بابا فغانی شیرازی
لطفعلی بیگ آذر آرد، از شاعران غزل سرای شیعی ایران به سال 922 ه ق در شیراز متولد شد. وی شاعری متین، سخنپرداز، خوش ذوق و رندی بیبند و بار بود. او در اوایل زندگی، عیاش و اهل طرب بود. در شیراز شغل چاقوسازی داشته است که در آن هنگام به «سکاکی» تخلّص داشت. ولی بعدها تخلّص خود را به فغانی تبدیل نموده است ولی در دیوان او که اکنون در دسترس ماست شعری با تخلص «سکّاکی» وجود ندارد. بابا فغانی حوالی سی سالگی از شیراز بیرون رفت. مدتی در هرات زندگی کرده و با شاعران آن دیار از جمله باجلی آشنا شد. چون صیت شعر دوستی و شاعرپروری سلطان یعقوب از تبریز بلند شد فغانی بدانجا رفت و سالها در آن خطّه ماند و خوش بود و چون به واسطهی مرگ آن پادشاه آن رشتهی ذوق و معرفت پاشیده شد به شیراز برگشت و پس از چندی به خراسان رفت و توبه نمود، و این حالات از آثار وی هویداست. او در مدح حضرت امام هشتم علی بن موسی (ع) قصایدی سروده است. فغانی با ذوق و حالت بسیار و زبان ساده و مضمون جویی و نازکی افکار خود سبکی خاص در غزل پدید آورد که در قرنهای 11 و 12 هجری پیروان بسیار داشت. او به سبک هندی نیز، غزلیاتی جذاب و شیوا سروده و دیوان اشعارش توسط انتشارات اقبال به چاپ رسیده است.
دیوانش شامل 582 غزل و غیره میباشد و در حدود 4000 بیت دارد.
تمام منقبتهایی که بابا فغانی برای ائمهی اطهار (ع) سروده استوار و باصلابت است وی شاعری عاشق پیشه و دلسوخته بود. نالههای سوزناک او در اشعار و شیفتگی و شیوائیش نسبت به آل علی (ع) و مظلومیت آنان در تعبیر تخلص او به فغانی بی تأثیر نبوده است.
بابا فغانی بعدها در ابیورد سکونت گرفت و در سال 925 ه ق بدرود حیات گفت. [۱]
روز قیامت است صباح عشور توای تا صباح روز قیامت ظهور تو | {{{2}}} | |
ای روشنایی شجر وادی نجفهر ریگ کربلا شده طوری ز نور تو | {{{2}}} | |
آن را که گِل به خمر سرشتند، کی رسیدفیض از زلال جرعهی جام طهور تو؟ | {{{2}}} |
بیگانه از خدا و رسول است تا ابدبرگشته اختری که نشد آشنای تو | {{{2}}} | |
چندین هزار جامهی اطلس قبا شودفردا که آورند به محشر عبای تو | {{{2}}} | |
بربسته رخت، کعبه و مانده قدم به راهبهر زیارت حرم کربلای تو «2» | {{{2}}} |
- ↑ دیوان بابا فغانی شیرازی؛ مقدمه با تلخیص. آتشکدهی آذر چاپ بمبئی، ص 291.