زهرا محدثی خراسانی: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
زهرا محدثی خراسانی فرزند حسن به سال ١٣٥٣ ه. ش در شهر مقدس مشهد متولد شد. وی پس از اخذ مدرک دیپلم تحصیلات خود را ادامه داد و در رشته زبان و ادبیات فارسی لیسانس گرفت. محدثی کار شعری خود را از سال ۱۳۷۳ ه. ش آغاز کردهاست و سبک شعری وی کلاسیک است. پدرش | زهرا محدثی خراسانی فرزند حسن به سال ١٣٥٣ ه. ش در شهر مقدس مشهد متولد شد. وی پس از اخذ مدرک دیپلم تحصیلات خود را ادامه داد و در رشته زبان و ادبیات فارسی لیسانس گرفت. محدثی کار شعری خود را از سال ۱۳۷۳ ه. ش آغاز کردهاست و سبک شعری وی کلاسیک است. پدرش حسن محدّثی خراسانی که خود از شاعران مطرح بود، مشوقش بودهاست. اشعارش به طور پراکنده در مجلات تابران مربوط به ادارهی فرهنگ و ارشاد خراسان و مجلات اطلاعات هفتگی و قدس وجود دارد. | ||
محدثی در قالب دوبیتی، رباعی و غزل طبع آزمایی کردهاست، ولی وجه غالب آثارش غزل میباشد. | محدثی در قالب دوبیتی، رباعی و غزل طبع آزمایی کردهاست، ولی وجه غالب آثارش غزل میباشد. | ||
او اشعاری در وصف [[امام حسین|امام حسین(ع)]] نیز سروده است. | |||
==فعالیتها== | ==فعالیتها== |
نسخهٔ ۲۴ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۲۶
زهرا محدثی خراسانی (١٣٥٣ ه. ش) شاعر معاصر ایرانی است.
زهرا محدثی خراسانی | |
---|---|
زادروز | ١٣٥٣ ه.ش مشهد |
پدر و مادر | مرحوم حسن محدّثی خراسانی |
زندگینامه
زهرا محدثی خراسانی فرزند حسن به سال ١٣٥٣ ه. ش در شهر مقدس مشهد متولد شد. وی پس از اخذ مدرک دیپلم تحصیلات خود را ادامه داد و در رشته زبان و ادبیات فارسی لیسانس گرفت. محدثی کار شعری خود را از سال ۱۳۷۳ ه. ش آغاز کردهاست و سبک شعری وی کلاسیک است. پدرش حسن محدّثی خراسانی که خود از شاعران مطرح بود، مشوقش بودهاست. اشعارش به طور پراکنده در مجلات تابران مربوط به ادارهی فرهنگ و ارشاد خراسان و مجلات اطلاعات هفتگی و قدس وجود دارد.
محدثی در قالب دوبیتی، رباعی و غزل طبع آزمایی کردهاست، ولی وجه غالب آثارش غزل میباشد.
او اشعاری در وصف امام حسین(ع) نیز سروده است.
فعالیتها
زهرا محدثی اشتغال در کانون فرهنگی پرورش فکری کودکان و نوجوانان و تدریس در جلسات حوزه هنری مشهد را در کارنامه فعالیت خود دارد.
اشعار
سرشار از غمهای مگو بودم، سرشارم از شوری رها امشب | سرشار تو ای یاد سُکرآور، در خلوتی بیانتها امشب | |
سالار غمهای زلال و پاک، ای همسفر با شانههای عشق | در ناشکیبان بقیعِ تو، جاریست شوری تا خدا امشب | |
ای سجدهگاه عشق بعد از تو، مغموم و دلتنگ و خزان بر دوش | پیشانیت صبحی است چون خورشید در ظلمتی ناآشنا امشب | |
ای هم رکاب دشنه بردوشان، ای شطّ صبر و درد در جانت | بگشای راز ماندن و غم را در خلوتی بیماجرا امشب | |
ای چشمهایت از خدا لبریز، ای سینهات رازی بهارانگیز | آشفته در تفسیر غمهایت، پر میکشم یاد تو را امشب | |
نوشاندم اندوه زلالت را بر دوش خاموش عطشهایت | سرشار غمهای مگو بودم، سرشار از شوری رها امشب |