محمد تقی مردانی: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
T.ramezani (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «محمد تقی مردانی متخلص به «فراز« در بهمن ماه 1317 در خانوادهای مذهبی در روستای...» ایجاد کرد) |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
محمد تقی مردانی متخلص به | '''محمد تقی مردانی''' از شاعران معاصر و متخلص به «فراز» است. | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | |||
| نام = محمد تقی مردانی | |||
| تصویر = محمد تقی مردانی.jpg | |||
در سال 1391 اولین اثر خود را به نام «فریاد | | توضیح تصویر = | ||
| نام اصلی = | |||
| زمینه فعالیت = | |||
| ملیت = ایرانی | |||
| تاریخ تولد =بهمن ماه 1317 | |||
| محل تولد = روستای آشمسیان | |||
| والدین = | |||
| تاریخ مرگ = | |||
| محل مرگ = | |||
| علت مرگ = | |||
| محل زندگی = تهران | |||
| مختصات محل زندگی = | |||
| مدفن = | |||
|مذهب = شیعه | |||
|در زمان حکومت = | |||
|اتفاقات مهم = | |||
| نام دیگر = | |||
|لقب = | |||
|بنیانگذار = | |||
| پیشه = شاعر | |||
| سالهای نویسندگی = | |||
|سبک نوشتاری = شعر | |||
|کتابها = | |||
|مقالهها = | |||
|نمایشنامهها = | |||
|فیلمنامهها = | |||
|دیوان اشعار = | |||
|تخلص = فراز | |||
|فیلم ساخته بر اساس اثر= | |||
| همسر = | |||
| شریک زندگی = | |||
| فرزندان = | |||
|تحصیلات = | |||
|دانشگاه = | |||
|حوزه = | |||
|شاگرد = | |||
|استاد = | |||
|علت شهرت = | |||
| تأثیرگذاشته بر = | |||
| تأثیرپذیرفته از = | |||
| وبگاه = | |||
|گفتاورد = | |||
|امضا = | |||
}} | |||
محمد تقی مردانی در خانوادهای مذهبی در روستایی از توابع خمین متولد شد. وی پس از آموختن دروس دینی در دوران کودکی در سال 1329 وارد تهران شد و کنار برادرش<ref>برادر ش محمد علی مردانی است که از شعرای زمان خویش بود.</ref> فصل جدیدی از زندگی خود را آغاز کرد. او ضمن کار روزانه تا مقطع متوسطه به تحصیل ادامه داد. محمد تقی در سال 1351 سرودن شعر را آغاز کرد و عضو انجمن نغمه سرایان مذهبی<ref>انجمن نغمه سرایان مذهبی به سرپرستی استاد مردانی بود و پس از فوت ایشان، محمد تقی مردانی اداره انجمن را به عهده گرفت.</ref> شد. | |||
در سال 1391 اولین اثر خود را به نام «فریاد سکوت» منتشر کرد و هم اکنون اشعار آئینی با عنوان «فریاد عطش» در حال چاپ است و همچنین اثر دیگری به نام «یادوارهها» آماده چاپ و انتشار دارند. | |||
==اشعار== | |||
'''آیت بیداری:''' | ==='''آیت بیداری:'''=== | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۴۶: | خط ۹۱: | ||
'''بزم شهیدان:''' | ==='''بزم شهیدان:''' === | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۹۴: | خط ۱۳۹: | ||
{{ب| در آخرین عبور نگاهش به خیمهها |بی دست در قنوت تمنا نشسته بود }} | {{ب| در آخرین عبور نگاهش به خیمهها |بی دست در قنوت تمنا نشسته بود }} | ||
{{م| آری | {{م| آری «فراز» بر دل دلدادگان عشق }} | ||
{{م| زخمیترین عطش به تماشا نشسته بود }} | {{م| زخمیترین عطش به تماشا نشسته بود }} | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۴۹: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، | طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، ''محمدزاده''، ج 2، ص: 248-250. | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== |
نسخهٔ ۳۰ اکتبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۴:۱۷
محمد تقی مردانی از شاعران معاصر و متخلص به «فراز» است.
محمد تقی مردانی | |
---|---|
زادروز | بهمن ماه 1317 روستای آشمسیان |
ملیت | ایرانی |
محل زندگی | تهران |
پیشه | شاعر |
سبک نوشتاری | شعر |
تخلص | فراز |
محمد تقی مردانی در خانوادهای مذهبی در روستایی از توابع خمین متولد شد. وی پس از آموختن دروس دینی در دوران کودکی در سال 1329 وارد تهران شد و کنار برادرش[۱] فصل جدیدی از زندگی خود را آغاز کرد. او ضمن کار روزانه تا مقطع متوسطه به تحصیل ادامه داد. محمد تقی در سال 1351 سرودن شعر را آغاز کرد و عضو انجمن نغمه سرایان مذهبی[۲] شد. در سال 1391 اولین اثر خود را به نام «فریاد سکوت» منتشر کرد و هم اکنون اشعار آئینی با عنوان «فریاد عطش» در حال چاپ است و همچنین اثر دیگری به نام «یادوارهها» آماده چاپ و انتشار دارند.
اشعار
آیت بیداری:
شد جهان جلوهگه جلوة ایمان حسین | تا رقم زد قلم از خون خط فرمان حسین | |
شعر سازش نسرود و ره ذلت نسپرد | آفرین بر شرف و قدرت ایمان حسین | |
از ازل دست قضا با قلم صنع خدا | زد رقم نقش شهادت به دل و جان حسین | |
تا که هفتاد و دو پیمانه زند پی در پی | عشق گل کرد به پیمانه و پیمان حسین | |
داد جان در ره معبود و به مقصود رسید | نور توحید چو تابید به ایوان حسین | |
درس ایثار گرفتند و سبکبار شدند | جان نثاران ره مکتب عرفان حسین | |
سر سپردن به ره یار به میدان بلا | نیست غیر از هدف غایی یاران حسین | |
تا که خورشیدوشان آیت بیداری را | از سر نیزه سرودند به دیوان حسین | |
نوبت قافله سالاری زینب آمد | تا که در شام شود آینه گردان حسین | |
زینب آن منظره درد و غم و رنج و محن | داشت هر لحظه نظر بر تن عریان حسین | |
او که خود تشنهتر از هرم کویرستان بود | باز میخواند غزل از لب عطشان حسین | |
بانگ از مأذنة عرش صبوری میزد | تا کند یاری طفلان پریشان حسین | |
سبز میشد شجر طور ولا در نظرش | تا که سجاد شود حجت و برهان حسین | |
او که از روح کلامش به تزلزل افتاد | کاخ بیداد و دلِ دشمن قرآن حسین | |
باز گفتیم و بگوییم که در کرب و بلا | عرش زد بوسة ایثار به دامان حسین | |
گر شب و روز مناقب بسراییم «فراز» | ||
نقطهیی بیش نگفتیم ز عنوان حسین |
بزم شهیدان:
درصبح روز حادثه هرگز محن نداشت | شاهی که جز لباس شهادت به تن نداشت | |
در راستای بینش توحید باوران | جز اعتلای حق و حقیقت سخن نداشت | |
تصویر سرخ بارش داغ ستاره را | بر سینه میکشید و غم سوختن نداشت | |
هُرم عطش ز لعل لبش شعله میکشید | اما به دل خیال مکدر شدن نداشت | |
در باور تولد سبز شهادتش | هرگز نطر به جز نظر ذوالمنن نداشت | |
افتاده بود دست علمدارش از بدن | دیگر امیر قافله لشکر شکن نداشت | |
شور آفرین بزم شهیدان نینوا | شمعی دگر به ساحت این انجمن نداشت | |
تا بشکند صلابت خورشید و ماه را | جسم منیر شاه شهیدان کفن نداشت | |
سر داد اگر تلاوت قرآن ز روی نی | سردار روز واقعه سر در بدن نداشت | |
آری «فراز« مادر گیتی به روزگار | ||
چون او کسی به وسعت چرخ کهن نداشت |
گل زخم عطش:
گل زخمی از عطش که به لبها نشسته بود | شطّ فرات را به تماشا نشسته بود | |
یک خیمه تشنهکام در آن وادی عطش | در انتظار آب سراپا نشسته بود | |
برق نگاه تشنه طفلان تشنه لب | بر مشک تیر خورده سقا نشسته بود | |
عباس با سخاوت از خود گذشتگی | ذر قلههای عاطفه تنها نشسته بود | |
تصویر آب را چه نجیبانه میکشید | دریا دلی که بر لب دریا نشسته بود | |
تا آب را به کوچه آئینهها برد | لب تشنه با فرات به نجوا نشسته بود | |
تا بگذرد ز علقمه میراب کربلا | بر صدر زین به هیبت مولا نشسته بود | |
در آخرین عبور نگاهش به خیمهها | بی دست در قنوت تمنا نشسته بود | |
آری «فراز» بر دل دلدادگان عشق | ||
زخمیترین عطش به تماشا نشسته بود |
منابع
طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 248-250.