احد چگینی‌

از ویکی حسین
نسخهٔ تاریخ ‏۲۶ نوامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۱:۲۴ توسط T.ramezani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «احد چگینی فرزند عزیز اللّه به سال 1348 ه. ش در قزوین دیده به جهان گشود. تحصیلات ا...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

احد چگینی فرزند عزیز اللّه به سال 1348 ه. ش در قزوین دیده به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود به پایان برد، و در رشته مکانیک از دانشگاه آزاد اسلامی تاکستان در مقطع کارشناسی فارغ التحصیل گردید. چگینی از دوره دبیرستان فعالیت‌های شعری خود را آغاز نمود. از وی مجموعه غزلیاتی با نام «بومی‌ترین چوپان دنیا» آماده چاپ می‌باشد.

وی در قالب کلاسیک، غزل را بهتر از انواع شعر می‌سراید.

احد چگینی هم اکنون عضو شورای اسلامی شهر قزوین و معاون فرماندار این شهر می‌باشد.


این سو به روی اسب، مردی بدون دست‌ آن سو به روی خاک، صد کوفه مرد پست
بر روی آفتاب خنجر کشیده‌اند ظلمت نصیبتان، ای قوم شب‌پرست!
هر روزتان سیاه، ای نهروانیان! رفته ز یادتان آن تیغ و ضرب شست؟
این تیغ بی‌نیام، این مرد بی‌زره‌ آیینه‌ی حسین، تکرار حیدر است
در سرخی غروب، خورشید روشنی‌ در خون نشسته بود از پا نمی‌نشست
آن سو به روی اسب، صد کوفه پرست‌ این سو به روی خاک مردی بدون دست


ستون خیمه‌ی مولا ابا الفضل‌ علمدار سپاه «لا»، ابا الفضل!
درون هر دلی، با ذکر نامت‌ قیامت می‌شود بر پا ابا الفضل
جوانمردی، وفا، غیرت، شجاعت‌ گرفته از تو رونق یا ابا الفضل
در آن سو، لشکری از تیغ و خنجر در این سو، یکّه و تنها ابا الفضل
چه‌ها بی‌تو کشید، ای داغ سنگین‌ حسین عصر عاشورا، ابا الفضل
جگرها از عطش در خیمه می‌سوخت‌ لب خشکیده سقّا- ابا الفضل
فرات! ای تشنه جاوید تاریخ‌ بگو آخر چه کردی با ابا الفضل؟
فرات از تشنگی می‌سوخت آن روز ننوشید از لب آقا ابا الفضل
به قربان لبان تشنه‌ی تو فدای نام سبزت یا ابا الفضل [۱]




منابع

دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌ 2، ص: 1656.

پی نوشت

  1. بال سرخ قنوت؛ ص 182 و 183.