حصین‌ بن نمیر تمیمی: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «حُصَین‌بن نُمَیر از سرداران بنی‌امیه در دوران معاویه، یزید و مروان‌بن حکم...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
حُصَین‌بن نُمَیر از سرداران بنی‌امیه در دوران معاویه، یزید و مروان‌بن حکم بود.
{{جعبه اطلاعات قاتل شهدای کربلا
|اطلاعات قاتل =
| تصویر        =
| توضیح تصویر  =
| نام کامل    =حُصَین‌ بن نُمَیر
| کنیه        =
| لقب          =
| زادروز/زادگاه =
| محل زندگی    =
| نسب/قبیله    =
| خویشاوندان سرشناس  =
| تاریخ و مکان درگذشت=66 یا 67 ق
| نحوه درگذشت=در جنگ با ابراهیم بن مالک اشتر
| مدفن =
| اقدامات =
| انگیزه    =
| نقش‌های برجسته    =از سرسخت‌ترین دشمنان امام علی (ع)؛ رهبری واقعه حره و حمله شامیان به مکه و آتش زدن کعبه؛ سرکوبی قیام توابین در عین الورده؛ فرماندهی چهار هزار نفر از لشکریان عمر بن‌ سعد در روز عاشورا
| دیگر فعالیت‌ها  =
| منصب  = از سرداران بنی امیه در دوران معاویه، یزید و مروان بن حکم
}}'''حُصَین بن نُمَیر،''' از سرداران بنی‌امیه در دوران [[معاویه]]، [[یزید]] و مروان بن حکم بود. وی را از کسانی دانسته‌اند که معاویه را به انتخاب یزید برای جانشینی خود تشویق می‌کرد و در روز [[عاشورا]] فرماندهی چهار هزار نفر از لشکریان [[عمر بن سعد|عمر بن‌ سعد]] را بر عهده داشت. 


==زندگینامه==
نسب حصین به شَبیب بن سَکون، از بزرگان قبیله کنده از قبایل عرب یمانی می‌رسد.<ref>- جمهرة انساب العرب، ابنحزم اندلسی، علیبن احمد، قاهره: دار المعارف، ۱۳۸۲ قمری. ، ص۴۲۹.</ref> در مورد تاریخ ولادت حُصَین‌ اطلاع درستی در دست نیست. او روزگار پیامبر (ص) را درک کرد. بنا به نقل مسعودی او از کاتبان آن حضرت بود.<ref>- التنبیه و الاشراف، مسعودی، علیبن الحسین، تصحیح عبدالله اسماعیل الصاوی، قاهره.، ص۲۸۲.</ref> که به نظر درست نمی‌آید، زیرا جز مسعودی هیچ مورخی چنین مطلبی را ذکر نکرده است.


نسب وی به شَبیب‌بن سَکون، از بزرگان قبیله کنده از قبایل عرب یمانی می‌رسد.<ref>- جمهرة انساب العرب، ص429.</ref>
در سال۱۱ هجری و در روزگار خلافت ابوبکر، از حصین بن نمیر در جنگ‌های ردّه یاد شده است. هنگامی که ابوبکر، زیاد بن لبید را برای جمع‌آوری زکات بنی‌ عمرو بن معاویه گسیل کرد و آنان حاضر به پرداخت زکات نشدند، زیاد، حصین بن نمیر را مأمور سرکوبی آنان کرد.<ref>- الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۲، ص۳۸۰. </ref>


در زمان خلافت عمر بن خطّاب، هنگام فتح قادسیه در سال چهاردهم هجری، لشکری چهار هزار نفری به فرماندهی سعد بن ابی‌وقّاص برای فتح عراق فرستاده شد که حصین بن نمیر و گروهی از قبیله سَکون نیز در آن بودند.<ref>الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری، ج۲، ص۴۵۱. </ref>


در مورد تاریخ ولادت حُصَین‌ اطلاع درستی در دست نیست. او روزگار رسول‌الله(ص) را درک کرد. بنا به نقل مسعودی او از کاتبان آن حضرت بود.<ref>- التنبیه و الاشراف، ص282.</ref> که به نظر درست نمی‌آید، زیرا جز مسعودی هیچ مورخی چنین مطلبی را ذکر نکرده است.
در روایتی، حصین بن نمیر سرسخت‌ترین دشمن در جنگ با امام علی (ع) خوانده شده است<ref>الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۲، ص۴۵۲. </ref> ولی نصر بن مزاحم، اگر چه از حصین بن نمیر به عنوان یکی از سرداران معاویه یاد کرده،<ref>- وقعه صفین، منقری، نصربن مزاحم، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، قم : مکتبه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۳۷۶ شمسی.، ص۴۷.</ref> اما در شرح جنگ صفین از او نامی نبرده است.
به نوشته نصر بن مزاحم، معاویه در نامه‌ای به مصریان از آنان خواست که به کمک حصین بن نمیر و معاویة بن خُدَیج – که هر دو در مصر بودند- در مقابل فرماندار امام علی (ع)، قیس ‌بن سعد بن عباده، بایستند. ظاهراً حصین بن نمیر در زمان جنگ صفین در مصر بوده است.<ref>- همان، ص128. </ref>
حصین‌ یکی از رؤسای اهل شام بود که در سال ۵۶ معاویه را تشویق کرد یزید را به ولایتعهدی برگزیند.<ref>- تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۳۰۱؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۴، ص۳۳۴.</ref>
==نقش در واقعه کربلا==
در پاره‌ای روایات از حصین بن نمیر به عنوان یکی از سرداران لشکر [[عبید الله بن زیاد|عبیدالله بن زیاد]] در سال ۶۰ نام برده‌اند.
===در زمان قیام مسلم بن عقیل===
عبیدالله بن زیاد پس از شکست نهضت [[مسلم بن عقیل]] به‌ حصین بن‌ نمیر گفت‌: ای‌ حصین‌! مادرت‌ به‌ عزایت‌ بنشیند اگر کوچه‌های‌ شهر را محافظت‌ نکنی‌ و مسلم‌ امشب‌ از [[کوفه]]<nowiki/>‌ بگریزد. اینک‌ من‌ تو را بر‌ خانه‌های‌ کوفه‌ مسلط‌ کردم‌ و داروغه‌گری‌ شهر را به‌ تو سپردم‌.<ref>- الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۴۰؛الارشاد فی معرفة حججالله علیالعباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری. فی معرفة حججالله علیالعباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری.، ج۲، ص۴۰۳.</ref>
===نقش در قادسیه===
حُصَین بن‌ نُمَیر تَمیمی از سوی‌ عبیدالله بن زیاد در [[قادسیه]]، پُست‌ نظامی‌ نیرومندی‌ مرکب‌ از چهار هزار نفر از لشکریان‌ برپا ساخته بود و نواحی منتهی به قادسیه را با گماردن لشکریانی تحت مراقبت گرفت و راه نفوذ از کوفه به حجاز را بست و امکان‌ ورود و خروج‌ به‌ کوفه‌ را مسدود ساخت تا کسی به لشکر امام نپیوندد. او [[قیس بن مسهر صیداوى|قَیس بن مُسَهَّر صیداوی]] را که از سوی امام با نامه‌ای برای شیعیانش به کوفه روانه شده بود، دستگیر و نزد عبیدالله ‌بن زیاد فرستاد و عبیدالله‌، قیس را به [[شهادت]] رساند.<ref>- وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمد هادی یوسفی غروی.، ص۱۶۰؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۳، ص۱۶۷؛ الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۴۳،۲۴۰؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج5، ص۸۲،۵۲</ref> روزی که‌ [[حر بن یزید ریاحى|حُرّ بن یزید]] راه‌ را بر امام‌ حسین‌ (ع) گرفت‌، از قادسیه‌ می‌آمد و عبیدالله بن زیاد برای‌ این‌که‌ هر چه‌ زودتر و بهتر به‌ مقصد برسد، به‌ حصین بن‌ نمیر دستور داده‌ بود که‌ به‌ قادسیه‌ رفته‌ و حُرّ را با هزار نفر به‌ سوی‌ امام روانه‌ کند. او هم‌ طبق‌ فرمان عمل کرد.
===ورود به کربلا===
پس از فرود آمدن امام در کربلا و رسیدن عمر بن سعد به آنجا، عبیدالله بن زیاد پی‌درپی نیروی نظامی به یاری عمر بن سعد می‌فرستاد. او از حصین بن نمیر نیز خواست تا با افراد تحت فرماندهی خود به کربلا رود و تحت فرماندهی عمر بن سعد قرار گیرد.<ref>- مقتل الحسین خوارزمی، خوارزمی، حسین، به کوشش الشیخ محمد السماوی، نجف: مطبعه الزهراء، ۱۳۶۷ قمری.، ج۲، ص۲۴۲-۲۴۳.</ref>
===روز عاشورا===
حصین بن نمیر در روز عاشورا فرماندهی چهار هزار نفر از لشکریان عمر بن‌ سعد را بر عهده داشت. عمر بن‌ سعد، حصین بن نمیر را همراه‌ پانصد نفر تیرانداز به‌ سوی‌ [[امام حسین(ع)|امام‌ حسین‌ (ع)]] فرستاد. در این‌ حمله ‌بسیاری‌ از اصحاب‌ با تیرهایی‌ که‌ بر بدن‌شان‌ فرود آمد، به‌ شهادت‌ رسیده‌ یا زخمی‌ شدند.<ref>- مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب مازندارنی، ابوجعفر رشیدالدین محمد بن علی، قم: انتشارات علامه.، ج۴، ص۱۱۳.</ref> ظهر عاشورا یک‌بار دیگر تیراندازان‌ و کمان‌داران‌، سپاه‌ امام‌ را هدف‌ تیر قرار دادند. حُصین بن‌ نُمَیر که‌ سرپرست ‌تیراندازان‌ بود، هنگامی‌ که‌ پافشاری‌ یاران‌ امام‌ حسین‌ (ع) را دید، دستور داد تا همه‌ یک‌باره‌ اصحاب‌ امام‌ را تیرباران‌ کنند.<ref>-الارشاد فی معرفة حججالله علیالعباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۱۴ قمری. فی معرفة حججالله علیالعباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۱۴ قمری.، ج۲، ص۴۵۶.</ref>
===سرهای شهدا===
در روز یازدهم‌ [[محرم]]<nowiki/>‌، عمر بن‌ سعد دستور داد سرهای شهدا را بر نیزه زنند و پیشاپیش کاروان اسرا به سوی کوفه حرکت کنند.<ref>- العبر و دیوان المبتدأ و الخبر (تاریخ ابن خلدون)، این خلدون، عبدالرحمن بن محمد، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران: مؤسسه مطالعات فرهنگی و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳ شمسی.، ج۲، ص۳۶. </ref> هفده سر را قبیله تمیم به رهبری حصین بن نمیر همراه خود بردند.
==واقعه حَرّه واقم==
در واقعه حَرّه واقم، اواخر سال ۶۳ یزید برای مقابله با آشفتگی‌های مدینه به [[مسلم بن عقبه|مسلم بن عُقبه]] دستور داد که با لشکری گران روانه حجاز شود و آشوب‌های مدینه و مکه را خاموش سازد. حصین بن نمیر از سرداران همراه مسلم‌ بود. او فرماندهی اهل حِمص را بر عهده داشت. در آخر محرم سال ۶۴ مسلم بن عقبه پس از سرکوب قیام مردم مدینه، در حالی که برای سرکوب شورش عبدالله بن زبیر روانه مکه بود، در گردنه مُشَلَّل مُرد و حُصَین بن نمیر بنا به سفارش یزید فرماندهی سپاه را برعهده گرفت.<ref>- الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۴۶؛ تاریخ الیعقوبی، احمدبن اسحاق (ابنواضح)، بیروت: دارصادر، ۱۳۷۹ قمری / ۱۹۶۰ میلادی.، ج۲، ص۲۵۱؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲– ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۸۸، ۴۹۰، ۴۹۶، ۴۹۷.</ref>
==مرگ یزید==
مردم در مکه با ابن‌ زبیر بیعت کرده بودند.<ref>- تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۹۷.</ref> حصین بن نمیر در ۲۵ یا ۲۶ محرم سال ۶۴  وارد مکه شد و ابن‌زبیر را محاصره کرد. ابن‌زبیر و همراهانش به مسجدالحرام پناه بردند. در سوم ربیع الاول سال ۶۴، حصین و سپاهیان شام در کوه‌های اطراف کعبه، منجنیق‌ها و عرابه‌هایی به کار انداختند و با سنگ و آتش به کعبه و شهر مکه حمله کردند که کعبه ویران شد و جامه و چوب‌های آن سوخت.<ref>- تاریخ خلیفة بن خیاط، خلیفةبن خیاط، ابنعمر، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ قمری.، ص۱۵۸؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۹۷-۴۹۹؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۵، ص۱۶۴؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج۳، ص۲۷۰.</ref> در اوج جنگ بین شامیان و مکّیان، خبر مرگ یزید<ref>- مرگ یزید در 14 ربیع الاول سال ۶۴ هجری در سن ۳۸ یا ۳۹ سالگی در حُوّارِین شام بود.</ref> رسید و باعث تضعیف سپاهیان شام شد.<ref>- تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۹۹؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج۳، ص۲۸۱.</ref> حصین بن نمیر که نمی‌دانست برای چه کسی باید بجنگد، محاصره را متوقف ساخت و به ابن‌زبیر پیشنهاد کرد خلافت را بپذیرد و همراه او و لشکرش به شام برود تا از شامیان برایش بیعت بگیرد. اما ابن‌زبیر نپذیرفت و حصین با لشکر خود سوی شام بازگشت.<ref>- ر.ک : الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۶۸؛ تاریخ الیعقوبی، احمدبن اسحاق (ابنواضح)، بیروت: دارصادر، ۱۳۷۹ قمری / ۱۹۶۰ میلادی.، ج۲، ص۲۵۲؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۹۹، ۵۰۱-۵۰۲؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج۳، ص۲۸۱.</ref>


پس از خلافت کوتاه معاویة بن یزید و مرگ او در سال ۶۴، حصین بن نمیر برای به خلافت رساندن مروان بن حکم کوشید.<ref>- ر.ک : تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۵۰۳، ۵۳۵-۵۳۶.</ref>
==جنگ توابین==
در سال ۶۵ و در آغاز خلافت عبدالملک بن مروان، حصین‌ جزو فرماندهان شام بود که به جنگ [[توابین]] رفت.<ref>- تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۵۹۴؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج۳، ص۲۹۴.</ref> توابین در [[عین الوردة|عین‌الورده]] استقرار یافتند که سپاه شام به فرماندهی عبیدالله بن زیاد به سوی عین‌الورده در حرکت بود. پیش‌قراولان سپاه شام را حصین بن نمیر فرماندهی می‌کرد که پیش از عبیدالله‌ به عین‌الورده رسید. نوشته‌اند که چون حصین‌ به مقابل سپاه توابین رسید، ایشان را مخاطب ساخته، گفت: ای سپاه! اکنون مسلمانان دو گروه‌اند: زبیریان و مروانیان. شما خارجیان در این میان چه کاره‌اید؟ شما که امامتان در میان شما نیست، پس بی‌جهت خون خویش را نریزید. [[سلیمان بن صرد خزاعى|سلیمان بن صُرَد خزاعی]] پاسخ داد: ای حصین‌! بهتر است برای نداشتن امام، خود و سپاه شام را ملامت کنی. شما که هر هفته امامی دارید، آن هم امامی ناحق، ناشایست و ستمگر. ای حصین‌! امام ما از خاندان پیامبر (ص) است و خون دختر پیامبر را از شما طلب می‌کنیم.<ref>- ر.ک : تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۵۹۸؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج6، ص۲۲۱-۲۲۴؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج۳، ص۲۹۴-۲۹۵؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۱۸۲؛ البدایة و النهایة، ابنکثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیلبن عمر، قاهره: ۱۹۳۲ میلادی. ، ج۸، ص۲۵۴.</ref>
بالاخره قیام توّابین به رهبری سلیمان بن صُرَد خزاعی در ”عین‌الورده“ توسط سپاهیان شام سرکوب گردید.<ref>- ر.ک : تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج5، ص۵۹۴، ۵۹۷-۵۹۹؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۶، ص۲۲۱-۲۲۴؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج3، ص۲۹۴-۲۹۵.</ref>
==قیام مختار==
هنگامی که مختار به خون‌خواهی امام‌ حسین‌ (ع) قیام کرد، با جلب همکاری ابراهیم بن مالک اشتر، مبارزه خود را با نام محمد بن ‌حنفیه آغاز کرد و موفق شد نهضت خود را به پیروزی برساند.<ref>- ر.ک : انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق:۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۶، ص۳۸۵؛ الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۹۰-۲۹۱،۳۱۴؛ تاریخ الیعقوبی، احمدبن اسحاق (ابنواضح)، بیروت: دارصادر، ۱۳۷۹ قمری / ۱۹۶۰ میلادی.، ج۲، ص۲۵۸.</ref> او به فرمانده سپاهش، ابراهیم بن مالک اشتر، سفارش کرد که عبیدالله بن زیاد و حصین بن نمیر را به قتل برساند.<ref>- الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۹۳. </ref>
==مرگ==
مختار در انتقام‌گیری از خون امام حسین‌ (ع) توانست اکثر مسئولان و دست اندرکاران واقعه کربلا را به مجازات برساند<ref>-المحبّر، ابن حبیب، محمد، به کوشش ایلزه لیشتن اشتتر، حیدر آباد دکن: ۱۳۶۱ قمری/ ۱۹۴۲ میلادی.، ص۴۹۱؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، خلیفةبن خیاط، ابنعمر، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ قمری.، ص۶۴؛ الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۳۰۱-۳۰۶؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج۳، ص۸۳؛ البدء و التاریخ، مقدسی، مطهربن طاهر، پاریس: چاپ کلمان هوار، ۱۸۹۹ – ۱۹۱۹ میلادی، چاپ افست تهران: ۱۹۶۲ میلادی.، ج۵، ص۲۱.</ref> و حتی سردارش ابراهیم در جنگ خازر نزدیک زاب از اراضی موصل با لشکر عبیدالله جنگید. در این جنگ که در عاشورای سال ۶۶ یا ۶۷ روی داد، سپاه شام شکست سختی خورد و بسیاری از قاتلان امام کشته شدند. عبیدالله بن زیاد طراح اصلی قتل عام کربلا و حُصین بن نمیر فرمانده شامیان در واقعه تلخ حمله به خانه خدا و آتش زدن کعبه و دیگر فرماندهان شام کشته شدند.<ref>- الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۳۰۶؛ تاریخ الیعقوبی، احمدبن اسحاق (ابنواضح)، بیروت: دارصادر، ۱۳۷۹ قمری / ۱۹۶۰ میلادی.، ج۲، ص۲۵۹؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج۳، ص۲۹۸؛ البدء و التاریخ، مقدسی، مطهربن طاهر، پاریس: چاپ کلمان هوار، ۱۸۹۹ – ۱۹۱۹ میلادی، چاپ افست تهران: ۱۹۶۲ میلادی.، ج۵، ص۲۱؛ مقتل الحسین خوارزمی، خوارزمی، حسین، به کوشش الشیخ محمد السماوی، نجف: مطبعه الزهراء، ۱۳۶۷ قمری.، ج۲،ص۲۶۵.</ref>
حصین بن نمیر به دست ابراهیم بن مالک اشتر<ref>- تاریخ الیعقوبی، احمدبن اسحاق (ابنواضح)، بیروت: دارصادر، ۱۳۷۹ قمری / ۱۹۶۰ میلادی.، ج۲، ص۲۰۲؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۸۸-۹۰؛ مقتل الحسین خوارزمی، خوارزمی، حسین، به کوشش الشیخ محمد السماوی، نجف: مطبعه الزهراء، ۱۳۶۷ قمری.، ج۲، ص۲۶۵.</ref> یا شَریک بن جَدیر تَغلَبی<ref>- تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۸۸-۹۰؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۶، ص۲۸۰؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج۳، ص۲۹۸.</ref> کشته شد. ابراهیم سر عبیدالله، حصین بن نمیر، [[شرحبیل‌ بن ذی‌ الکلاع حمیری|شرحبیل بن ذی‌الکلاع]] و جمعی از فرماندهان را از تن جدا کرد و به سوی مختار به کوفه فرستاد و بدن آنان را سوزاند. سرهای فرماندهان را در کوفه آویزان کردند.<ref>-المحبّر، ابن حبیب، محمد، به کوشش ایلزه لیشتن اشتتر، حیدر آباد دکن: ۱۳۶۱ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی.، ص۴۹۱؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، خلیفةبن خیاط، ابنعمر، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ قمری.، ص۶۴؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۶، ص۴۲۳-۴۲۶؛ الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۳۴۷؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۶، ص۲۸۲-۲۸۳؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج۳، ص۸۳؛ البدء و التاریخ، مقدسی، مطهربن طاهر، پاریس: چاپ کلمان هوار، ۱۸۹۹ – ۱۹۱۹ میلادی، چاپ افست تهران: ۱۹۶۲ میلادی.، ج۵، ص۲۱؛۴۳. تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ذهبی، محمدبن احمد، چاپ بشار عوّاد معروف، بیروت: ۱۴۲۴ قمری.، حوادث و وفیات ۶۱-۸۰ هجری، ص۵۶-۵۷؛ الوافی بالوفیات، صفدی، خلیل بن ابیک، به کوشش احسان عباس، بیروت:  دار صادر، ۱۴۱۱ قمری.، ج۱۹، ص۳۷۱.</ref>


در سال 11 هجری و در روزگار خلافت ابوبکر، از حصین‌بن نمیر در جنگ‌های ردّه یاد شده است. هنگامی که ابوبکر، زیادبن لبید را برای جمع‌آوری زکات بنی‌عمروبن معاویه گسیل کرد و آنان حاضر به پرداخت زکات نشدند، زیاد، حصین‌بن نمیر را مأمور سرکوبی آنان کرد.<ref>- الکامل فی التاریخ، ج2، ص380. </ref>
==منبع==


* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2960823&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص ۱۶۷-۱۷۲.]


در زمان خلافت عمربن خطّاب، هنگام فتح قادسیه در سال چهاردهم هجری، لشکری چهار هزار نفری به فرماندهی سعدبن ابی‌وقّاص برای فتح عراق فرستاده شد که حصین‌بن نمیر و گروهی از قبیله سَکون نیز در آن بودند.<ref>- همان، ج2، ص451. </ref>
==پی نوشت==
 
[[رده: تاریخ]]
 
[[رده: افراد]]
در روایتی، حصین‌بن نمیر سرسخت‌ترین دشمن در جنگ با امیرالمؤمنین‌ علی(ع) خوانده شده است<ref>- همان، ج2، ص452. </ref> ولی نصربن مزاحم، اگر چه از حصین‌بن نمیر به عنوان یکی از سرداران معاویه یاد کرده،<ref>- وقعة صفین، ص47.</ref> اما در شرح جنگ صفین از او نامی نبرده است.
[[رده: قاتلان کربلا]]
 
[[رده: فرماندهان طوایف و قبایل]]
 
<references />{{navbox
به نوشته نصربن مزاحم، معاویه در نامه‌ای به مصریان از آنان خواست که به کمک حصین‌بن نمیر و معاویةبن خُدَیج – که هر دو در مصر بودند- در مقابل فرماندار امیرالمؤمنین‌ علی(ع)، قیس‌بن سعدبن عباده، بایستند. ظاهراً حصین‌بن نمیر در زمان جنگ صفین در مصر بوده است.<ref>- همان، ص128. </ref>
|name = عاملان واقعه کربلا
 
|title = عاملان واقعه کربلا


حصین‌ یکی از رؤسای اهل شام بود که در سال 56 معاویه را تشویق کرد یزید را به ولایتعهدی برگزیند.<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص301؛ الفتوح، ج4، ص334.</ref>
|group1 = عاملان اصلی
|list1 = [[یزید بن معاویه]] {{*}} [[ابن زیاد]] {{*}} [[عمر سعد]]


|group2 = لشکر عمر بن سعد
|list2 = {{navbox | child


درپاره‌ای روایات از حصین‌بن نمیر به عنوان صاحب الشرطه(رئیس پلیس) عبیدالله‌بن زیاد در سال 60 و از وی در شمار سرداران لشکر عبیدالله‌، ضمن رویدادهای قیام امام‌ حسین(ع) و واقعه کربلا نام برده‌اند:
|group1 = فرماندهان
|list1 = [[شمر بن ذی الجوشن]] {{*}} [[عمرو بن‌ حجاج‌ زبیدی]] {{*}} [[شبث‌ بن ربعی تمیمی یربوعی ریاحی]]


|group2 = قاتلان
|list2 = [[سنان]] {{*}} [[شمر]] {{*}} [[خولی]] {{*}} [[حرمله]]


عبیدالله‌بن زیاد پس از شکست نهضت مسلم‌بن عقیل به‌ حصین‌بن‌ نمیر گفت‌: ای‌ حصین‌! مادرت‌ به‌ عزایت‌ بنشیند اگر کوچه‌های‌ شهر را محافظت‌ نکنی‌ و مسلم‌ امشب‌ از کوفه‌ بگریزد. اینک‌ من‌ تو را بر‌ خانه‌های‌ کوفه‌ مسلط‌ کردم‌ و داروغه‌گری‌ شهر را به‌ تو سپردم‌.<ref>- الاخبار الطوال، ص240؛ ارشاد، ج2، ص403.</ref>
|group3 = تازندگان بر بدن امام
|list3 = [[هانی]] {{*}} [[اسحاق]]


 
|group4 = حاملان سر امام
حُصَین‌بن‌ نُمَیر تَمیمی از سوی‌ عبیدالله‌بن زیاد در قادسیه، پُست‌ نظامی‌ نیرومندی‌ مرکب‌ از چهار هزار نفر از لشکریان‌ بر پا ساخته بود و نواحی منتهی به قادسیه را با گماردن لشکریانی تحت مراقبت گرفت و راه نفوذ از کوفه به حجاز را بست و امکان‌ ورود و خروج‌ به‌ کوفه‌ را مسدود ساخت تا کسی به لشکر امام نپیوندد. او قَیس‌بن مُسَهَّر صیداوی که از سوی امام با نامه‌ای برای شیعیانش به کوفه روانه شده بود، را دستگیر و نزد عبیدالله‌بن زیاد فرستاد و عبیدالله‌، قیس را به شهادت رساند.<ref>- وقعة الطف، ص160؛ انساب الاشراف، ج3، ص167؛ الاخبار الطوال، ص243،240؛ الفتوح، ج5، ص82،52..</ref> اگر چه طبری از حصین‌بن تمیم تمیمی به عنوان صاحب الشرطه عبیدالله‌بن زیاد نام برده و از وی در حوادث مربوط به قیام امام‌ حسین(ع) یاد کرده است.<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج5، ص394-395،437،434،431،439-440،449.</ref>
|list4 = [[خولی]] {{*}} [[شمر]]
 
}}
 
|group5 = سایر
روزی که‌ حُرّبن یزید راه‌ را بر امام‌ حسین(ع) گرفت‌، از قادسیه‌ می‌آمد و عبیدالله‌بن زیاد برای‌ این‌که‌ هر چه‌ زودتر و بهتر به‌ مقصد برسد، به‌ حصین‌بن‌نمیر دستور داده‌ بود که‌ به‌ قادسیه‌ رفته‌ و حُرّ را با هزار نفر به‌ سوی‌ امام روانه‌ کند. او هم‌ طبق‌ فرمان عمل کرد.
|list5 = [[حفص بن عمر]]
 
}}
 
پس از فرود آمدن امام در کربلا و رسیدن عمربن سعد به آنجا، عبیدالله‌بن زیاد پی‌درپی نیروی نظامی به یاری عمربن سعد می‌فرستاد. او از حصین‌بن نمیر نیز خواست تا با افراد تحت فرماندهی خود به کربلا رود و تحت فرماندهی عمربن سعد قرار گیرد.<ref>- مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص242-243.</ref>
 
 
حصین‌بن نمیر در روز عاشورا فرماندهی چهار هزار نفر از لشکریان ابن‌سعد را بر عهده داشت.
 
 
عمربن‌ سعد، حصین‌بن نمیر را همراه‌ پانصد نفر تیرانداز به‌ سوی‌ امام‌ حسین(ع) فرستاد. در این‌ حمله ‌بسیاری‌ از اصحاب‌ با تیرهایی‌ که‌ بر بدن‌شان‌ فرود آمد، به‌ شهادت‌ رسیده‌ یا زخمی‌ شدند.<ref>- مناقب آل ابی‌طالب، ج4، ص113.</ref>
 
 
ظهر عاشورا یک‌بار دیگر تیراندازان‌ و کمان‌داران‌، سپاه‌ امام‌ را هدف‌ تیر قرار دادند. حُصین‌بن‌ نُمَیر که‌ سرپرست ‌تیراندازان‌ بود، هنگامی‌ که‌ پافشاری‌ یاران‌ امام‌ حسین(ع) را دید، دستور داد تا همه‌ یک‌باره‌ اصحاب‌ امام‌ را تیرباران‌ کنند.<ref>- ارشاد، ج2، ص456.</ref>
 
 
در روز یازدهم‌ محرم‌، عمربن‌ سعد دستور داد سرهای شهدا را بر نیزه زنند و پیشاپیش کاروان اسرا به سوی کوفه حرکت کنند.<ref>- تاریخ ابن خلدون، ج2، ص36. </ref>‌ هفده سر را قبیله تمیم به رهبری حصین‌بن نمیر همراه خود بردند.
 
 
در واقعه حَرّه واقم، اواخر سال 63 یزید برای مقابله با آشفتگی‌های مدینه به مسلم‌بن عُقبه دستور داد که با لشکری گران روانه حجاز شود و آشوب‌های مدینه و مکه را خاموش سازد. حصین‌بن نمیر از سرداران همراه  مسلم‌ بود. او فرماندهی اهل حِمص را بر عهده داشت. در آخر محرم سال 64  مسلم‌بن عقبه پس از سرکوب قیام مردم مدینه، در حالی که برای سرکوب شورش عبدالله‌بن زبیر روانه مکه بود، در گردنه مُشَلَّل مُرد و حُصَین‌بن نمیر بنا به سفارش یزید فرماندهی سپاه را برعهده گرفت.<ref>- الاخبار الطوال، ص246؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص251؛ تاریخ طبری، ج5، ص488، 490، 496، 497.</ref>
 
 
مردم در مکه با ابن‌زبیر بیعت کرده بودند.<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص497.</ref> حصین‌بن نمیر در 25 یا 26 محرم سال 64  وارد مکه شد و ابن‌زبیر را محاصره کرد. ابن‌زبیر و همراهانش به مسجدالحرام پناه بردند. در سوم ربیع الاول سال 64، حصین و سپاهیان شام در کوههای اطراف کعبه، منجنیق‌ها و عراده‌هایی به کار انداختند و با سنگ و آتش به کعبه و شهر مکه حمله کردند که کعبه ویران شد و جامه و چوب‌های آن سوخت.<ref>- تاریخ خلیفة بن خیاط، ص158؛ تاریخ طبری، ج5، ص497-499؛ الفتوح، ج5، ص164؛ مروج الذهب، ج3، ص270.</ref> در اوج جنگ بین شامیان و مکّیان، خبر مرگ یزید<ref>- مرگ یزید در 14 ربیع الاول سال 64 هجری در سن 38 یا 39 سالگی در حُوّارِین شام بود.</ref> رسید و باعث تضعیف سپاهیان شام شد.<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص499؛ مروج الذهب، ج3، ص281.</ref> حصین‌بن نمیر که نمی‌دانست برای چه کسی باید بجنگد، محاصره را متوقف ساخت و به ابن‌زبیر پیشنهاد کرد خلافت را بپذیرد و همراه او و لشکرش به شام برود تا از شامیان برایش بیعت بگیرد. اما ابن‌زبیر نپذیرفت و حصین با لشکر خود سوی شام بازگشت.<ref>- ر.ک : الاخبار الطوال، ص268؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص252؛ تاریخ طبری، ج5، ص499، 501-502؛ مروج الذهب، ج3، ص281.</ref>
 
 
پس از خلافت کوتاه معاویةبن یزید و مرگ او در سال 64، حصین‌بن نمیر برای به خلافت رساندن مروان‌بن حکم کوشید.<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج5، ص503، 535-536.</ref>
 
 
در سال 65 و در آغاز خلافت عبدالملک‌بن مروان، حصین‌ جزو فرماندهان شام بود که به جنگ توابین رفت.<ref>- تاریخ طبری، ج5، ص594؛ مروج الذهب، ج3، ص294.</ref>
 
 
توابین در عین‌الورده استقرار یافتند که سپاه شام به فرماندهی عبیدالله‌بن زیاد به سوی عین‌الورده در حرکت بود. پیشقراولان سپاه شام را حصین‌بن نمیر فرماندهی می‌کرد که پیش از عبیدالله‌ به عین‌الورده رسید. نوشته‌اند که چون حصین‌ به مقابل سپاه توابین رسید، ایشان را مخاطب ساخته، گفت: ای سپاه! اکنون مسلمانان دو گروه‌اند: زبیریان و مروانیان. شما خارجیان در این میان چه کاره‌اید؟ شما که امامتان در میان شما نیست، پس بی‌جهت خون خویش را نریزید. سلیمان‌بن صُرَد خزاعی پاسخ داد: ای حصین‌! بهتر است برای نداشتن امام، خود و سپاه شام را ملامت کنی. شما که هر هفته امامی دارید، آن هم امامی ناحق، ناشایست و ستمگر. ای حصین‌! امام ما از خاندان پیامبراکرم(ص) است و خون دختر پیامبر را از شما طلب می‌کنیم.<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج5، ص598؛ الفتوح، ج6، ص221-224؛ مروج الذهب، ج3، ص294-295؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص182؛ البدایه و النهایه، ج8، ص254.</ref>
 
 
بالاخره قیام توّابین به رهبری سلیمان‌بن صُرَد خزاعی در ” عین‌الورده“ توسط سپاهیان شام سرکوب گردید.<ref>- ر.ک : تاریخ طبری، ج5، ص594، 597-599؛ الفتوح، ج6، ص221-224؛ مروج الذهب، ج3، ص294-295.</ref>
 
 
هنگامی که مختار به خونخواهی امام‌ حسین(ع) قیام کرد، با جلب همکاری ابراهیم‌بن مالک اشتر، مبارزه خود را با نام محمدبن ‌حنفیه آغاز کرد و موفق شد نهضت خود را به پیروزی برساند.<ref>- ر.ک : انساب الاشراف، ج6، ص385؛ الاخبار الطوال، ص290-291،314؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص258.</ref> او به فرمانده سپاهش، ابراهیم‌بن مالک اشتر، سفارش کرد که عبیدالله‌بن زیاد و حصین‌بن نمیر را به قتل برساند.<ref>- الاخبار الطوال، ص293. </ref>
 
 
مختار در انتقام‌گیری از خون امام حسین(ع) در قیامی بالنسبه موفق، توانست اکثر مسئولان و دست اندرکاران تراژدی کربلا را به مجازات برساند<ref>- المحبر، ص491؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، ص64؛ الاخبار الطوال، ص301-306؛ مروج الذهب، ج3، ص83؛ البدء و التاریخ، ج5، ص21.</ref> و حتی سردارش ابراهیم در جنگ خازر نزدیک زاب از اراضی موصل با لشکر عبیدالله جنگید. در این جنگ که در عاشورای سال 66 یا 67 روی داد، سپاه شام شکست سختی خورد و بسیاری از قاتلان امام کشته شدند. عبیدالله‌بن زیاد طراح اصلی قتل عام کربلا و حُصین‌بن نمیر فرمانده شامیان در واقعه تلخ حمله به خانه خدا و آتش زدن کعبه و دیگر فرماندهان شام کشته شدند.<ref>- الاخبار الطوال، ص306؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص259؛ مروج الذهب، ج3، ص298؛ البدء و التاریخ، ج5، ص21؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2،ص265.</ref>
 
 
حصین‌بن نمیر به دست ابراهیم‌بن مالک اشتر<ref>- تاریخ یعقوبی، ج2، ص202؛ تاریخ طبری، ج6، ص88-90؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج2، ص265.</ref> یا شَریک‌بن جَدیر تَغلَبی<ref>- تاریخ طبری، ج6، ص88-90؛ الفتوح، ج6، ص280؛ مروج الذهب، ج3، ص298.</ref> کشته شد.
 
 
ابراهیم سر عبیدالله، حصین‌بن نمیر، شرحبیل‌بن ذی‌الکلاع و جمعی از فرماندهان را از تن جدا کرد و به سوی مختار به کوفه فرستاد و بدن آنان را سوزاند. سرهای فرماندهان را در کوفه آویزان کردند.<ref>- المحبر، ص491؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، ص64؛ انساب الاشراف، ج6، ص423-426؛ الاخبار الطوال، ص347؛ الفتوح، ج6، ص282-283؛ مروج الذهب، ج3، ص83؛ البدء و التاریخ، ج5، ص21؛ تاریخ الاسلام، حوادث و وفیات 61-80 هجری، ص56-57؛ الوافی بالوفیات، ج19، ص371.</ref> 
 
 
 
==منبع==
 
مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص 167-172.
 
==پی نوشت==
[[رده: تاریخ]]
[[رده: قاتلان کربلا]]
[[رده: فرماندهان طوایف و قبایل]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۱۳

حُصَین بن نُمَیر، از سرداران بنی‌امیه در دوران معاویه، یزید و مروان بن حکم بود. وی را از کسانی دانسته‌اند که معاویه را به انتخاب یزید برای جانشینی خود تشویق می‌کرد و در روز عاشورا فرماندهی چهار هزار نفر از لشکریان عمر بن‌ سعد را بر عهده داشت.

مشخصات فردی
نام کامل حُصَین‌ بن نُمَیر
درگذشت 66 یا 67 ق
نحوه درگذشت در جنگ با ابراهیم بن مالک اشتر
نقش در واقعه کربلا
نقش‌های برجسته از سرسخت‌ترین دشمنان امام علی (ع)؛ رهبری واقعه حره و حمله شامیان به مکه و آتش زدن کعبه؛ سرکوبی قیام توابین در عین الورده؛ فرماندهی چهار هزار نفر از لشکریان عمر بن‌ سعد در روز عاشورا
منصب از سرداران بنی امیه در دوران معاویه، یزید و مروان بن حکم

زندگینامهویرایش

نسب حصین به شَبیب بن سَکون، از بزرگان قبیله کنده از قبایل عرب یمانی می‌رسد.[۱] در مورد تاریخ ولادت حُصَین‌ اطلاع درستی در دست نیست. او روزگار پیامبر (ص) را درک کرد. بنا به نقل مسعودی او از کاتبان آن حضرت بود.[۲] که به نظر درست نمی‌آید، زیرا جز مسعودی هیچ مورخی چنین مطلبی را ذکر نکرده است.

در سال۱۱ هجری و در روزگار خلافت ابوبکر، از حصین بن نمیر در جنگ‌های ردّه یاد شده است. هنگامی که ابوبکر، زیاد بن لبید را برای جمع‌آوری زکات بنی‌ عمرو بن معاویه گسیل کرد و آنان حاضر به پرداخت زکات نشدند، زیاد، حصین بن نمیر را مأمور سرکوبی آنان کرد.[۳]

در زمان خلافت عمر بن خطّاب، هنگام فتح قادسیه در سال چهاردهم هجری، لشکری چهار هزار نفری به فرماندهی سعد بن ابی‌وقّاص برای فتح عراق فرستاده شد که حصین بن نمیر و گروهی از قبیله سَکون نیز در آن بودند.[۴]

در روایتی، حصین بن نمیر سرسخت‌ترین دشمن در جنگ با امام علی (ع) خوانده شده است[۵] ولی نصر بن مزاحم، اگر چه از حصین بن نمیر به عنوان یکی از سرداران معاویه یاد کرده،[۶] اما در شرح جنگ صفین از او نامی نبرده است. به نوشته نصر بن مزاحم، معاویه در نامه‌ای به مصریان از آنان خواست که به کمک حصین بن نمیر و معاویة بن خُدَیج – که هر دو در مصر بودند- در مقابل فرماندار امام علی (ع)، قیس ‌بن سعد بن عباده، بایستند. ظاهراً حصین بن نمیر در زمان جنگ صفین در مصر بوده است.[۷] حصین‌ یکی از رؤسای اهل شام بود که در سال ۵۶ معاویه را تشویق کرد یزید را به ولایتعهدی برگزیند.[۸]

نقش در واقعه کربلاویرایش

در پاره‌ای روایات از حصین بن نمیر به عنوان یکی از سرداران لشکر عبیدالله بن زیاد در سال ۶۰ نام برده‌اند.

در زمان قیام مسلم بن عقیلویرایش

عبیدالله بن زیاد پس از شکست نهضت مسلم بن عقیل به‌ حصین بن‌ نمیر گفت‌: ای‌ حصین‌! مادرت‌ به‌ عزایت‌ بنشیند اگر کوچه‌های‌ شهر را محافظت‌ نکنی‌ و مسلم‌ امشب‌ از کوفه‌ بگریزد. اینک‌ من‌ تو را بر‌ خانه‌های‌ کوفه‌ مسلط‌ کردم‌ و داروغه‌گری‌ شهر را به‌ تو سپردم‌.[۹]

نقش در قادسیهویرایش

حُصَین بن‌ نُمَیر تَمیمی از سوی‌ عبیدالله بن زیاد در قادسیه، پُست‌ نظامی‌ نیرومندی‌ مرکب‌ از چهار هزار نفر از لشکریان‌ برپا ساخته بود و نواحی منتهی به قادسیه را با گماردن لشکریانی تحت مراقبت گرفت و راه نفوذ از کوفه به حجاز را بست و امکان‌ ورود و خروج‌ به‌ کوفه‌ را مسدود ساخت تا کسی به لشکر امام نپیوندد. او قَیس بن مُسَهَّر صیداوی را که از سوی امام با نامه‌ای برای شیعیانش به کوفه روانه شده بود، دستگیر و نزد عبیدالله ‌بن زیاد فرستاد و عبیدالله‌، قیس را به شهادت رساند.[۱۰] روزی که‌ حُرّ بن یزید راه‌ را بر امام‌ حسین‌ (ع) گرفت‌، از قادسیه‌ می‌آمد و عبیدالله بن زیاد برای‌ این‌که‌ هر چه‌ زودتر و بهتر به‌ مقصد برسد، به‌ حصین بن‌ نمیر دستور داده‌ بود که‌ به‌ قادسیه‌ رفته‌ و حُرّ را با هزار نفر به‌ سوی‌ امام روانه‌ کند. او هم‌ طبق‌ فرمان عمل کرد.

ورود به کربلاویرایش

پس از فرود آمدن امام در کربلا و رسیدن عمر بن سعد به آنجا، عبیدالله بن زیاد پی‌درپی نیروی نظامی به یاری عمر بن سعد می‌فرستاد. او از حصین بن نمیر نیز خواست تا با افراد تحت فرماندهی خود به کربلا رود و تحت فرماندهی عمر بن سعد قرار گیرد.[۱۱]

روز عاشوراویرایش

حصین بن نمیر در روز عاشورا فرماندهی چهار هزار نفر از لشکریان عمر بن‌ سعد را بر عهده داشت. عمر بن‌ سعد، حصین بن نمیر را همراه‌ پانصد نفر تیرانداز به‌ سوی‌ امام‌ حسین‌ (ع) فرستاد. در این‌ حمله ‌بسیاری‌ از اصحاب‌ با تیرهایی‌ که‌ بر بدن‌شان‌ فرود آمد، به‌ شهادت‌ رسیده‌ یا زخمی‌ شدند.[۱۲] ظهر عاشورا یک‌بار دیگر تیراندازان‌ و کمان‌داران‌، سپاه‌ امام‌ را هدف‌ تیر قرار دادند. حُصین بن‌ نُمَیر که‌ سرپرست ‌تیراندازان‌ بود، هنگامی‌ که‌ پافشاری‌ یاران‌ امام‌ حسین‌ (ع) را دید، دستور داد تا همه‌ یک‌باره‌ اصحاب‌ امام‌ را تیرباران‌ کنند.[۱۳]

سرهای شهداویرایش

در روز یازدهم‌ محرم‌، عمر بن‌ سعد دستور داد سرهای شهدا را بر نیزه زنند و پیشاپیش کاروان اسرا به سوی کوفه حرکت کنند.[۱۴] هفده سر را قبیله تمیم به رهبری حصین بن نمیر همراه خود بردند.

واقعه حَرّه واقمویرایش

در واقعه حَرّه واقم، اواخر سال ۶۳ یزید برای مقابله با آشفتگی‌های مدینه به مسلم بن عُقبه دستور داد که با لشکری گران روانه حجاز شود و آشوب‌های مدینه و مکه را خاموش سازد. حصین بن نمیر از سرداران همراه مسلم‌ بود. او فرماندهی اهل حِمص را بر عهده داشت. در آخر محرم سال ۶۴ مسلم بن عقبه پس از سرکوب قیام مردم مدینه، در حالی که برای سرکوب شورش عبدالله بن زبیر روانه مکه بود، در گردنه مُشَلَّل مُرد و حُصَین بن نمیر بنا به سفارش یزید فرماندهی سپاه را برعهده گرفت.[۱۵]

مرگ یزیدویرایش

مردم در مکه با ابن‌ زبیر بیعت کرده بودند.[۱۶] حصین بن نمیر در ۲۵ یا ۲۶ محرم سال ۶۴ وارد مکه شد و ابن‌زبیر را محاصره کرد. ابن‌زبیر و همراهانش به مسجدالحرام پناه بردند. در سوم ربیع الاول سال ۶۴، حصین و سپاهیان شام در کوه‌های اطراف کعبه، منجنیق‌ها و عرابه‌هایی به کار انداختند و با سنگ و آتش به کعبه و شهر مکه حمله کردند که کعبه ویران شد و جامه و چوب‌های آن سوخت.[۱۷] در اوج جنگ بین شامیان و مکّیان، خبر مرگ یزید[۱۸] رسید و باعث تضعیف سپاهیان شام شد.[۱۹] حصین بن نمیر که نمی‌دانست برای چه کسی باید بجنگد، محاصره را متوقف ساخت و به ابن‌زبیر پیشنهاد کرد خلافت را بپذیرد و همراه او و لشکرش به شام برود تا از شامیان برایش بیعت بگیرد. اما ابن‌زبیر نپذیرفت و حصین با لشکر خود سوی شام بازگشت.[۲۰]

پس از خلافت کوتاه معاویة بن یزید و مرگ او در سال ۶۴، حصین بن نمیر برای به خلافت رساندن مروان بن حکم کوشید.[۲۱]

جنگ توابینویرایش

در سال ۶۵ و در آغاز خلافت عبدالملک بن مروان، حصین‌ جزو فرماندهان شام بود که به جنگ توابین رفت.[۲۲] توابین در عین‌الورده استقرار یافتند که سپاه شام به فرماندهی عبیدالله بن زیاد به سوی عین‌الورده در حرکت بود. پیش‌قراولان سپاه شام را حصین بن نمیر فرماندهی می‌کرد که پیش از عبیدالله‌ به عین‌الورده رسید. نوشته‌اند که چون حصین‌ به مقابل سپاه توابین رسید، ایشان را مخاطب ساخته، گفت: ای سپاه! اکنون مسلمانان دو گروه‌اند: زبیریان و مروانیان. شما خارجیان در این میان چه کاره‌اید؟ شما که امامتان در میان شما نیست، پس بی‌جهت خون خویش را نریزید. سلیمان بن صُرَد خزاعی پاسخ داد: ای حصین‌! بهتر است برای نداشتن امام، خود و سپاه شام را ملامت کنی. شما که هر هفته امامی دارید، آن هم امامی ناحق، ناشایست و ستمگر. ای حصین‌! امام ما از خاندان پیامبر (ص) است و خون دختر پیامبر را از شما طلب می‌کنیم.[۲۳] بالاخره قیام توّابین به رهبری سلیمان بن صُرَد خزاعی در ”عین‌الورده“ توسط سپاهیان شام سرکوب گردید.[۲۴]

قیام مختارویرایش

هنگامی که مختار به خون‌خواهی امام‌ حسین‌ (ع) قیام کرد، با جلب همکاری ابراهیم بن مالک اشتر، مبارزه خود را با نام محمد بن ‌حنفیه آغاز کرد و موفق شد نهضت خود را به پیروزی برساند.[۲۵] او به فرمانده سپاهش، ابراهیم بن مالک اشتر، سفارش کرد که عبیدالله بن زیاد و حصین بن نمیر را به قتل برساند.[۲۶]

مرگویرایش

مختار در انتقام‌گیری از خون امام حسین‌ (ع) توانست اکثر مسئولان و دست اندرکاران واقعه کربلا را به مجازات برساند[۲۷] و حتی سردارش ابراهیم در جنگ خازر نزدیک زاب از اراضی موصل با لشکر عبیدالله جنگید. در این جنگ که در عاشورای سال ۶۶ یا ۶۷ روی داد، سپاه شام شکست سختی خورد و بسیاری از قاتلان امام کشته شدند. عبیدالله بن زیاد طراح اصلی قتل عام کربلا و حُصین بن نمیر فرمانده شامیان در واقعه تلخ حمله به خانه خدا و آتش زدن کعبه و دیگر فرماندهان شام کشته شدند.[۲۸] حصین بن نمیر به دست ابراهیم بن مالک اشتر[۲۹] یا شَریک بن جَدیر تَغلَبی[۳۰] کشته شد. ابراهیم سر عبیدالله، حصین بن نمیر، شرحبیل بن ذی‌الکلاع و جمعی از فرماندهان را از تن جدا کرد و به سوی مختار به کوفه فرستاد و بدن آنان را سوزاند. سرهای فرماندهان را در کوفه آویزان کردند.[۳۱]

منبعویرایش

پی نوشتویرایش

  1. - جمهرة انساب العرب، ابنحزم اندلسی، علیبن احمد، قاهره: دار المعارف، ۱۳۸۲ قمری. ، ص۴۲۹.
  2. - التنبیه و الاشراف، مسعودی، علیبن الحسین، تصحیح عبدالله اسماعیل الصاوی، قاهره.، ص۲۸۲.
  3. - الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۲، ص۳۸۰.
  4. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری، ج۲، ص۴۵۱.
  5. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۲، ص۴۵۲.
  6. - وقعه صفین، منقری، نصربن مزاحم، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، قم : مکتبه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۳۷۶ شمسی.، ص۴۷.
  7. - همان، ص128.
  8. - تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۳۰۱؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۴، ص۳۳۴.
  9. - الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۴۰؛الارشاد فی معرفة حججالله علیالعباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری. فی معرفة حججالله علیالعباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری.، ج۲، ص۴۰۳.
  10. - وقعه الطف، ابومخنف لوط بن یحیی، چاپ محمد هادی یوسفی غروی.، ص۱۶۰؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۳، ص۱۶۷؛ الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۴۳،۲۴۰؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج5، ص۸۲،۵۲
  11. - مقتل الحسین خوارزمی، خوارزمی، حسین، به کوشش الشیخ محمد السماوی، نجف: مطبعه الزهراء، ۱۳۶۷ قمری.، ج۲، ص۲۴۲-۲۴۳.
  12. - مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب مازندارنی، ابوجعفر رشیدالدین محمد بن علی، قم: انتشارات علامه.، ج۴، ص۱۱۳.
  13. -الارشاد فی معرفة حججالله علیالعباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۱۴ قمری. فی معرفة حججالله علیالعباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۱۴ قمری.، ج۲، ص۴۵۶.
  14. - العبر و دیوان المبتدأ و الخبر (تاریخ ابن خلدون)، این خلدون، عبدالرحمن بن محمد، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران: مؤسسه مطالعات فرهنگی و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳ شمسی.، ج۲، ص۳۶.
  15. - الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۴۶؛ تاریخ الیعقوبی، احمدبن اسحاق (ابنواضح)، بیروت: دارصادر، ۱۳۷۹ قمری / ۱۹۶۰ میلادی.، ج۲، ص۲۵۱؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲– ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۸۸، ۴۹۰، ۴۹۶، ۴۹۷.
  16. - تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۹۷.
  17. - تاریخ خلیفة بن خیاط، خلیفةبن خیاط، ابنعمر، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ قمری.، ص۱۵۸؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۹۷-۴۹۹؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۵، ص۱۶۴؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج۳، ص۲۷۰.
  18. - مرگ یزید در 14 ربیع الاول سال ۶۴ هجری در سن ۳۸ یا ۳۹ سالگی در حُوّارِین شام بود.
  19. - تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۹۹؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج۳، ص۲۸۱.
  20. - ر.ک : الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۶۸؛ تاریخ الیعقوبی، احمدبن اسحاق (ابنواضح)، بیروت: دارصادر، ۱۳۷۹ قمری / ۱۹۶۰ میلادی.، ج۲، ص۲۵۲؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۴۹۹، ۵۰۱-۵۰۲؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج۳، ص۲۸۱.
  21. - ر.ک : تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۵۰۳، ۵۳۵-۵۳۶.
  22. - تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۵۹۴؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج۳، ص۲۹۴.
  23. - ر.ک : تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۵۹۸؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج6، ص۲۲۱-۲۲۴؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج۳، ص۲۹۴-۲۹۵؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری.، ج۴، ص۱۸۲؛ البدایة و النهایة، ابنکثیر دمشقی، عمادالدین اسماعیلبن عمر، قاهره: ۱۹۳۲ میلادی. ، ج۸، ص۲۵۴.
  24. - ر.ک : تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج5، ص۵۹۴، ۵۹۷-۵۹۹؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۶، ص۲۲۱-۲۲۴؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج3، ص۲۹۴-۲۹۵.
  25. - ر.ک : انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق:۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۶، ص۳۸۵؛ الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۹۰-۲۹۱،۳۱۴؛ تاریخ الیعقوبی، احمدبن اسحاق (ابنواضح)، بیروت: دارصادر، ۱۳۷۹ قمری / ۱۹۶۰ میلادی.، ج۲، ص۲۵۸.
  26. - الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۲۹۳.
  27. -المحبّر، ابن حبیب، محمد، به کوشش ایلزه لیشتن اشتتر، حیدر آباد دکن: ۱۳۶۱ قمری/ ۱۹۴۲ میلادی.، ص۴۹۱؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، خلیفةبن خیاط، ابنعمر، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ قمری.، ص۶۴؛ الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۳۰۱-۳۰۶؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج۳، ص۸۳؛ البدء و التاریخ، مقدسی، مطهربن طاهر، پاریس: چاپ کلمان هوار، ۱۸۹۹ – ۱۹۱۹ میلادی، چاپ افست تهران: ۱۹۶۲ میلادی.، ج۵، ص۲۱.
  28. - الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۳۰۶؛ تاریخ الیعقوبی، احمدبن اسحاق (ابنواضح)، بیروت: دارصادر، ۱۳۷۹ قمری / ۱۹۶۰ میلادی.، ج۲، ص۲۵۹؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج۳، ص۲۹۸؛ البدء و التاریخ، مقدسی، مطهربن طاهر، پاریس: چاپ کلمان هوار، ۱۸۹۹ – ۱۹۱۹ میلادی، چاپ افست تهران: ۱۹۶۲ میلادی.، ج۵، ص۲۱؛ مقتل الحسین خوارزمی، خوارزمی، حسین، به کوشش الشیخ محمد السماوی، نجف: مطبعه الزهراء، ۱۳۶۷ قمری.، ج۲،ص۲۶۵.
  29. - تاریخ الیعقوبی، احمدبن اسحاق (ابنواضح)، بیروت: دارصادر، ۱۳۷۹ قمری / ۱۹۶۰ میلادی.، ج۲، ص۲۰۲؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۸۸-۹۰؛ مقتل الحسین خوارزمی، خوارزمی، حسین، به کوشش الشیخ محمد السماوی، نجف: مطبعه الزهراء، ۱۳۶۷ قمری.، ج۲، ص۲۶۵.
  30. - تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۸۸-۹۰؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۶، ص۲۸۰؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج۳، ص۲۹۸.
  31. -المحبّر، ابن حبیب، محمد، به کوشش ایلزه لیشتن اشتتر، حیدر آباد دکن: ۱۳۶۱ قمری/ ۱۹۴۱ میلادی.، ص۴۹۱؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، خلیفةبن خیاط، ابنعمر، بیروت: دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ قمری.، ص۶۴؛ انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۶، ص۴۲۳-۴۲۶؛ الاخبار الطوال، دینوری، ابوحنیفه احمدبن داود، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره: ۱۹۶۰ میلادی.، ص۳۴۷؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۶، ص۲۸۲-۲۸۳؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودی، علی بن الحسین، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس: ۱۸۶۱-۱۸۷۷ میلادی.، ج۳، ص۸۳؛ البدء و التاریخ، مقدسی، مطهربن طاهر، پاریس: چاپ کلمان هوار، ۱۸۹۹ – ۱۹۱۹ میلادی، چاپ افست تهران: ۱۹۶۲ میلادی.، ج۵، ص۲۱؛۴۳. تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام، ذهبی، محمدبن احمد، چاپ بشار عوّاد معروف، بیروت: ۱۴۲۴ قمری.، حوادث و وفیات ۶۱-۸۰ هجری، ص۵۶-۵۷؛ الوافی بالوفیات، صفدی، خلیل بن ابیک، به کوشش احسان عباس، بیروت: دار صادر، ۱۴۱۱ قمری.، ج۱۹، ص۳۷۱.