محمد حسین الجباوی
شیخ محمّد حسین بن شیخ حمد حلّی معروف به «جباوی» در سال 1285 ه. ق. در «فیحاء» [۱] به دنیا آمد، دروس مقدماتی و ادبی را در زادگاه خود خواند، سپس به تحصیل علوم دینی پرداخت و برای تکمیل و تحصیل دورهی عالی فقه و اصول در سال 1303 هجری از حلّه به نجف هجرت نمود و به درس و تدریس پرداخت. از مهمترین اساتید او میتوان از «شیخ حسن مامقانی» و «شیخ علی رفیش» نام برد. او در سال 1337 در کسوت مرجعیّت دینی به شهر خود بازگشت، و در سال 1352 هجری وفات یافت. جنازهاش را از حلّه به نجف اشرف انتقال دادند و در صحن شریف علوی دفن کردند.
جباوی در نظم و نثر استاد بود. آثار علمی و فقهی و ادبی متعددی دارد از جمله: «سفرنامهی حج»، «کتابی در علم تجوید و شیوههای قرائت قرآن»، «تقریرات دروس فقهی و اصولی اساتیدش»، «الرحلة الحسینیه» که سفرنامهی کربلاست که در سال 1321 قمری در پی سفر به کربلا نوشته و در سال 1329 قمری در نجف چاپ کرده است. [۲]
محمد حسین الجباوی | |
---|---|
زادروز | 1285 ه. ق. فیحاء از توابع حلّه |
مرگ | 1352 هجری نجف اشرف |
جایگاه خاکسپاری | صحن شریف علوی |
پیشه | شاعر |
کتابها | «سفرنامهی حج»، «کتابی در علم تجوید و شیوههای قرائت قرآن»، «تقریرات دروس فقهی و اصولی اساتیدش» و «الرحلة الحسینیه» |
1- خلیلیّ هل منّ وقفة لکما معیعلی جدث أسقیه صیّب أدمعی
2- لیروی الثّری منه بفیض مدامعیفانّ الحیا الوکّاف لم یک مقنعی
3- لأنّ الحیا یهمی و یقلع تارةو إنی لعظم الخطب ما جفّ مدمعی [۳]
1- ای دوست من! فرصتی ده تا با ابر یا آب دیده، دیار محبوب را آبیاری کنیم.
2- و آن سرزمین را سیراب نمائیم زیرا شرم و حیا گاهی مانع از آن میشود که بگرییم.
3- و گاه اجازهی گریستن را میدهد. گرچه به جهت عظمت این مصیبت، گاهی اشک من خشک میشود.
منابع
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج1، ص: 552.