حزین لاهیجی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
۱۰٬۰۳۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ آوریل ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه |نام_شخص= حزین لاهیجی |نام_تصویر= |عرض_تصویر= |توضیح_تصویر= |نام...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۹: خط ۹:
|سال‌های فعالیت=
|سال‌های فعالیت=
|محل زندگی=اصفهان، شیراز، هندوستان
|محل زندگی=اصفهان، شیراز، هندوستان
|مذهب=[[شیعه]]
|مذهب=شیعه
|نهاد=
|نهاد=
|همسر=
|همسر=
خط ۱۶: خط ۱۶:
|آرامگاه=
|آرامگاه=
|مدفن=
|مدفن=
|کارهای برجسته=[[تاریخ حزین]]،{{سخ}}[[تذکرةالمعاصرین]]
|کارهای برجسته=تاریخ حزین، تذکرةالمعاصرین
|وب‌گاه=
|وب‌گاه=
|زمینه فعالیت=شعر [[فارسی]]، [[کلام‌شناسی]]
|زمینه فعالیت=شعر فارسی، کلام‌شناسی
|تاریخ_تولد= [[1103 قمری]]
|تاریخ_تولد= سال ۱۱۰۳ ه. ق
|محل_تولد=[[اصفهان]]
|محل_تولد=اصفهان
|تاریخ_مرگ=1180 ق. (77سالگی)
|تاریخ_مرگ=سال ۱۱۸۰ ه. ق
|محل_مرگ=بندر [[بنارس]]، هند
|محل_مرگ=بندر بنارس، هند
|گفتاورد=ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد{{سخ}}در دام مانده باشد صیاد رفته باشد
|گفتاورد=
|imdb_id =
|imdb_id =
|Soure_id =
|Soure_id =
}}
|تصویر=حزین لاهیجی.jpg|کتاب‌ها=«شرح تجرید»، «حواشی بر شرح حکمةالاشراق»، «حاشیه بر الهیات شفا»، «رساله در شرح هیاکل النور»، «اخبار ابی الطّیب»، «اخبار خواجه نصیرالدین طوسی»، «مدّةالعمر»، «واقعیات ایران و هند» و ...}}'''حزین لاهیجی''' (۱۱۰۳ ه. ق-۱۱۸۰ ه. ق) ادیب، عالم و سخن‌سرای شیعی ایرانی است.
==زندگینامه==
محمدعلی بن ابی طالب زاهدی گیلانی مشهور به شیخ علی حزین لاهیجی از اعقاب شیخ زاهد گیلانی است. اجدادش در لاهیجان سکونت داشتند ولی پدرش به اصفهان رفت و محمدعلی در آن شهر تولد یافت. محمدعلی در ۲۷ ربیع‌الثانی سال 1103 ه. ق در دارالسّلطنه اصفهان متولد شد. تحصیلات را از کودکی آغاز کرد و نزد دانشمندان آن شهر منجمله مولانا شاه محمد شیرازی و پدرش به کسب دانش پرداخت و در علوم مختلفه به ویژه حکمت، عرفان و ادبیات تبحّر یافت و در آنها به تألیف و تدریس اشتغال ورزید.


او ادیبی عالم و سخن‌سرای شیعی ایرانی و از شاعران برجسته‌ی سبک هندی است که باریک‌بینی معنوی، استواری لفظی، دقّت افکار و رقّت گفتار او زبانزد همگان بوده‌است و شعرش حاوی مضمون‌های بلند عاشقانه است. وی سال‌های بسیاری از عمر خود را در سفر گذراند و سرانجام در هندوستان مقیم گردید و پس از چندین سال سکونت در دهلی به شهر بنارس رفت و تا آخر عمر در آنجا ماند. حزین در سن ۷۷ سالگی و در سال ۱۱۸۱ ه. ق در بنارس از دنیا رفت.


==آثار==
حزین کتابی در احوال شاعران به نام «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=495638&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author تذکره‌المعاصرین]» و سرگذشتی از خود با ذکر حوادث ایّام خویش به نام «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=520495&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author تاریخ و سفرنامه حزین]» دارد که هر دو حاوی اطّلاعات سودمندی است و یکی از بهترین مآخذ تاریخی از یک شاهد عینی درباره‌ی رویدادهای پایان دوره‌ی صفوی و چگونگی روی کار آمدن نادرشاه افشار و دیگر حوادث آن عصر به شمار می‌آید.


از شاعران برجستۀ سبک هندی است. تبار او به شیخ زاهد گیلانی می‌رسید و اصالتا اهل لاهیجان بود. در سال 1103 قمری در اصفهان به دنیا آمد. پدرش در زمان شاه سلیمان صفوی برای تحصیل به اصفهان رفت و حزین در دربار صفوی تحصیل کرد و پرورش یافت. حزین سفرهای بسیاری رفت و در اواخر عمر از ترس نادرشاه به هند گریخت و نوزده سال آخر عمر خود را در هند به سر برد. در آنجا به تعلیم و نشر معارف تشیع پرداخت. او علاوه بر تبحر در شاعری، در خوشنویسی هم دستی داشت و از جانورشناسی هم تا حدی مطلع بود. سرانجام حزین در سال 1181 ه.ق در بنارس درگذشت و در همان شهر به خاک سپرده شد. مقبرۀ او امروزه در شهر بنارس به صورت زیارتگاه درآمده است.
تعداد تألیفات او به بیش از پنجاه می‌رسد که از آنهاست: «شرح تجرید»، «حواشی بر شرح حکمةالاشراق»، «حاشیه بر الهیات شفا»، «رساله در شرح هیاکل النور»، «اخبار ابی الطّیب»، «اخبار خواجه نصیرالدین طوسی»، «مدّةالعمر»، «واقعیات ایران و هند» و ...
حزین از معدود شاعرانی است که زندگی نامۀ خود را به رشته تحریر درآورده و امروزه این متن همراه با دیوان او چاپ شده است. همچنین تذکره‌ای از او باقی مانده که در آن به شرح احوال شعرا می‌پردازد. زبان نثر وی ساده و روان است.
دیوانی از وی به یادگار مانده است. دیوان اشعار لاهیجی از قصاید، غزلیات، رباعیات، مثنویات،‌ ساقی‌نامه و قطعه‌های ادبی تشکیل شده است.
در دیوان وی یک مرثیه در قالب ترکیب‌بند در رثای حضرت حسین، علیهم السلام،‌ سروده شده است.
شاعر، این مرثیه را در هفت بند و در سبک هندی با شور و احساس نابی سروده است.
زبان شاعر در این اثر ادبی، روان، جذّاب و دل‌انگیز است و در پاره‌ای از ابیات از تشبیهات زیبا، استعاره، تشخیص (انسان وارگی) و صنایع ادبیی چون متناقض نمایی، کنایه و ... استفاده می‌کند.


کلیّات اشعار او شامل قصاید، مقطعات و مثنوی‌های صفیر دل، حدیقة الثانی، خرابات، چمن و انجمن، مطمح الانظار، فرهنگ‌نامه و تذکارات‌العاشقین است.


==کتابشناسی==
دیوان اشعارش را در چهار قسمت مدون کرده که مشتمل بر انواع مختلف شعر است. سخن او متوسط و مقرون به سادگی و روانی و حدّ فاصلی میان سبک شاعران قدیم و سبک هندی است. طبع مصحّح و منقّحی از [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=538517&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دیوان حزین] به کوشش ذبیح‌اللّه صاحبکار انتشار یافته‌است. <ref>حزین لاهیجی؛ زندگی و زیباترین غزلهای او، مقدمه با تلخیص. لغت نامه دهخدا، مقدمه دیوان لاهیجی به تصحیح ذبیح اللّه صاحبکار.</ref>
دیوان حزین لاهیجی: شامل قصائد، غزلیات، مثنویات، رباعیات به ضمیمه تاریخ و سفرنامۀ حزین: حاوی شرح احوال و تاریخ زمان وی. با تصحیح و مقابله، مقدمه بیژن ترقی. تهران: خیام، 1362.
 
==اشعار==
 
===شعر ۱===
{{شعر}}
 
 
{{ب| طوفانِ خون ز چشم جهان جوش می‌زند|بر چرخ نخل ماتمیان دوش می‌زند }}
 
{{ب| یا رب شب مصیبت آرام سوز کیست‌|امشب که برق آه، ره هوش می‌زند }}
 
{{ب| روشن نشد که روز سیاه عزای کیست‌|صبحی که دم ز شام سیه‌پوش می‌زند }}
 
{{ب| آیا غم که تنگ کشیده‌ست در کنار|چاک دلم که خنده‌ی آغوش می‌زند }}
 
{{ب| بیهوش داروی دل غمدیدگان بود|آبی که اشک بر رخ مدهوش می‌زند }}
 
{{ب| ساکن نمی‌شود نفَسِ ناتوان من‌|زین دشنه‌ها که بر لب خاموش می‌زند }}
 
{{ب| گویا به یاد تشنه لب کربلا حسین‌|طوفانِ شیونی ز لبم جوش می‌زند }}
 
{{ب| تنها نه من، که بر لب جبریل [[نوحه]]‌هاست‌|گویا عزای شاه شهیدان [[کربلا]]ست  }}
{{پایان شعر}}
 
===شعر ۲===
{{شعر}}
 
 
{{ب| شاهی که نور دیده‌ی خیر الانام بود|ماهی که بر سپهر معالی تمام بود }}
 
{{ب| شد روزگار در نظرش تیره از غبار|باد مخالف از همه سو بس که عام بود }}
 
{{ب| آب از حسین گیرد و خنجر دهد به شمر|انصاف روزگار ندانم کدام بود }}
 
{{ب| آبی که خار و خس همه سیراب از آن شدند|آیا چرا بر آل پیمبر حرام بود }}
 
{{ب| خون دیده‌ها چگونه نگرید بر آن شهید|کز خون به پیکرش کفن لعل فام بود }}
 
{{ب| دادی به تیر و نیزه تن پاره‌پاره را|زان رخنه‌ها چو صید مرادش مدام بود }}
 
{{ب| آن خضر اهل بیت به صحرای کربلا|نوشید آب تیغ ز بس تشنه‌کام بود }}
 
{{ب| تفتند ز آتش [[عطش]] آن لعل ناب را|سنگین دلان مضایقه کردند آب را  }}
{{پایان شعر}}
 
===شعر ۳===
{{شعر}}
 
 
{{ب| ای مرگ، زندگانی ازین پس و بال شد|جایی که خون آل پیمبر حلال شد }}
 
{{ب| مهر جهان فروز امامت به کربلا|از بار درد بَدْرِ تمامش هلال شد }}
 
{{ب| شاخ گلی ز باغ رسالت به خاک ریخت‌|زین غم زبان بلبل گوینده لال شد }}
 
{{ب| افتاده بین به خاک امامت ز تشنگی‌|سروی کز آب دیده‌ی زهرا نهال شد }}
 
{{ب| تن زد درین شکنج بلا تا قفس شکست‌|بر اوج عرش طائر فرخنده بال شد }}
 
{{ب| شبنم به باغ نیست که از شرم تشنگان‌|آبی که خورد گل، عرق انفعال شد }}
 
{{ب| از خون اهل بیت که شادند کوفیان‌|دلهای قدسیان همه غرق ملال شد }}
 
{{ب| آن ناکسان ز روی که دیگر حیا کنند|سبط رسول را چو سر از تن جدا کنند }}
{{پایان شعر}}
 
===شعر ۴===
{{شعر}}
 
 
{{ب| خونین لوای معرکه‌ی کارزار کو|میدان پر از غبار بود، شهسوار کو؟ }}
 
{{ب| واحسرتا که از نفس سرد روزگار|افسرده شد ریاض امامت، بهار کو؟ }}
 
{{ب| زان موجها که خون شهیدان به خاک زد|طوفان غم گرفته جهان را، غبار کو؟ }}
 
{{ب| اشکی که گرد محنت خاطر برد کجاست‌|آهی که پاک بسترد از دل غبار کو؟ }}
 
{{ب| تا کی خراش دیده و دل خار و خس کند|آخر زبانه‌ی غضب کردگار کو؟ }}
 
{{ب| کو مصطفی که پرسد از این امت عنود|کای خائنان، ودیعت پروردگار کو؟  }}
 
{{ب| کو مرتضی که پرسد از این صرصر ستم‌|بود آن گلی که از چمنم یادگار کو؟ }}
 
{{ب| ای شور رستخیز قیامت درنگ چیست‌|آگه مگر نیی که به عالم عزای کیست؟ }}
{{پایان شعر}}
 
===شعر ۵===
{{شعر}}
 
 
{{ب| ای دل چه شد که از جگر افغان نمی‌کشی‌|آهی به یاد شاه شهیدان نمی‌کشی }}
 
{{ب| سرها جدا افتاده تن سروران جدا|در کربلا سری به بیابان نمی‌کشی }}
 
{{ب| در ماتمی که چشم رسولست خون فشان‌|از اشک، غازه بر رخ ایمان نمی‌کشی }}
 
{{ب| کردند بر سنان سر آن سروران و تو|لخت جگر به خنجر مژگان نمی‌کشی }}
 
{{ب| دستت رسا به نعمت الوان عشق نیست‌|تا آستین به دیده‌ی گریان نمی‌کشی }}
 
{{ب| هامون چرا نمی‌کنی از موج اشک، پر|این فوج را به عرصه‌ی میدان نمی‌کشی }}
 
{{ب| شرمی چرا نمی‌کنی از خون اهل بیت‌|ای تیغ کین سری به گریبان نمی‌کشی }}
 
{{ب| داد از تو ای زمانه‌ی بیدادگر که باز|شرمنده نیستی ز ستمهای جانگداز  }}
{{پایان شعر}}
 
===شعر ۶===
{{شعر}}
 
 
{{ب| نخل تری به تیشه‌ی عدوان فکنده‌ای‌|از پا ستون کعبه‌ی ایمان فکنده‌ای }}
 
{{ب| از تشنگی سفینه‌ی آل رسول را|در خاک و خون به لجه‌ی طوفان فکنده‌ای }}
 
{{ب| ای خیره‌سر ببین که سر انور که را|در کربلا چو گوی به میدان فکنده‌ای }}
 
{{ب| از خنجر ستیزه‌گر زاده‌ی زیاد|بس رخنه‌ها به سینه‌ی مردان فکنده‌ای }}
 
{{ب| شرمت ز کرده باد که گیسوی [[اهل بیت]]|در ماتم «حزین» پریشان فکنده‌ای }}
 
{{ب| آتش به دودمان رسالت زدی و باز|خصمی به خانواده‌ی ویران فکنده‌ای }}
 
{{ب| دامان خاک تیره ز خون شد شفق نگار|طرح خصومتی به چه سان فکنده‌ای }}
 
{{ب| جانهای مستمند نگردند شادکام‌|قهر خدا اگر نکشد تیغ انتقام  }}
{{پایان شعر}}
 
===شعر ۷===
{{شعر}}
 
 
{{ب| خون از زبان خامه «حزین» اینقدر مریز|دستی به دل گذار درین شور رستخیز }}
 
{{ب| خامش نشین دلا که به جایی نمی‌رسد|با روزگار خصمی و با آسمان ستیز }}
 
{{ب| آسودگی محال بود در بسیط خاک‌|مریخ دشنه دارد و رامح <ref>رامح: اشاره به صور فلکی. سِماک رامح که در برابر بنات النعش قرار دارد و ستاره‌ی روشنی است و نزدیک آن دو ستاره
است که آنها را رمح یا نیزه‌ی سماک می‌گویند.</ref> سنان تیز }}
 
{{ب| تن زن درین شکنج تن و صبر پیشه کن‌|گیرم که پای سعی بود کو رهِ گریز }}
 
{{ب| عبرت ترا بس است از احوال رفتگان‌|زندانی حیات بود یوسف عزیز  }}
 
{{ب| یا رب به جیب چاک جوانان پارسا|یا رب به نور سینه‌ی پاکان صبح خیز }}
 
{{ب| یا رب به اشک چشم یتیمان خسته دل‌|یا رب به خون گرم جگرهای ریزریز }}
 
{{ب| کز قید جسم تیره چو جان را رها کنی‌|حشر مرا به زمره‌ی آل عبا کنی <ref>دیوان حزین لاهیجی؛ ص ۶۱۰- ۶۱۲.</ref> }}
{{پایان شعر}}
==منابع==
 
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_authorhttp://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌ ۲، ص: ۸۳۴-۸۳۷.]
 
==پی نوشت==
[[رده:ادبیات]]
[[رده:شاعران]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران متأخر]]
<references />

منوی ناوبری