ادیب صابر ترمذی: تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
{{ب| به کربلا چو دهان حسین ازو نچشیدهمی دهند زبانها یزید را دشنام <ref>دیوان ادیب صابر؛ ص 157.</ref> }} | {{ب| به کربلا چو دهان حسین ازو نچشیدهمی دهند زبانها یزید را دشنام <ref>دیوان ادیب صابر؛ ص 157.</ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| اگر به زیر رکاب حسین او بودیبه دست فتح گرفتی عنان لشکر شام <ref>همان؛ ص 159.</ref> }} | {{ب| اگر به زیر رکاب حسین او بودیبه دست فتح گرفتی عنان لشکر شام <ref>همان؛ ص 159.</ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | |||
{{شعر}} | |||
{{ب| مشکن دل <ref> مشکن دل: دلشکسته مباش.</ref> ار چه عهد تو بشکست روزگارکی داشت عهد نیک بر اهل زمین زَمَن }} | {{ب| مشکن دل <ref> مشکن دل: دلشکسته مباش.</ref> ار چه عهد تو بشکست روزگارکی داشت عهد نیک بر اهل زمین زَمَن }} | ||
نسخهٔ ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۹:۲۷
شهاب الدّین شرف الادباء ادیب صابر بن اسماعیل ترمذی، شاعر مشهور ایرانی نیمه اول قرن ششم و از شعرای نامی عهد سلاجقهی بزرگ بود. که اصل وی از ترمذ بود و شاعری او هم در آن شهر شروع شد، ولی بعدها در نواحی دیگر مانند مرو و بلخ و خوارزم روزگار گذرانید و به مدّاحی سنجر اختصاص یافت. وقتی سنجر او را به رسالت نزد اتسز خوارزمشاه فرستاد او چندی در خوارزم بماند و اتسز را مدح گفت. اتسز توطئهای برای قتل سنجر ترتیب داده بود و صابر از آن آگاه شد و به وسیلهای سنجر را مطلع کرد و نقشهی اتسز باطل گردید و اتسز دستور داد ادیب صابر را در جیحون غرق کردند. مرگ وی به سال 546 ه ق بوده است. از دیوان او نسخی در دست است که بالغ بر 647 بیت شعر دارد و در آن غزلها و تغزلهای لطیف وجود دارد. [۱] اشعارش به سادگی و روانی ممتاز است، وی مذهب تشیع داشته و در اشعار خود به این معنی اشاره کرده است.
فنا و آتش ازو خیزد و ز بیم فناسکندرش طلبید و خضر رسید به کام | {{{2}}} | |
اگر میانهی او راه خشک یافت کلیمز بیم او پسرِ نوح کوه یافت مقام | {{{2}}} | |
به کربلا چو دهان حسین ازو نچشیدهمی دهند زبانها یزید را دشنام [۲] | {{{2}}} |
اگر به زیر رکاب حسین او بودیبه دست فتح گرفتی عنان لشکر شام [۳] | {{{2}}} |
مشکن دل [۴] ار چه عهد تو بشکست روزگارکی داشت عهد نیک بر اهل زمین زَمَن | {{{2}}} | |
از اختران مرادِ که بودست مستمروز روزگار کار که رفست بر سَنَن [۵] | {{{2}}} | |
بیرایضان [۶] حکم و قضا رام کی شونداین مرکبانِ روز و شب ما به هان و هن | {{{2}}} | |
دانی که بر علی و حسن و حسین چه کردعهد بد زمانه چه در سِرّ و چه در عَلَن [۷] | {{{2}}} |
منابع
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 749.