا این نام ابتدا در آثاری چون داستان مقتل حسین اثر شادی آمده و سپس در افواه عامه رواج یافته است.


بنابر روایت کاشفی [[امام حسین (ع)]] در روز [[عاشورا]]، هنگام عزیمت به میدان، عمامه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را بر سر نهاد و سپر حمزه علیه السلام را بر پشت افکند و ذوالفقار را حمایل ساخت و بر ذوالجناح سوار شد. در بیشتر روایت‌ها و مقتل‌های متاخرتر هم نام اسب آن حضرت ذکر نشده است<ref>مجلسی، ج45، ص47، 56 - 57، 60، 262-264؛ مقرم، ص283؛ حکیم، ج 1، ص 612611</ref>


در مقتل فارسی فیض الدموع محمدابراهیم بدایع نگار در قرن سیزدهم نام اسب دو بار و به صورت جناح نه ذوالجناح ضبط شده است <ref>عمان سامانی، ص 326، پانویس 1</ref> که جناح را نه به نام اسب، بلکه نام نژادی از اسب‌های عربی دانسته است.


==ذوالجناح در روز عاشورا==
درباره آنچه در روز عاشورا از اسب امام حسین (ع) پدید آمد روایت‌های متقدم و متأخر، کمابیش هم داستان اند: پس از آنکه امام حسین (ع) از اسب بر زمین افتاد و دشمنان هریک بر ایشان زخم‌ها زدند، و سپس اسب ایشان به این سوی و آن سوی دوید. [[عمر سعد|عمرسعد]] گفت: "اسب را بگیرند" چرا که از خیل اسبان رسول الله (ص) است، ولی اسب با دشمنان جنگید و شماری از آنان را کشت؛ چون اسب را رها کردند به سوی پیکر حضرت آمد و سپس شیهه کشان به سمت خیمه‌ها دوید.


اهل حرم چون در خیمه‌ها صدای او را شنیدند، گمان کردند که امام بازگشته و برای کودکان آب آورده است، ولی اسب را بیسوار دیدند، و خطاب به اسب گفتند که چرا سوارت را باز نیاوردی؟ <ref>ابن اعثم کوفی، ابواسحاق اسفراینی؛ اخطب خوارزم، همانجاها؛ کاشفی، ص 353</ref>


این مضمون در بسیاری از مقتل‌ها و [[مرثیه]]<nowiki/>‌های راجع به عاشورا مکررا ذکر شده و از تأثر برانگیزترین بخش‌های [[روضه]] های ظهر عاشوراست. <ref>مجلسی، همانجا؛ نیرتبریزی، ص 125-127؛ مقرم؛ حکیم، همانجاها: الول - ساتون ، ص 244؛ شیمل ، ص300؛ نیز - عاشورا*؛ برای تحلیل نمونه هایی در ادبیات عربی و اردو - پینالت ، ص 128125؛ برای حضور ذوالجناح در تعزیه نامه ها - همایونی، 1367ش، ص 29؛ همو، 1380ش، ص 488، 635634، 870، 895 - 896، 914، گلواژه های عزا بر گلبرگلهای رثا، ص 129</ref>


==سرنوشت ذوالجناح==
درباره سرنوشت  ذوالجناح اظهارات متفاوتی شده است، از جمله اینکه خود را به امواج فرات سپرد و دیگر کسی نشانی از او نیافت <ref>ابواسحاق اسفراینی، همانجا؛ قندوزی، ج 3، ص 85_86؛ نیز - حکیم، ج 1، ص 613</ref> یا آنقدر سرش را بر زمین زد تا جان داد <ref name=":0">کاشفی، همانجا؛ مجلسی، ج 45، ص60</ref> یا اینکه به سوی بادیه دوید و بی‌نشان شد. <ref name=":0" />


ابواسحاق اسفراینی در نورالعین آورده که ذوالجناح در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) مرکب آن حضرت خواهد بود.
==منبع==


 
*''[http://rch.ac.ir/article/Details?id=11265 دانشنامه جهان اسلام]''
 
 
 
 
 
 
 
== رساندن خبر کشته شدن حسین به علی ==
هنگامی که دشمن از او دور شد و ذوالجناح اطمینان حاصل کرد که او را رها کرده‌اند، بر سر بالین [[حسین بن علی]] و به دور جسد بی‌حال او می‌چرخید و او را بو می‌کرد و می‌بوسید. سپس پیشانی خود را به خون بدن حسین بن علی آغشته کرد در حالیکه دست‌های خود را بر زمین می‌کوبید و شیهه سر می‌داد به سوی خیمه‌گاه رفت،<ref name="بحارالانوار، ج44، ص321">بحارالانوار، ج44، ص321</ref> هنگامی که به خیمه گاه رسید آواز بلند می‌کشید و سر خود را به زمین می‌کوبید، وقتی که اهل بیت حسین بن علی ذوالجناح را به آن حال دیدند از خیمه‌ها بیرون آمده و گریه‌کنان دور ذوالجناح گرد آمده و دست بر سر و صورت و پای او می‌کشیدند، [[ام کلثوم]] دو دست خود را بر بالای سر خویش گذاشت و فریاد می‌زد: '''وامحمداه واجداه وانبیاه'''.<ref name="بحارالانوار، ج44، ص321"/><ref>قمی، منتهی‌الآمال، ج2، ص910</ref>
 
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول =:{{سخ}}{{شعر|نستعلیق}}{{ب|خونی که روی یال تو پیداست، ذوالجناح |خون همیشه جاری مولاست، ذوالجناح{{سخ}}|نستعلیق}}{{ب|یک قطره آفتاب به روی تنت نشست |بوی خدا ز یال تو برخاست، ذوالجناح}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی | منبع = | تراز = وسط| عرض = 500px | اندازه خط = 14px| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
 
== سرانجام ==
تاریخ‌نگاران در مورد سرنوشت ذوالجناح در عصر [[عاشورا]] اختلاف دارند؛
* گروهی بر این باروند که ذوالجناح پس از رساندن خبر کشته شدن حسین بن علی به خاندان او آنقدر سر خود را به زمین کوبید تا اینکه مقابل خیمه‌گاه نقش بر زمین گشت و مرد.<ref>عباس قمی، منتهی الآمال، ج2، ص909</ref>
* برخی نیز می‌گویند پیش از کشته شدن حسین بن علی کشته شد و او زمانی را پیاده با لشکر [[عبیدالله بن زیاد]] جنگید تا کشته‌شد.<ref>ر. ک. تاریخ زندگانی امام حسین، ص684</ref>
* برخی دیگر می‌گویند او از خیمه‌گاه با سرعت به سوی شط [[فرات]] شتافت و خود را در وسط آن غرق نمود.
{{بخش بدون منبع}}
 
== آثار هنری ==
 
از ذوالجناح در ادب [[عاشورا|عاشورایی]] یاد می‌شود و [[شیعیان]] در اشعار عربی و فارسی و... از هوشمندی و وفای وی به امام نام برده‌اند. در [[روز عاشورا]] اسبی را بدون سرنشین در حالی که او را با رنگ سرخ رنگ نموده و تیر به بدنش آویزان کرده‌اند به علامت کشته شدن حسین بن علی در مقابل [[عزاداری حسین بن علی|دستهٔ عزادار]] و [[حسینیه]]‌ها به حرکت در می‌آورند.
 
نقاشان شیعه نیز از دیرزمان تصاویر، عکس‌ها و نقاشی بر پارچه و پشت شیشه از ذوالجناح به صورت حزین و دردناک و غمگین کشیده‌اند.
 
اخیراً [[محمود فرشچیان|فرشچیان]] هنرمند معاصر تابلوی ذوالجناح به هنگام بازگشت به خیمه‌گاه که اهل بیت حسین بن علی در اطراف او گردآمده‌اند را به تصویر کشیده است. اصل این تابلو در موزهٔ [[آستان قدس رضوی]] نگه‌داری می‌شود و میلیون‌ها نسخه در حجم و اندازه‌های مختلف از آن طبع گردیده و در سراسر مراکز تشیع توزیع شده است.<ref>دائرةالمعارف تشیع، ج8، ص45–46</ref>
 
[[عمان سامانی]] در [[گنجینة الاسرار]]، دیگر اسب مشهور و محبوب میان شیعیان، ذوالجناح را که مرکب [[حسین بن علی]] در روز عاشوراست را به براق تشبیه می‌کند.<ref name="ماهنامه دیدار">{{یادکرد|فصل=|کتاب=|ناشر= |چاپ= |شهر= |کوشش= |ویرایش= |سال=|شابک=|نویسنده=مجاهدی، محمدعلی |نویسندگان سایر بخش‌ها=|ترجمه=|صفحه= |مقاله= [http://www.rasekhoon.net/article/show-18911.aspx یادکردی از شاعر عارف، عمان سامانی و گنجینه اسرار او] |ژورنال= |نشریه= |تاریخ= |دوره= |شماره= |شاپا=}} بازیابی‌شده در 12 آوریل2009.</ref>
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول =:{{سخ}}{{شعر|نستعلیق}}{{ب|پا نهاد از روی همت در رکاب| کرد با اسب از سر شفقت، خطاب{{سخ}}|نستعلیق}}{{ب|کای سبک پر، ذوالجناح تیزتک| گرد نعلت سرمه چشم ملک}}{{ب|ای سماوی جلوه قدسی خرام| ای ز مبدأ تا معادت نیم نگاه}}{{ب|ای به رفتار از تفکر، تیزتر| وز براق عقل، چابک خیزتر}}{{ب|روی به کوی دوست، منهاج منست| دیده واکن، وقت معراج منست}}{{ب|بد به شب معراج آن گیتی فروز| ای عجب، معراج من باشد به روز}}{{ب|تو براق آسمان پیمای من| روز عاشورا شب اسرای من}}{{ب|بس حقوقا کز مَنت بر ذمت است| ای سمت نازم زمان همت است}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی | منبع = | تراز = وسط| عرض = 500px | اندازه خط = 14px| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
 
 
== منابع ==
* [http://www.victorynewsmagazine.com/ZuljanahABriefIntroduction.htm Zuljanah - A brief introduction]


==پی نوشت==
==پی نوشت==
[[رده:اسب‌ها در فرهنگ و مذهب]]
[[رده:اسلام و جانوران]]
[[رده:عاشورا]]
[[رده:همراهان قافله کربلا]]
[[رده:همراهان قافله کربلا]]
[[en:DU’L-JANAH]]
[[Fr:Du'l-Janah]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۳:۵۵

نقاشی استاد فرشچیان از صحنه بازگشت ذوالجناح

ذوالجناح، نامی که در تشیع عامیانه به اسب امام حسین (ع) داده شده است. در هیچ یک از منابع متقدم حتی در مقتل‌های عربی و فارسی نامی از ذوالجناح برده نشده و وجه تسمیه اسب ایشان بدین نام مشخص نیست.

در گزارش‌هایی[۱] جناح نام اسب یزید بن زمعه، از صحابیان پیامبر (ص) که در روز حنین به شهادت رسید، و نیز نام اسب حوفزان بن شریک [۲] ذکر شده است. همچنین طبری، در ذکر غزوہ ذی قرد در سال 6، نام اسبی از عکاشة بن مخضن را جناح آورده است [۳]

نامگذاری ذوالجناح[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در متن ترجمه نجم الدین راوندی (قرن ششم)، از شرف التبی ابوسعید خرگوشی، ذوالجناح، نام اسب پیامبر اکرم (ص) ذکر شده است که نام اسب ایشان مرتجز آمده است. در نور العین فی مشهد الحسین اثر ابواسحاق اسفراینی (ص 43-46)، نام اسب امام حسین (ع) در روز عاشورا میمون ذکرشده و در مرثیه‌ای هم که در این کتاب به عنوان زبان حال اهل حرم آن حضرت، پس از شهادت ایشان، خطاب به اسب بی‌سوارشان آمده، از این اسب با نام میمون یاد شده است.

در برخی منابع، مثلا الفتوح ابن اعثم کوفی (ج 5، ص220)، اللهوف ابن طاووس (ص 54) یا مقتل الحسین ابومؤید اخطب خوارزم (ج 2، ص 42_43) که از منابع اصلی متون متأخرتر روضه خوانی از جمله روضة الشهدای ملاحسین واعظ کاشفی (تألیف 908) بوده اند، در شرح ماجرای شهادت امام حسین (ع)، نام اسب ذکر نشده است[۴]

ظاهرا این نام ابتدا در آثاری چون داستان مقتل حسین اثر شادی آمده و سپس در افواه عامه رواج یافته است.

بنابر روایت کاشفی امام حسین (ع) در روز عاشورا، هنگام عزیمت به میدان، عمامه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را بر سر نهاد و سپر حمزه علیه السلام را بر پشت افکند و ذوالفقار را حمایل ساخت و بر ذوالجناح سوار شد. در بیشتر روایت‌ها و مقتل‌های متاخرتر هم نام اسب آن حضرت ذکر نشده است[۵]

در مقتل فارسی فیض الدموع محمدابراهیم بدایع نگار در قرن سیزدهم نام اسب دو بار و به صورت جناح نه ذوالجناح ضبط شده است [۶] که جناح را نه به نام اسب، بلکه نام نژادی از اسب‌های عربی دانسته است.

ذوالجناح در روز عاشورا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

درباره آنچه در روز عاشورا از اسب امام حسین (ع) پدید آمد روایت‌های متقدم و متأخر، کمابیش هم داستان اند: پس از آنکه امام حسین (ع) از اسب بر زمین افتاد و دشمنان هریک بر ایشان زخم‌ها زدند، و سپس اسب ایشان به این سوی و آن سوی دوید. عمرسعد گفت: "اسب را بگیرند" چرا که از خیل اسبان رسول الله (ص) است، ولی اسب با دشمنان جنگید و شماری از آنان را کشت؛ چون اسب را رها کردند به سوی پیکر حضرت آمد و سپس شیهه کشان به سمت خیمه‌ها دوید.

اهل حرم چون در خیمه‌ها صدای او را شنیدند، گمان کردند که امام بازگشته و برای کودکان آب آورده است، ولی اسب را بیسوار دیدند، و خطاب به اسب گفتند که چرا سوارت را باز نیاوردی؟ [۷]

این مضمون در بسیاری از مقتل‌ها و مرثیه‌های راجع به عاشورا مکررا ذکر شده و از تأثر برانگیزترین بخش‌های روضه های ظهر عاشوراست. [۸]

سرنوشت ذوالجناح[ویرایش | ویرایش مبدأ]

درباره سرنوشت  ذوالجناح اظهارات متفاوتی شده است، از جمله اینکه خود را به امواج فرات سپرد و دیگر کسی نشانی از او نیافت [۹] یا آنقدر سرش را بر زمین زد تا جان داد [۱۰] یا اینکه به سوی بادیه دوید و بی‌نشان شد. [۱۰]

ابواسحاق اسفراینی در نورالعین آورده که ذوالجناح در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) مرکب آن حضرت خواهد بود.

منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. ابن سعد، ج 4، ص 121؛ طبری، سلسله 1، ص 1669
  2. ابن جزی، ص 112
  3. سلسله 1، ص 1509-1510
  4. ابوالفرج اصفهانی، ص 7978؛ ابن نما، ص 73-79
  5. مجلسی، ج45، ص47، 56 - 57، 60، 262-264؛ مقرم، ص283؛ حکیم، ج 1، ص 612611
  6. عمان سامانی، ص 326، پانویس 1
  7. ابن اعثم کوفی، ابواسحاق اسفراینی؛ اخطب خوارزم، همانجاها؛ کاشفی، ص 353
  8. مجلسی، همانجا؛ نیرتبریزی، ص 125-127؛ مقرم؛ حکیم، همانجاها: الول - ساتون ، ص 244؛ شیمل ، ص300؛ نیز - عاشورا*؛ برای تحلیل نمونه هایی در ادبیات عربی و اردو - پینالت ، ص 128125؛ برای حضور ذوالجناح در تعزیه نامه ها - همایونی، 1367ش، ص 29؛ همو، 1380ش، ص 488، 635634، 870، 895 - 896، 914، گلواژه های عزا بر گلبرگلهای رثا، ص 129
  9. ابواسحاق اسفراینی، همانجا؛ قندوزی، ج 3، ص 85_86؛ نیز - حکیم، ج 1، ص 613
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ کاشفی، همانجا؛ مجلسی، ج 45، ص60