حسین پژمان بختیاری‌

از ویکی حسین
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۳:۲۰ توسط T.ramezani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «حسین پژمان، فرزند علی مراد امیر پنجه‌ی بختیاری است. مادرش خانم عالمتاج متخل...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

حسین پژمان، فرزند علی مراد امیر پنجه‌ی بختیاری است. مادرش خانم عالمتاج متخلّص به ژاله از دودمان میرزا ابو القاسم قائم مقام وزیر محمد شاه می‌باشد. او به سال 1318 ه ق برابر 1279 ه ش در تهران متولد شد. علوم جدید را در مدارس آن شهر به پایان رسانید و به زبان فرانسوی مسلّط شد. آنگاه به تحصیلات قدیمه پرداخت و از محضر اساتید فن در رشته‌ی علوم ادبیات عرب کسب فیض کرد و پس از اتمام تحصیلات به استخدام وزارت پست و تلگراف درآمد. و ضمن اشتغال به کار، کتابی هم در زمینه‌ی پست و تلگراف نوشت.

پژمان از هیجده سالگی به نظم شعر پرداخت. اشعارش در روزنامه‌ها و مجلّات مختلف به چاپ رسید. او که شاعری پر احساس و شیرین کلام و غزلسرا بود، چندین اثر ادبی دارد. از آثار او منظومه‌های «سیه روزی»، «زن بیچاره»، «محاکمه‌ی یک شاعر»، «کویر اندیشه» و «خاشاک» را می‌توان نام برد.

پژمان در سال 1312 شمسی، منتخبی از اشعار سخنوران قدیم و جدید فارسی زبان، شامل دو هزار تن، به نام بهترین اشعار انتشار داد، هم چنین به ترجمه‌ی چند اثر از نویسندگان خارجی به نامهای وفای زن اثر بنیامین کنستانف و آتالاوژ اثر شاتو بریان پرداخت.

پژمان از شعرای توانا و خوش ذوق و تجدد خواهی است که آثارش از لطف کلام و انسجام لفظ و معنی برخوردار می‌باشد. وی در تیرماه سال 1353 ه. ش وفات یافت. پس از درگذشتش کلیّات اشعار او با مقدمه‌ی دکتر باستانی پاریزی به چاپ رسید.


این ماه، ماه ماتم سبط پیمبر است‌ یا ماه سربلندی فرزند حیدر است؟
شیر اوژنی [۱] که بر تن و فرق مبارکش‌ از زخم تیر، جوشن [۲] و از تیغ، مغفر [۳] است
در ظاهر ار شکسته شد آن شیر دل، منال‌ کز آن شکست، باده‌ی فتحش به ساغر است
سر لوح فتح نامه‌ی او شد، شکست او مرد حق ار شکسته شود هم، مظفّر است
امروز عید فتح حسین است و آل او زاری مکن که خسته‌ی شمشیر و خنجر است
او کشته گشت و ملّت اسلام زنده شد این کشته از هزار جهان زنده، برتر است
او کشته نیست، زنده‌ی اعصار و قرنهاست‌ کش [۴] نام نیک تا به ابد زیب دفتر است
مرگ از برای ماست نه در خورد او که ما ترسان ز محشریم و وی آن سوی محشر است
خواری و سرشکستگی آرد قبول ظلم‌ او تا جهان به جاست عزیز است و سرور است
آن آهنین جگر که ز تصویر تیغ او تب لرزه، مر سپاه عدو را به پیکر است
مظلوم نیست، خانه برانداز ظالم است‌ لب تشنه نیست، ساقی تسنیم [۵] و کوثر است
مظلوم نی، که رایت پیروزمند او پیوسته بر بسیط زمین سایه گستر است
آن کس که بی‌سپاه زند بر سپاه خصم‌ دریای لشکر است، نه محتاج لشکر است
دیندار باش و عدل گزین باش و مرد باش‌ کاین مکتب گزیده‌ی سبط پیمبر است
در راه دوست تکیه، به شمشیر تیز کن‌ کاری که کرد شاه شهیدان، تو نیز کن



منابع

دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌ 2، ص: 1152-1153.

پی نوشت

  1. شیر اوژن: شیر افکن.
  2. جوشن: زره، جمع آن جواشن.
  3. مغفر: کلاهخود.
  4. کش: که او را.
  5. تسنیم: نامه چشمه در بهشت است. کوثر: اسم نهری در بهشت است. و نیز به معنی هر چیز فراوان و زیاد. شخصی جلیل القدر و پرخیر و برکت را هم می‌گوید.