بتول مهدیزاده: تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''بتول | '''بتول مهدیزاده''' (١٣٥٥ ه. ش) از شاعران معاصر ایرانی است. | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | ||
خط ۸: | خط ۸: | ||
| نام اصلی = | | نام اصلی = | ||
| زمینه فعالیت = | | زمینه فعالیت = | ||
| ملیت = | | ملیت = | ||
| تاریخ تولد = | | تاریخ تولد = ١٣٥٥ ه.ش | ||
| محل تولد = حسنآباد شهرستان مهولات | | محل تولد = حسنآباد شهرستان مهولات استان خراسان رضوی | ||
| والدین = | | والدین = | ||
| تاریخ مرگ = | | تاریخ مرگ = | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
| شریک زندگی = | | شریک زندگی = | ||
| فرزندان = | | فرزندان = | ||
|تحصیلات = | |تحصیلات = | ||
|دانشگاه = | |دانشگاه = | ||
|حوزه = | |حوزه = | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
بتول مهدیزاده پس از پایان دوره راهنمایی به دانشسرای تربیت معلم رفته و | بتول مهدیزاد در سال ١٣٥٥ شمسی در روستای «حسنآباد» شهرستان «مهولات» در استان «خراسان رضوی» متولد شد. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است. بتول مهدیزاده پس از پایان دوره راهنمایی به دانشسرای تربیت معلم رفته و علاوه بر اشتغال به معلمی تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه فردوس ادامه داد. | ||
مهدیزاده از دوران کودکی حرکت به سمت شعر را آغاز کرده است و در ابتدای کار با عوض کردن متن و موضوع اشعار کتابهای درسی شاعری را تمرین کرده است. او قالب غزل را به دلیل اینکه میتواند مضامین عاشقانه را در شعر خود بگنجاند، برای قالب شعرش انتخاب کرده است. شکوفایی شعرش را حاصل راهنماییهای دبیران ادبیات دوران متوسطه و دوست شاعرش خانم | |||
مهدیزاده از دوران کودکی حرکت به سمت شعر را آغاز کرده است و در ابتدای کار با عوض کردن متن و موضوع اشعار کتابهای درسی شاعری را تمرین کرده است. او قالب غزل را به دلیل اینکه میتواند مضامین عاشقانه را در شعر خود بگنجاند، برای قالب شعرش انتخاب کرده است. شکوفایی شعرش را حاصل راهنماییهای دبیران ادبیات دوران متوسطه و دوست شاعرش خانم «زهرا آریننژاد» میداند. | |||
ایشان مسئولیت انجمن ادبی شهرستان مهولات را برعهده داشته است و دانشآموزان علاقهمند به شعر و ادب را در این حیطه گرد هم آورده و مشکلات آنها را در این زمینه رفع کرده است. <ref>گفتوگوی مؤلف با شاعر.</ref> | |||
او تاکنون مجموعه شعری منتشر نکرده است، اما اشعارش در مجموعههایی که به مناسبتهای مختلف چاپ شدهاند، درج شده است. وی اعتقاد دارد وجود شعر به جهت تأثیرگذاری و فراگیر بودنش بر روی همه افراد جامعه یک ضرورت است. | |||
==اشعار== | ==اشعار== | ||
'''دو بیتی''' | '''دو بیتی''' | ||
خط ۶۱: | خط ۶۴: | ||
{{ب| عجب خورشید افتاد از تن اسب | و شب بر روی نیزه یک سری بود }} | {{ب| عجب خورشید افتاد از تن اسب | و شب بر روی نیزه یک سری بود }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۶۷: | خط ۶۹: | ||
{{ب| سری بالای نیزه داشت میخواند | چه حزنانگیز قرآن را دوباره }} | {{ب| سری بالای نیزه داشت میخواند | چه حزنانگیز قرآن را دوباره }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{| class="" style="margin: 0 auto; " | |||
| class="b" |<span class="beyt"> شب و درد و غم و خون و ستاره </span> | |||
| style="width:2em;" | | |||
| class="b" |<span class="beyt"> شب و هفتاد و دو خورشید پاره </span> | |||
|- | |||
| class="b" |<span class="beyt"> سری بالای نیزه داشت میخواند </span> | |||
| style="width:2em;" | | |||
| class="b" |<span class="beyt"> چه حزنانگیز قرآن را دوباره </span> | |||
|} | |||
خط ۷۳: | خط ۸۴: | ||
{{ب| تمام دشت هم خون گریه میکرد | یکی با اسب وقتی بیسر آمد }} | {{ب| تمام دشت هم خون گریه میکرد | یکی با اسب وقتی بیسر آمد }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
{| class="" style="margin: 0 auto; " | |||
| class="b" |<span class="beyt"> غروب و داغ و دردی دیگر آمد </span> | |||
| style="width:2em;" | | |||
| class="b" |<span class="beyt"> صدا از نای سرخ حنجر آمد </span> | |||
|- | |||
| class="b" |<span class="beyt"> تمام دشت هم خون گریه میکرد </span> | |||
| style="width:2em;" | | |||
| class="b" |<span class="beyt"> یکی با اسب وقتی بیسر آمد </span> | |||
|} | |||
<br /> | |||
=== شکوه بیدار === | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| نیاز و العطش و تشنگی نمایان بود | و فصل قحطی بیاعتبار انسان بود }} | {{ب| نیاز و العطش و تشنگی نمایان بود | و فصل قحطی بیاعتبار انسان بود }} | ||
خط ۸۸: | خط ۱۰۸: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج 2، ص: 1085-1086. | |||
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3623708&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج 2، ص: 1085-1086.] | |||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
[[رده:ادبیات]] | [[رده:ادبیات]] | ||
خط ۹۴: | خط ۱۱۶: | ||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | [[رده:شاعران فارسی زبان]] | ||
[[رده:شاعران معاصر]] | [[رده:شاعران معاصر]] | ||
<references /> |
نسخهٔ ۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۲۳
بتول مهدیزاده (١٣٥٥ ه. ش) از شاعران معاصر ایرانی است.
بتول مهدیزاده | |
---|---|
زادروز | ١٣٥٥ ه.ش حسنآباد شهرستان مهولات استان خراسان رضوی |
زندگینامه
بتول مهدیزاد در سال ١٣٥٥ شمسی در روستای «حسنآباد» شهرستان «مهولات» در استان «خراسان رضوی» متولد شد. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است. بتول مهدیزاده پس از پایان دوره راهنمایی به دانشسرای تربیت معلم رفته و علاوه بر اشتغال به معلمی تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه فردوس ادامه داد.
مهدیزاده از دوران کودکی حرکت به سمت شعر را آغاز کرده است و در ابتدای کار با عوض کردن متن و موضوع اشعار کتابهای درسی شاعری را تمرین کرده است. او قالب غزل را به دلیل اینکه میتواند مضامین عاشقانه را در شعر خود بگنجاند، برای قالب شعرش انتخاب کرده است. شکوفایی شعرش را حاصل راهنماییهای دبیران ادبیات دوران متوسطه و دوست شاعرش خانم «زهرا آریننژاد» میداند.
ایشان مسئولیت انجمن ادبی شهرستان مهولات را برعهده داشته است و دانشآموزان علاقهمند به شعر و ادب را در این حیطه گرد هم آورده و مشکلات آنها را در این زمینه رفع کرده است. [۱]
او تاکنون مجموعه شعری منتشر نکرده است، اما اشعارش در مجموعههایی که به مناسبتهای مختلف چاپ شدهاند، درج شده است. وی اعتقاد دارد وجود شعر به جهت تأثیرگذاری و فراگیر بودنش بر روی همه افراد جامعه یک ضرورت است.
اشعار
دو بیتی
زمین آن روزها خاکستری بود | صدای گریههای خواهری بود | |
عجب خورشید افتاد از تن اسب | و شب بر روی نیزه یک سری بود |
شب و درد و غم و خون و ستاره | شب و هفتاد و دو خورشید پاره | |
سری بالای نیزه داشت میخواند | چه حزنانگیز قرآن را دوباره |
شب و درد و غم و خون و ستاره | شب و هفتاد و دو خورشید پاره | |
سری بالای نیزه داشت میخواند | چه حزنانگیز قرآن را دوباره |
غروب و داغ و دردی دیگر آمد | صدا از نای سرخ حنجر آمد | |
تمام دشت هم خون گریه میکرد | یکی با اسب وقتی بیسر آمد |
غروب و داغ و دردی دیگر آمد | صدا از نای سرخ حنجر آمد | |
تمام دشت هم خون گریه میکرد | یکی با اسب وقتی بیسر آمد |
شکوه بیدار
نیاز و العطش و تشنگی نمایان بود | و فصل قحطی بیاعتبار انسان بود | |
و مردهای مؤنث به فخر خود مشغول | اگر درست بگویم کویر ایمان بود | |
چه تیغها که به خون تمامشان تشنه | بر آسمان و زمین تشنگی فراوان بود | |
از ایستادن زخمی آسمــان مردی | تمام محور این جاده نورباران بود | |
ورود مرثیه جاری شد از گلوگاهش | چه زخمها که نشان طلایهداران بود | |
شکفت حنجرهاش در قیامت آتش | میان حنجرهاش صوت خوب قرآن بود | |
سلام ما به حســـین و شکوه بیــدارش | ||
که بعد خون و قیامش همیشه توفان بود |
منابع
پی نوشت
- ↑ گفتوگوی مؤلف با شاعر.