قاسم آهنین جان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۰: خط ۵۰:


==زندگینامه==
==زندگینامه==
قاسم آهنین جان در سال ١٣٣٧ شمسی در اردبیل متولد و در همان جا رشد کرد. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است. وی تا دیپلم درس خواند و سپس به ساخت فیلم پرداخت و فیلم «شیهه زخم» از ساخته های اوست اما خیلی زود فیلمسازی را کنار گذاشت.<ref>اخذ زندگینامه و اشعار شاعر از طریق پست الکترونیک.</ref>
قاسم آهنین جان در سال ١٣٣٧ شمسی در اردبیل متولد و در همان جا رشد کرد. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف [[امام حسین (ع)]]، اشعاری را سروده است. وی تا دیپلم درس خواند و سپس به ساخت فیلم پرداخت و فیلم «شیهه زخم» از ساخته های اوست اما خیلی زود فیلمسازی را کنار گذاشت.<ref>اخذ زندگینامه و اشعار شاعر از طریق پست الکترونیک.</ref>
==آثار ==
==آثار==
آثار قاسم آهنین جان عبارتند از:  
آثار قاسم آهنین جان عبارتند از:  



نسخهٔ ‏۹ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۳

قاسم آهنین جان (١٣٣٧ ه. ش) از شاعران معاصر است.

قاسم آهنین جان
قاسم آهنین جان.jpg
زادروز ١٣٣٧ ه.ش
اردبیل
کتاب‌ها «ذکر خواب‏‌های بلوط»، «شاعر مرگ خویش می‏‌داند»، «خون و اشراق بر ارغوان جوشن‏‌ها»، «بخت تاریک در آفاق بنفشه و پروانه»، «گلی برای غریبان تا همیشه»، «لمعات خون» و«کودکی‌‏ها در شب سقاخانه»

زندگینامه

قاسم آهنین جان در سال ١٣٣٧ شمسی در اردبیل متولد و در همان جا رشد کرد. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است. وی تا دیپلم درس خواند و سپس به ساخت فیلم پرداخت و فیلم «شیهه زخم» از ساخته های اوست اما خیلی زود فیلمسازی را کنار گذاشت.[۱]

آثار

آثار قاسم آهنین جان عبارتند از:

«ذکر خواب‏‌های بلوط»، «شاعر مرگ خویش می‏‌داند»، «خون و اشراق بر ارغوان جوشن‏‌ها»، «بخت تاریک در آفاق بنفشه و پروانه»، «گلی برای غریبان تا همیشه»، «لمعات خون» و«کودکی‌‏ها در شب سقاخانه» که این کتاب به عنوان اثر برگزیده تولیدات حوزه‏‌های هنری سراسر ایران در سال ١٣٨٨ ه. ش بوده است.

اشعار

ای کاش درخت بودم

تک درختی

ای کاش سایه بودم

سایه بر شکسته شمشاد نعش شهیدان کربلا


ای کاش آب بودم

دریا

یمّ بودم

جرعه بودم

جرعه بودم برای خواهرم

خفته زیر ماه

در خراب‌ه‏ای شام


ای کاش شمع بودم

شعله بودم

می‌سوختم

قطره

قطره

می‌مُردم

در شام غریبان کودکان کربلا.


سپیدی روز

این خون که فخر عالم است

بر آسمان می‌فشانمش


بگذار تشنه نماند ارکان روزگار

بگذار نسوزد شجر طوبا به هُرمِ بلا

بگذار نسوزد پروانه حیران به جحیم نار و نبات


این خون که فخر عالم است

بر آسمان می‌فشانمش

کودکم

بگذار شهید نیزه مژگان تو باشند

سیاوُشان عالم

بگذار بر آسمان ننگرم

که سخت می‌‏درخشد خونت

به جبهه فلک

کودکم

علی اصغرم!


کلامی همیشگی

لاله می‏‌گرید

با غریبان

در بیابان


کربلا زانو بریده

در صفیر مرگ

می‌نالد خموش


چون که وقت آمد تمام و

دشنه را آغاز کار

آسمان بر خویش خمید و

جبرئیل آمد به زیر

صور نیز در خود شکست

از هیبت این ناله- سوگ:

«این ماهی فتاده به دریای خون که هست زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست؟»

منابع

پی نوشت

  1. اخذ زندگینامه و اشعار شاعر از طریق پست الکترونیک.