روضه خوانی و نوحه خوانی
مرثیه و نوحه دو نوع ادبی هستند که با وجود تشابه زیاد به لحاظ مضمون و محتوا، هر کدام ویژگی ها و کارکردهای خاص خود را دارند. مرثیه در لغت به معنی گریستن بر مرده و ذکر خوبی های اوست و در اصطلاح، یکی از انواع شعر غنایی با موضوع تأسف و تأثر از مرگ کسی یا از دست رفتن چیزی است. سرودن مرثیه هنگام سوگواری برای درگذشتگان، از روزگاران گذشته در بین ملت ها رایج بوده و بخش مهمی از مرثیه های شعر فارسی به صورت مشخص در رثای اولیای دین و ائمه شیعه سروده شده است. اولین نمونه های مرثیه های مذهبی، اشعاری هستند که سنایی غزنوی در کتاب «حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه» درباره شهادت امام حسین (ع) سروده است.
با رسمیت یافتن مذهب شیعه در ایران به روزگار صفویه (1148-907 ه.ق) شعر مذهبی و مرثیه سرایی رونقی دیگر گرفت و ترکیب بند معرف محتشم کاشانی (996 ه.ق) در این زمان، نام او را در تاریخ ادبیات ایران جاودانه کرد.
نوحه نیز نوعی از مرثیه های مذهبی است که با آهنگ و لحن خاص در مجالس سوگواری امام حسین (ع) همراه با سینه زنی و زنجیرزنی خوانده می شود. پیشینه نوحه سرایی و نوحه خوانی برای شهدای کربلاملازم پیشینه سوگواری های عاشورایی است. از آنجا که مراسم سوگواری با حضور توده های مردم و به صورت نمایشی عملی و جمعی انجام می شود، خواندن اشعار ساده آهنگین و محزون بهترین وسیله برای برانگیختن احساسات و ایجاد یگانگی و هماهنگی در جمع به شمار می رود.
در مراسم روضه خوانی، چه به صورت بخش پایانی سخنرانی و در مقام موعظه و چه به صورت مجلسی مستقل، حوادث کربلا و کیفیت شهادت امام حسین (ع) و یاران او و نیز امامان دیگر به صورتی سوزناک بر اساس مقتل ها نقل می شود. در شهر کرمان اشخاصی که توانایی مالی یا نذر داشتند، از شب اول تا دهم محرم در صحن خانه روضه خوانی برگزار می کردند. به این ترتیب که منبر چند پله را در صدر خانه قرار می دادند و روی آن ها را با کناره های قالی می پوشاندند. برای فضای حیاط نیز به وسیله چادرهای بزرگ مخصوص سفید رنگ که از پارچه ضخیم درست شده بود، سقفی برای در امان ماندن از آفتاب و باران تعبیه میشد. با استفاده از چادرهای مخصوص، قسمت مردان از زنان جدا میشد. این مجالس به طور معمول پنج تا ده روضه خوان و یکی-دو نفرر پامنبری خوان داشت که پای منبر شروع به خواندن مرثیه و اشعار مذهبی می کردند. در دالان خانه هم محلی برای روشن کردن شمع آماده می کردند که مردم برای نذر و روشن کردن شمع به این محل می آمدند و موقع رفتن مقداری خرمای خشک یا نقل پای شمع می گذاشتند. این مراسم تا صبح عاشورا ادامه داشت؛ زیرا مردم شب عاشورا نمی خوابیدند و از این مجلس به آن مجلس و از این حسینیه به آن حسینیه می رفتند. [۱]
مراسم روضه خوانی در دشتی و کاکی بوشهر به دو صورت روضه خوانی کتابی و روضه خوانی منبری بود. روضه خوانی کتابی در ده شب محرم به وسیله کسانی که سواد کافی داشتند، از روی کتاب که بیشتر کتاب «روضه الشهدا» بود، به مدت نیم تا یک ساعت خوانده میشد. این روضه خوانی پیش از روضهخوانی منبری و مراسم سینه زنی اجرا میشد. کتاب روضه الشهدا ده باب داشت که از اول محرم به ترتیب از باب اول خوانده میشد. باب اول در حالات یوسف و یعقوب، باب دوم در شهادت حمزه، باب سوم در وفات حضرت پیامبر اسلام (ص) باب چهارم در احوال حضرت فاطمه صدیقه طاهره (س)، باب پنجم در شهادت امیر مؤمنان علی (ع)، باب ششم در حالات امام حسن (ع)، باب هفتم در حالات مسلم و شهادت او، باب هشتم در احوالات فرزندان مسلم بن عقیل، باب نهم در حالات یاران و اصحاب امام حسین (ع) و باب دهم در احوالات شهادت امام حسین (ع) بود.
روضه خوانی منبری معمولاً پس از مراسم کتاب خوانی برگزار میشد و روحانیون، مردم را بر سر منبر به تقوا و انجام فرایض دینی راهنمایی می کردند و در آخر ذکر مصیبتی در ماتم شهدای کربلا می خواندند.
در فردوس خراسان جنوبی، از روز اول محرم، در حسینیه ها و خانه های کسانی که روضه خوانی وقفی داشتند، مراسم نوحه خوانی برپا میشد. به این ترتیب که صبح روز اول محرم مجلس روضه خوانی در حسینیه سادات و صبح روز دوم در حسینیه تالار برگزار میشد و به همین روال تا صبح روز پنجم ادامه می یافت. عصرها هم مجلس روضه خوانی، یک روز در میان در محله های میدو و کرگو برپا میشد و همه اهالی فردوس در این مجالس شرکت می کردند. از روز شششم محرم هم دسته های زنجیرزنی و سینه زنی به همان ترتیب، صبح و بعدازظهر برپا میشد. سینه زنان و زنجیرزنان در سر راه خود به خانه هایی که تازه عزیزی را از دست داده بودند، سر می زدند و چند دقیقه ای به عزاداری و سینه زنی می پرداختند.
منبع
اصغر شعاع، علی آنی زاده، رقیه حاج محمدیاری، شهرزاد دوستی، الهه شایسته رخ، محرم و صفر در فرهنگ مردم ایران، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ص 52-55.
پی نوشت
- ↑ کازرونی زند، عمار، به روایت از فاطمه عامری، اختیارآباد، کرمان، 1349 و 1353.