ام وهب همسر عبدالله بن عمیر کلبی
امّوهب (هانیه)، دختر عبد از تیره نمر بن قاسط، با همسرش عبدالله بن عمیر بن عباس بن عبد قیس بن عُلیم بن جناب کلبی عُلیمی، کنار چاه جُعد در محله بنی همدان در کوفه زندگی میکردند. امّوهب از زنان شجاعی بود که ضمن وفاداری به همسر خویش، شیفته امام حسین (ع) و از شیعیان خالص آن حضرت به شمار میرفت. شخصیتهایی نظیر این زن نه تنها در تاریخ جهان، بلکه در تاریخ اسلام و شیعه که زنان فداکاری را در خود دیده است، نادر و اندک است.
اطلاعات اصحاب امام حسین (ع) | |
---|---|
نام کامل | امّوهب (هانیه) |
محل زندگی | کوفه |
نقش های برجسته | اُمّوهب خود را بر سر جسد شوهرش رساند و چهره او را که خاک و خون پوشانده بود، با دست پاک میکرد و میگفت: عبدالله! بهشت بر تو گوارا باد. از خدایی که بهشت را بر تو ارزانی داشت، میخواهم مرا نیز در آنجا مصاحب تو گرداند. شمر به یکی از غلامانش به نام رستم دستور داد که این بانوی فداکار را بکشد و او با عمودی که بر سر اموهب کوبید، او را به شهادت رساند و او در کنار شوهرش برخاک افتاد و تنها زنی است که در کربلا به شهادت رسید |
نقش در واقعه کربلا
پس از شهادت عبدالله اموهب بیدرنگ عمودی برداشت، نزد شوهر خود آمد و گفت: پدر و مادرم به فدایت! در راه این خاندان پاک جهاد کن و لحظهای آرام نگیر. عبدالله بار دیگر به میدان شتافت و کارزاری سخت نمود و پس از به هلاکت نمودن چند نفر در اثر حمله گروهی از سپاه پسر سعد بر خاک افتاد و شهید شد. قاتل او هانی بن ثبیت حضرمی بود. اُمّوهب خود را بر سر جسد شوهرش رساند و چهره او را که خاک و خون پوشانده بود، با دست پاک میکرد و میگفت: عبدالله! بهشت بر تو گوارا باد. از خدایی که بهشت را بر تو ارزانی داشت، میخواهم مرا نیز در آنجا مصاحب تو گرداند. شمر به یکی از غلامانش به نام رستم دستور داد که این بانوی فداکار را بکشد و او با عمودی که بر سر اموهب کوبید، او را به شهادت رساند و او در کنار شوهرش برخاک افتاد و تنها زنی است که در کربلا به شهادت رسید. [۱] عبدالله به هنگام شهادت 30 سال و همسرش 20 ساله بوده است. غلام شمر سر عبدالله را از تن جدا کرد و به سوی خیمهها انداخت. مادرش سر را برداشت، پاک کرد و بوسید. آنگاه سر را به طرف میدان پرتاب کرد و گفت: ما چیزی را که در راه خدا دادهایم، پس نمیگیریم. سپس عمودی به دست گرفت و به سوی دشمن حرکت کرد. امام حسین (ع) دستور داد تا او را به خیمهها برگردانند و خطاب به او فرمود: در راه حمایت از اهل بیت من به پاداش نیک نائل شوید. خداوند رحمتت کند. به سوی خیمهها بازگرد که جهاد از تو برداشته شده است. او بازگشت در حالی که زیر لب زمزمه میکرد که خدایا! ناامیدم مگردان و امام حسین (ع) فرمود: خداوند هرگز ناامیدت نسازد. [۲]
منبع
مرضیه محمدزاده، شهیدان جاوید، نشر بصیرت، ص 307-310.