عباس شاه زیدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''عباس شاه زیدی،''' فرزند حسین متخلص به «خروش اصفهانی» در سال 1347 شمسی در اصفهان دیده به جهان گشود. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است.
'''عباس شاه زیدی''' (١٣٤٧ ه. ش) از شاعران معاصر ایرانی است.


{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
خط ۷: خط ۷:
| نام اصلی              =
| نام اصلی              =
| زمینه فعالیت          =
| زمینه فعالیت          =
| ملیت                  =ایرانی
| ملیت                  =
| تاریخ تولد            =  1347 ه.ش
| تاریخ تولد            =  ١٣٤٧ ه.ش
| محل تولد                = اصفهان
| محل تولد                = اصفهان
| والدین                =  حسین شاه زیدی
| والدین                =  حسین شاه زیدی
خط ۳۸: خط ۳۸:
|تحصیلات                  =   
|تحصیلات                  =   
|دانشگاه                =
|دانشگاه                =
|حوزه                  =کارشناس ارشد حوزه علمیه اصفهان
|حوزه                  =
|شاگرد                  =
|شاگرد                  =
|استاد                  =
|استاد                  =
خط ۴۸: خط ۴۸:
|امضا                  =
|امضا                  =
}}
}}
==زندگینامه==
عباس شاه زیدی فرزند حسین متخلص به «خروش اصفهانی» در سال ١٣٤٧ شمسی در اصفهان دیده به جهان گشود. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است. عباس شاه زیدی کارشناس ارشد حوزه علمیه اصفهان است و به تدریس ادبیات در آنجا نیز پرداخته است. وی از سال ١٣٦٥ فعالیت ادبی خود را آغاز و در اوایل از محضر اساتیدی چون منوچهر قدسی و [[محمد علی صاعد اصفهانی‌|محمد علی صاعد اصفهانی]] کسب فیض نمود.


رویکرد وی در شعر بیشتر در زمینه غزل کلاسیک و همچنین شعر آیینی است و در شعر سپید و کاریکلماتور نیز آثاری دارد.


او معتقد است: «.... شعر همان ناگهانی است که در لحظه اشراق ...تمام روح شاعر را به شگفتی و شکفتگی رسانده و افق‌‏های تازه‌‏ای را فرا رویش می‏‌گستراند، اگرچه هر شعری قبل از تولدش اتفاق افتاده است...».


 
ایشان برگزیده بیش از چهل و پنج کنگره شعر استانی و سراسری از جمله شعر رضوی در کرمان، شعر امام رضا در شیراز و دو سال رتبه اول شعر حوزه ... است و داوری بیش از پنجاه کنگره شعر استانی و سراسری کشور را بر عهده داشته است.
 
==آثار ==
 
از عباس شاه زیدی مجموعه‌‏های شعری «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=1020089&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author در حوالی اشراق]»، «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3077964&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author پرسه‌‏های بی‌‏پایان]»، «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=1758467&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author به کسی دل باخته‌‏ام]»، «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3955104&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author این شعر مرا کشت]»، «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=794999&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author تفسیر عاشورا]» و «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=4316119&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دو بیتی های من مثل لهوف است]» به چاپ رسیده است.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
==زندگینامه==
عباس شاه زیدی کارشناس ارشد حوزه علمیه اصفهان است و هم‌اکنون مدرس ادبیات در آنجا است. 
وی از سال 1365 فعالیت ادبی خود را آغاز و در اوایل از محضر اساتیدی چون منوچهر قدسی و محمد علی صاعد اصفهانی کسب فیض نمود.
رویکرد وی در شعر بیشتر در زمینه غزل کلاسیک و همچنین شعر آیینی است و در شعر سپید و کاریکلماتور نیز آثاری دارد. او معتقد است: «.... شعر همان ناگهانی است که در لحظه اشراق ...تمام روح شاعر را به شگفتی و شکفتگی رسانده و افق‌‏های تازه‌‏ای را فرا رویش می‏‌گستراند، اگرچه هر شعری قبل از تولدش اتفاق افتاده است...».
ایشان برگزیده بیش از چهل و پنج کنگره شعر استانی و سراسری از جمله شعر رضوی در کرمان، شعر امام رضا در شیراز و دو سال رتبه اول شعر حوزه ... و داوری بیش از پنجاه کنگره شعر استانی و سراسری است.
==آثار عباس شاه زیدی==
آثار عباس شاه زیدی عبارتند از: از ایشان مجموعه‌‏های شعری «در حوالی اشراق»، «پرسه‌‏های بی‌‏پایان»، «به کسی دل باخته‌‏ام» و «گزیده شعر دفاع مقدس» به چاپ رسیده و مجموعه‌‏ای به نام «چند برگ ارادت» را در دست انتشار دارد. ‏‌‏‏‏‏
==اشعار==
==اشعار==
{{شعر}}
{{شعر}}
خط ۱۳۸: خط ۱۱۶:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


 
=== دو بند از یک ترکیب بند عاشورایی ===
 
'''دو بند از یک ترکیب بند عاشورایی'''
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| شد وقت آنکه از تپش افتند کائنات      |                        خورشید ایستاد که قد قامت الصلوة }}
{{ب| شد وقت آنکه از تپش افتند کائنات      |                        خورشید ایستاد که قد قامت الصلوة }}
خط ۱۸۵: خط ۱۶۱:




 
=== رباعی ===
'''رباعی'''
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| گفت آنکه دل تیر ندارد برود              |        یا طاقت شمشیر ندارد برود }}
{{ب| گفت آنکه دل تیر ندارد برود              |        یا طاقت شمشیر ندارد برود }}
خط ۲۰۷: خط ۱۸۲:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
==منابع==
==منابع==
طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج 2، ص: 926-929.
 
==پی نوشت==
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3623708&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج 2، ص: 926-929.]
 
[[رده:ادبیات]]
[[رده:ادبیات]]
[[رده:شاعران]]
[[رده:شاعران]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران معاصر]]
[[رده:شاعران معاصر]]

نسخهٔ ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۴

عباس شاه زیدی (١٣٤٧ ه. ش) از شاعران معاصر ایرانی است.

عباس شاه زیدی
عباس شاه زیدی.jpg
زادروز ١٣٤٧ ه.ش
اصفهان
پدر و مادر حسین شاه زیدی
کتاب‌ها «در حوالی اشراق»، «پرسه‌‏های بی‌‏پایان»، «به کسی دل باخته‌‏ام»، «گزیده شعر دفاع مقدس» و «چند برگ ارادت»
تخلص خروش اصفهانی

زندگینامه

عباس شاه زیدی فرزند حسین متخلص به «خروش اصفهانی» در سال ١٣٤٧ شمسی در اصفهان دیده به جهان گشود. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است. عباس شاه زیدی کارشناس ارشد حوزه علمیه اصفهان است و به تدریس ادبیات در آنجا نیز پرداخته است. وی از سال ١٣٦٥ فعالیت ادبی خود را آغاز و در اوایل از محضر اساتیدی چون منوچهر قدسی و محمد علی صاعد اصفهانی کسب فیض نمود.

رویکرد وی در شعر بیشتر در زمینه غزل کلاسیک و همچنین شعر آیینی است و در شعر سپید و کاریکلماتور نیز آثاری دارد.

او معتقد است: «.... شعر همان ناگهانی است که در لحظه اشراق ...تمام روح شاعر را به شگفتی و شکفتگی رسانده و افق‌‏های تازه‌‏ای را فرا رویش می‏‌گستراند، اگرچه هر شعری قبل از تولدش اتفاق افتاده است...».

ایشان برگزیده بیش از چهل و پنج کنگره شعر استانی و سراسری از جمله شعر رضوی در کرمان، شعر امام رضا در شیراز و دو سال رتبه اول شعر حوزه ... است و داوری بیش از پنجاه کنگره شعر استانی و سراسری کشور را بر عهده داشته است.

آثار

از عباس شاه زیدی مجموعه‌‏های شعری «در حوالی اشراق»، «پرسه‌‏های بی‌‏پایان»، «به کسی دل باخته‌‏ام»، «این شعر مرا کشت»، «تفسیر عاشورا» و «دو بیتی های من مثل لهوف است» به چاپ رسیده است.

اشعار

خاطرم این روز و این شب‏‌هاست درهم بیشتر سال را دور تو می‌‏گردم، محرم بیشتر
می‏‌وزد نام تو در جان من و گُر، می‌‏کشم می‌‏شود این شعله خاموش، کم‏ کم بیشتر
هر دلی چیزی برای خود فراهم کرده است من ولی داغ تو را کردم فراهم بیشتر
گرچه هر شعری که گفتم با غمی همراه بود شعر عاشورایی‌‏ام دارد ولی غم بیشتر
هر کسی شعری برایت گفت و شعر محتشم می‌‏گذارد شعله بر دل‌‏ها مسلّم بیشتر
اوّل هر ماه پشت ماه خم می‏‌شد ولی در عزای اشرف اولاد آدم بیشتر
هیچ گنجی خوش‏تر از «گنجینة الاسرار» نیست در نیاوردم سر از این راز مبهم بیشتر
آمدی از مکه چون این روزها پر کرده بود خانه امن خدا را ابن‌ملجم بیشتر
کعبه و رکن و صفا و مروه و خیف و منا جمله می‌‏گریند از داغ تو زمزم بیشتر
ای مسیح روی نِی در پرده با اهل حرم می‌‏کند گیسو پریشان تو مریم بیشتر
هرقدر نزدیک‏تر می‏‌شد به ظهر سرنوشت می‌‏گشودی چهره خود را تو از هم بیشتر
لحظه لحظه شد دو تا پشت تو از هفتاد داغ تا شد از داغ برادر قامتت خم بیشتر
آه مولای غزل‌هایم تو دستم را بگیر من که از این شعر‏ها چیزی ندارم بیشتر


در کنگره عرش فرو ریخت بناها تا از نفس افتاد جگر گوشه طاها
بر خاک تنی ماند، که آیات مقطع بر نیزه سری رفت، که الشمس ضحی‌ها
طاها طاها! تو نبودی که ببینی بر جسم جگر گوشه‌‏ات آمد چه بلاها
طاها، چه بگویم که در آن شام غریبان انگشتر خورشید کجا رفت کجاها
قرآن به هم ریخته‌‏ات را که ندیدی در زیر سم اسب لگد مال هوی‏‌ها
طاها چه نشستی جگر فاطمه‏‌ات سوخت لاحول و لا قوه الا ب...الها
این نیزه نباید برود جانب زینب سر را بستانید از این سر به هواها
سر تاب نیاورد و نظر کرد به خواهر آن لحظه چه می‏‌گفت اخی‌ها بفداها
می‌‏دید چه اندازه غریب است ولی نیست این قافله را قافله سالار سواها
ای معنی «یا ایتها النفس» سر تو ای خون خدا، مثل خدا، لایتناها
یک آیه دهان باز کن ای مصحف خاموش مگذار در این غربت و اندوه مرا...ها!
هفتاد و دو منزل نگرانی چه کشیدم تا می‌بردم قافله عشق کجاها
فرزانگی آنجاست که مجنون تو باشیم بگذار بمانیم در این حال و هواها

دو بند از یک ترکیب بند عاشورایی

شد وقت آنکه از تپش افتند کائنات خورشید ایستاد که قد قامت الصلوة
این آه ابرهاست زمین را دویده است؟ یا اشک فاطمه است که افتاده در فرات
حی علی الصلوة حبیب است، عجّلوا قد قامت الصّلاة امام است، الصّلوة
سجاده پهن شد وسط رزم‌گاه و بعد در شطّ خون گرفت وضو چشمه حیات
این آخرین جماعت مردان آشناست اینجا نمی‌‏دهند به نامحرمان برات
رنگین کمان تیر فضا را فرا گرفت اما کسی به تیر نمی‌کرد التفات
ای آخرین نماز تو معراج بندگی «ای رکعت شکسته» به قربان سجده‏‌هات
«یا ایها الذّین» به دنیا امیدوار سمت بهشت می‏‌رود این کشتی نجات
«یا ایها العزیز» سرت را بلند کن بنگر که اوفتاده به پای تو کائنات
گردی فرا رسید و به پا کرد شور و شین یعنی که خاک بر سر دنیای بی‌حسین


شد کاروان روانه و بر نیزه‏‌ای سرش دنبال نیزه نیز، سراسیمه خواهرش
خواهر چگونه تاب بیارد خدای من سر را به نی ببیند و بر خاک پیکرش
از بین تیغ و نیزه و شمشیرها گذشت خورشید را گرفت غریبانه در برش
با ساربان بگو که در این آخرین وداع بگذار درد دل بکند با برادرش
عصمت ببین که گوشه گودال قتلگاه از پا فتاده است و نیفتاده معجرش
دیگر حسین حسّ غریبی نمی‏‌کند چون قتلگاه پر شده از بوی مادرش
زهرا اگر که «امّ ابیها» لقب گرفت این نیز تاج «امّ اخی‌هاست» بر سرش
باور نکردنی است که این دختر علی است آیینه را بیار بگیرد برابرش
زینب مسافر است دو رکعت شکسته خواند آن شب ولی نماز شبش را نشسته خواند


رباعی

گفت آنکه دل تیر ندارد برود یا طاقت شمشیر ندارد برود
فرداست که این بیشه شود لجه خون هر کس جگر شیر ندارد برود


چون موج خروش او تماشایی بود دریایی دریایی دریایی بود
فریاد رسای زینب آن‌روز درست زهرایی زهرایی زهرایی بود


هر ساله حماسه‌‏ای دگر می‌‏آید این کار فقط ز عشق برمی‏‌آید
انگار که زمین و آسمان می‌‏گریند وقتی که محرم از سفر می‏‌آید

منابع