بىوفایى
از خصلتهاى مردم کوفه شمرده شده است که هم با على بن ابى طالب (ع) بىوفایى نشان دادند، هم با امام مجتبى (ع)، هم با مسلم بن عقیل و هم با سید الشهدا (ع) بیعت کردند و پیمان شکستند. نامه دعوت نوشتند و تیغ کشیدند. این خصلت کوفیان در ذهن دیگران مانده بود. هنگامى که امام حسین (ع) تصمیم گرفت به کوفه رود، افراد متعددى او را بر حذر مىداشتند و بىوفایى اهل کوفه را یادآور مىشدند. خود امام حسین (ع) نیز روز عاشورا به این عهدشکنى و بىوفایى آنان اشاره کرد و فرمود:
«واى بر شما اى کوفیان! زشت باد کارتان! ما را به یارى فراخواندید، چون نزد شما آمدیم و ندایتان را پاسخ گفتیم، همان شمشیرها را که با ما هم قسم بود، به روى ما کشیدید...«یا اهل الکوفة! قبحا لکم و ترحا،بؤسا لکم و تعسا، استصرختمونا والهین...» [۱]. «کوفى» در خاطره مردم همردیف با «بىوفا» بود. حضرت زینب (س) نیز در خطبهاش در کوفه، به کوفیان چنین خطاب کرد:
«یا اهل الکوفة! یا اهل الختل و الغدر» که اشاره به همان ریا، تزویر، نفاق و بىوفایى آن مردم بود. این ذهنیّت، همچنان باقى است. از شعارهاى مردم ایران پس از پیروزى انقلاب اسلامى و در ایّام جنگ تحمیلى، در حمایت از رهبرى این بود که «ما اهل کوفه نیستیم، امام تنها بماند»، «ما اهل کوفه نیستیم،على تنها بماند.»
منابع
جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 84.
پی نوشت
- ↑ موسوعة کلمات الامام الحسین، ص 467.