عبد الله بن عمیر کلبى
اطلاعات اصحاب امام حسین (ع) | |
---|---|
نام کامل | عبدالله بن عمیر بن عباس بن قیس بن عُلیم بن جناب کلبی عُلیمی |
نقش های برجسته | از یاران امام حسین (ع) |
عبدالله بن عمیر، با نام کامل: عبدالله بن عمیر بن عباس بن قیس بن عُلیم بن جناب کلبی عُلیمی، همسر ام وهب(هانیه)، از شهدای کربلا است.
تبار شناسی
عبدالله بن عمیر، ملقب به «ابو وهب»، از خاندان عُلَیم و تیرهای از بنیکلب است. بعضی او را وهب بن عبدالله دانستهاند و برخی نیز آنها را دو نفر میدانند. همسر او، «ام وهب»، دختر عبد از تیره نمر بن قاسط و مادرش «ام عبدالله» است.
زندگینامه
عبدالله بن عمیر و همسرش، کنار چاه جُعد، در محله بنیهمدان کوفه زندگی میکردند. به گفته تاریخ، ابو وهب، از اصحاب حضرت علی(ع)[۱]، زمانی که دید عدهای آماده جنگ با حسین(ع) میشوند، گفت: «من علاقهمند جهاد علیه مشرکین بودم، اما اکنون احساس میکنم نبرد با کسانی که به جنگ با فرزند فاطمه(س) میروند، اولی است.» و بعد از آن، برای یاری امام حسین(ع)، از کوفه خارج شد.
همراهی امام حسین(ع)
به خاطر شرایط نظامی حاکم در آن زمان، راه کربلا تا کوفه، کاملا مسدود بود و یاری حسین بن علی (ع) برای اکثر شیعیان، غیر ممکن بود. عبدالله بن عمیر کلبی، جزء معدود افرادی بود که در روزهای آخر به امام پیوست. برخی نیز نوشتهاند وی همراه همسر و مادرش[۲] در هشتم محرم به امام میرسند یا شاید حدود ۲۵ الی ۲۹ ذی الحجه پیوسته باشند.
شهادت
برخی وی را اولین شهید نبرد تن به تن میدانند. او پس از کشتن دو تن از سپاه عمر بن سعد (سالم غلام عبیدالله بن زیاد و یسار غلام زیاد بن عبید)، و قطع شدن انگشتان دست چپ، خدمت امام رسید و رجزخوان، به میدان بازگشت و پس از کشتن دو تن دیگر، با ضربه رستم غلام شمر بن ذی الجوشن، به شهادت رسید.[۳]
در تاریخ داریم، همسر او، یعنی ام وهب، به میدان رفت تا از همسرش دفاع کند، امام به او فرمود: «جُزيتُمْ مِنْ اءَهْلِ بَيْتي خَيْرا، إِرْجِعي رَحَمُكِ اللّهُ إِلَي النِّساءِ، فَاجلِسی مَعَهُنَّ فَانَّه لَیْسَ عَلَی النِّساءِ قِتالٌ.» در راه حمایت از اهل بیت (ع) به پاداش نیک از طرف اهل بیت نائل شوید! خدا رحمتت کند! برگرد به سوی آنها و با آنها بنشین! به راستی بر زنان جهاد واجب نیست.
در نهایت ام وهب، به دست رستم، غلام شمر، به شهادت میرسد. عبدالله هنگام شهادت ۳۰ سال و همسرش ۲۰ ساله بودهاست.
نوشتهاند دشمن سر عبدالله را به طرف مادرش پرتاب کرد. مادر، سر را بوسید و به میدان پرتاب کرد و گفت: «ما چیزی را که در راه خدا دادهایم، پس نمیگیریم.»[۴]
رجزخوانی ابو وهب
انْ تُنْکُرونی فَأنَا ابْنُ الکلبِّ | حَسْبی ببَیْتی فِی عَلیم حَسَبی |
انّی امْرؤٌ ذُوَمّرةٍ وَ غَصَب | وَ لَسْتُ بِالخَوارِ عِنْدَ النَّکْبِ |
إِنّی زَعیمٌ لکِ امّ وهبٍ | بِالطَّعن فِیِهمْ مُقَدِماً و الضَرْبِ |
ضَرْبَ غُلامٍ مُوقِنٍ بالرَّبِّ |
اگر مرا نمیشناسید، بدانید منم فرزند کلب. مرا این سرافرازی بس که خاندانم از قبیله عُلَیم است. من مردی هستم توانا و قدرتمند و رزمدیده که هنگام مصیبت و سختی، عجز و لابه نمیکنم و ناتوانی و زبونی نمیشناسم. ای ام وهب، به تو قول میدهم در ضربت زدن از آنان پیش دستی کنم. ضرباتی توسط جوانی، مومن به خدا.
نام عبدالله در زیارتنامهها
نام عبدالله در زیارت رجبیه و زیارت ناحیه مقدسه آنگونه آمدهاست: «السَّلامُ عَلَی عَبدِاللهِ بنِ عُمَیْرِ الکَلبی»[۵]
منبع
پی نوشت
- ↑ ارشاد، ج۲، ص۲۳۶.
- ↑ تاریخ طبری، ج۲، ص۴۲۹.
- ↑ ارشاد، ج، ص۲۳۶؛ فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، ص۴۸۸-۴۸۹.
- ↑ فرهنگ عاشورا، ص۲۶۸
- ↑ برای تفصیل بیشتر ر.ک: انساب الاشراف، ج۳، ص۱۹۴؛ تاریخ طبری؛ ج۵، ص۴۳۰-۴۴۶؛ ارشاد، ج۲، ص۲۳۶؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۳-۶۸و۶۵-۶۹؛ البدایة و النهایة، ج۸، ص۱۸۱-۱۸۲؛ نهایة الارب، ج۷، ص۱۸۷؛ تنقیح المقال، ج۲، ص۲۰۱؛ اعلام النساء، ج۵، ص۲۹۲؛ بحار الانوار، ج۴۴، ص۳۲۰، ج۴۵، ص۱۷؛ انصارالحسین(ع)، ص۸۴؛ مقتل الحسین خوارزمی، ج۲، ص۱۶؛ رجال طوسی، ص۱۰۴؛ نقدالرجال، ص۲۰۴؛ مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۱۱۳؛ بحار الانوار، ج۴۵، ص۷۱،۱۶،۱۲؛ اقبال الاعمال، ج۳، ص۷۸؛ منتهی الآمال، ج۱، ص۳۵۳؛ الحدائق الوردیة، ص۱۲۲؛ ذخیرة الدارین، ص۲۲؛ ابصار العین فی انصار الحسین(ع)، ص۱۹۹؛ انصار الحسین(ع)، ص۱۲۰.