حدود ساعت سه: تفاوت میان نسخه‌ها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (Admin صفحهٔ کتاب حدود ساعت سه را به حدود ساعت سه منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| (۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
سید حمیدرضا برقعی | '''حدود ساعت سه'''، مجموعه اشعاری است که به کوشش [[سید حمیدرضا برقعی]] جمع آوری شده است. | ||
==درباره کتاب== | |||
کتاب حدود سه ساعت مجموعه شعرهای عاشورایی از شعران مختلف است که توسط سید حمیدرضا برقعی جمع‌آوری شده‌است. این کتاب حاوی 33 شعر از 33 شاعر در 91 صفحه است . | |||
== نمونه اشعار == | |||
قافله را تا زدند بانگ رحیلا | |||
ولوله‌ای شد که [[یا حسین«ع»|یا حسین(ع)]] دخیلا | |||
قافله می‌رفت بی حسین (ع) ولیکن | |||
دشمن او تا به حشر خارو ذلیلا ... <ref>[[مهدی جهاندار]]- ص 40</ref> | |||
پرسید از قبیله این سرزمین کجاست؟ | |||
این سرزمین غم‌زده در چشمم آشناست | |||
این خاک بوی تشنگی و [[گریه]] می‌دهد | |||
گفتند: [[غاضریه]] و گفتند: [[نینوا|نینواست]] | |||
دستی کشید بر سرو یال [[ذوالجناح]] | |||
آهسته زیر لب به خودش گفت [[کربلا]]<nowiki/>ست... <ref>[[مریم سقلاطونی]]- ص 52</ref> | |||
== منابع == | |||
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3284775&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران] | |||
== پی‌نوشت == | |||
[[رده:کتاب‌ها]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۵۵
| حدود ساعت سه
| |
|---|---|
 | |
| نویسنده | سید حمیدرضا برقعی |
| ناشر | نشر جمهوری |
| تاریخ نشر | 1392 |
| شابک | 6-86-5687-600-978 |
| تعداد صفحات | 92 |
| موضوع | شعر عاشورایی |
حدود ساعت سه، مجموعه اشعاری است که به کوشش سید حمیدرضا برقعی جمع آوری شده است.
درباره کتاب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
کتاب حدود سه ساعت مجموعه شعرهای عاشورایی از شعران مختلف است که توسط سید حمیدرضا برقعی جمع‌آوری شده‌است. این کتاب حاوی 33 شعر از 33 شاعر در 91 صفحه است .
نمونه اشعار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
قافله را تا زدند بانگ رحیلا
ولوله‌ای شد که یا حسین(ع) دخیلا
قافله می‌رفت بی حسین (ع) ولیکن
دشمن او تا به حشر خارو ذلیلا ... [۱]
پرسید از قبیله این سرزمین کجاست؟
این سرزمین غم‌زده در چشمم آشناست
این خاک بوی تشنگی و گریه می‌دهد
گفتند: غاضریه و گفتند: نینواست
دستی کشید بر سرو یال ذوالجناح
آهسته زیر لب به خودش گفت کربلاست... [۲]
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پی‌نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ مهدی جهاندار- ص 40
- ↑ مریم سقلاطونی- ص 52