عبدالقادر رشیدالناصری
عبد القادر رشید الناصری به سال 1339 ه. ق. برابر با 1920 میلادی در ناصریّه به دنیا آمد و از دورهی متوسطه علاقه به سرودن شعر در او نمایان گردید. به بغداد رفت و با شاعران بزرگی همچون «محمد مهدی جواهری» و «محمد حسین الشبیبی» مرتبط گردید. به او لقب «صعلوک الشعراء» دادهاند. او در رادیو و مجلاتی از قبیل «النداء»، «الرائد» مشغول به کار گردید.
«عبد القادر» در سال 1382 قمری برابر با 1962 میلادی وفات یافت. برخی آثار او چنین است: «ألحان الألم»، «الأسفار»، «خماسیات الناصری» و «صوت فلسطین». عبد القادر قصیدهای نیز به نام «اشراقة من نور الحسین (ع)» سروده است «1».
افدیک من بطل أبی الّا الرّدیاو یستقرّ العدل فی الإسلام «2»
من به فدای تو شوم که برای بهپاداشتن عدالت، سازشناپذیری را بدانجا رساندی که جز به زیر بار مرگ نرفتی تا عدالت اسلامی را استقرار بخشی.
و اری الدّماء الحمر خیر وسیلةلطهارة الدّنیا من الآثام «3»
و خون سرخ تو را میبینم که بهترین وسیله برای پاک کردن دنیا از گناهان است.
1- أمن العدالة أن یذلّ لغاصبشعب عداد النّجم و الأجرام
2- و العصر عصر النّور فیه تحرّرتکلّ الشّعوب و لیس عصر ظلام
3- «فمحاکم التّفتیش» دال زمانهاو تقوّض «البستیل» بعد قیام
4- إلّا شعوب الشّرق وهی عریقةتنقاد کالانعام للإعدام
5- لمّا تزل من وقع سوط عذوّهامرتاعة تبکی بکا الأیتام «4»
1- آیا این عدل و عدالت است؟ چرا باید ملتها در برابر غاصبان خشوع نمایند؟
2- این زمانه دوران نورانیت است که در همهی ملتها آزاد شدهاند و عصر تاریکی نیست.
3- و در زمانیکه دادگاههای تفتیش عقاید برچیده شده و زندانهای مخوف باستیل «5» از هم فروپاشیده است.
4- هنوز هم مردم مشرق زمین مانند چهارپایان به کشتارگاه رهسپار شوند.
5- و زیر تازیانهی دشمن همچون یتیمان بگریند؟!
منابع
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج1، ص: 577.