تکیه دولت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
==پینوشت== | ==پینوشت== | ||
<references /> | <references /> | ||
[[رده:اماکن]] |
نسخهٔ ۲۲ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۴۶
تکیه دولت، بزرگترین تکیۀ ایران، ساخته شده در عصر ناصری که به نامهای تکیۀ همایونی و دولتی نیز خوانده میشد. این تکیه نه تنها از نظر معماری، بلکه از نظر رواج تعزیهخوانی و اجرای نمایشهای مذهبی و غیر مذهبی و شیوهها و مراسم آنها حائز اهمیت بود.[۱] علاوه بر این رویدادهای تاریخی و سیاسی مهمی نیز در آن به وقوع پیوست.
پیشینه
در دورۀ ناصری تکیههای بسیاری در دارالخلافه برپا بود که از مهمترین آنها میتوان به تکیههای ولیخان، سرچشمه، سپهسالار، عباسآباد و جز اینها اشاره کرد.[۲] ناصرالدین شاه به سبب نیاز به فضای بزرگتر برای اجرای مراسم مذهبی، در 1285ق/ 1868م تصمیم به ساخت تکیۀ دولت گرفت.[۳] ساختمان تکیه در 1287ق آغاز، و با صرف هزینۀ هنگفتی از خزانۀ دولتی در 1290ق در گوشۀ جنوبی ارگ تهران و در محل زندان، انبار و... کاخ گلستان[۴] به انجام رسید و نخستین مراسم تعزیه در ذیحجۀ همین سال در آن اجرا شد.[۵]
نظریۀ تقلید از طرح بنای آلبرت هال برای ساختمان تکیۀ دولت به دستور ناصرالدین شاه پس از نخستین سفر وی به اروپا (صفر-شعبان 1290)[۶]، نمیتواند درست باشد، زیرا بنای آن پیش از سفر یاد شده آغاز و حتى به بهرهبرداری رسیده است.[۷] ساخت سقف گنبدیشکل که قرار بود از «چوب و تخته و شیشه» بر فراز آن بسازند، به سبب مشکلات فنی عملی نشد و ناچار بنا را با چادر پوشاندند.[۸] جهانگردان اروپایی به ایرانی بودن معماری تکیه اشاره کردهاند. تکیۀ دولت نمونهای کمنظیر از نظر معماری، و از بزرگترین بناهای شهر تهران بهشمار میآمد، به گونهای که از خارج شهر و از فاصلۀ بسیار دور به آسانی دیده میشد[۹]؛ از اینرو آن را به آمفیتئاترِ ورونا تشبیه کردهاند.[۱۰]
معماری
بنای مدور تکیه با 824‘2 م 2 مساحت، 60 متر قطر، 24 مترارتفاع، 3 مرتبه بنا و یک زیرزمین داشت. در بنای آن سنگ، آجر و ساروج به کار رفته بود و دیوارهای پهن و شالودهای عمیق و محکم داشت[۱۱] و نمای آجری بیرون بنا آرایهای نداشت.[۱۲] تکیۀ دولت دارای ورودیهای چندگانه در شمال، شرق و غرب بود.[۱۳] ورودی شمالی تکیه ویژۀ ساکنان ارگ سلطنتی بود و نمایی هماهنگ با بناهای مجاور خود داشت و شاهنشین تشریفاتی بر فراز آن واقع بود. ورودی غربی تکیه در میدان ارگ قرار داشت و از ایوانی با دو جرز پهن که بر بالای آن ایوانی با 3 دهانه و 6 مناره بود، شکل میگرفت. ورودی شرقی از طریق کوچۀ تکیۀ دولت به خیابان ناصرخسرو منتهی میشد. این ورودی دارای طاق تیزهدار رفیعی بود. ورودی اصلی را طاقنماهای آجری، مقرنسکاری و شیشههای رنگین میآراست.[۱۴]
نمای درونی تکیۀ دولت در آغاز از آجر بود و حتى آن را با گچ و آهک نیز سفید نکرده بودند، اما در حدود سال 1298ق/ 1881م با کاشیهای معرق و 7 رنگ آراسته شد.[۱۵] بنا از درون شامل چشمهطاقهای کوچک و بزرگ باز بود و در میانۀ قوس جنوبی آن، ایوانی بلند قرار داشت. بلندی این ایوان به ارتفاع تمام طبقات و با کاربندی و کاشیکاری آراسته شده بود.[۱۶] در قوس شمالی تکیه در برابر ایوان یادشده، شاهنشین تکیه در دو طبقه با طاق بسیار بلند ساخته بودند، به گونهای که ارتفاع آن به اندازۀ 3 طبقۀ تکیه بود و از بیرون پوششی از شیروانی داشت. این غرفه دارای یک ارسی سهدری و شمسهای گرهسازی شده و پرکار بر پیشانی بود. غرفههای دیگر طبقۀ دوم نیز با ارسیهای سه دری آراسته میشدند. دهانۀ غرفههای طبقۀ سوم، دو ستوننما و یک پیشانی مشبک داشتند. کتیبهای بر کاشی به خط بنایی بر رخ بام تکیه نصب شده بود و پیرامون بام نردهای قرار داشت. ورودیهای تکیه در نمای داخلی بلندتر از دیگر طاقنماهای طبقۀ همکف بود.[۱۷]
صفۀ گردی به قطر حدود 18 و ارتفاع 1 متر با بدنۀ سنگی منقوش در میان تکیه قرار داشت که آن را «تخت» مینامیدند و دارای دریچههایی در لبۀ صفه، دو پلکان 3 پلهای در دو سو و گذرگاهی با شیب تند بود. 4 چراغ پایهدار چتردار نیز در 4 طرف صفه قرار داشت.[۱۸] در فاصلۀ میان صفۀ مرکزی تا سکوی آجر فرش پیرامون تکیه، گذرگاهی به عرض 6 متر قرار داشت که با سنگهای بزرگ و کوچک فرش شده بود و برای عبور دستۀ سوگواران و نمایشهای تعزیه مانند پیکار، سوارکاری و مسافرت استفاده میشد. سکوهای مدوری هماهنگ با صفه در کنار گذرگاه پیرامون تکیه قرار داشت. این سکوها دارای شیبی ملایم به سمت مرکز تکیه بود. از اینرو افرادی که بر روی آن مینشستند، به راحتی مراسم تعزیه را تماشا میکردند.[۱۹] بر این سکوها نیز شماری چراغ پایهدار قرار داشت. هنگام اجرای تعزیه بیش از حدود 4 هزار زن با چادر مشکی و روبند سفید مینشستند. پس از سکوها پلکانی شامل 5 پله با ازارۀ سنگی منقوش قرار گرفته بود که به چشمهطاقها و غرفههای اطراف تکیه منتهی میگردید.[۲۰]
تلاش معماران برای ایجاد سقفی دائمی به سبب وسعت صحن تکیه و مشکلات فنی آن بینتیجه ماند؛ از اینرو به پیشنهاد یکی از نزدیکان ناصرالدین شاه سقف تکیه را با یک چادر کرباسی پوشاندند.[۲۱] چادر تکیه بر روی اسکلتی گنبدیشکل مرکب از 4 قوس نیمدایرۀ چوبی قرار میگرفت. چادر روزنهایی برای تهویه و روشنایی تکیه داشت. از مرکز این قوسها چلچراغی آویزان بود. پایۀ قوسها برای پایداری بیشتر به میزان یک طبقه در نمای داخلی تکیه فرو رفته بود. همچنین برای مهار نیروی رانش، پشتبندهایی در پشت هریک از آنها ساخته شده بود.[۲۲]
در دوران پادشاهی مظفرالدین شاه تکیۀ دولت رو به ویرانی نهاد. از این رو به دستور او در 1322ق مسیو بتن مأمور تعمیر تکیه شد. وی طبقۀ سوم تکیه را تخریب، و با اصلاح پیشانی مرتفع طبقۀ دوم، کتیبۀ دیگری را پیرامون تکیه نصب کرد. وی همچنین 12 قوس (6 نیمدایره) فلزی را از اروپا به ایران آورد و جایگزین اسکلت چوبی سقف تکیه کرد.[۲۳] از دیگر عناصر معماری تکیه میتوان به منبر سفید مرمری 20 پلۀ آن اشاره کرد که به سفارش معیرالممالک در یزد ساخته شد. ارتفاع این منبر به اندازۀ یک طبقۀ تکیه بود.[۲۴]
با آنکه تکیۀ دولت یکی از مهمترین عناصر معماری در فضاهای شهری تهران بهشمار میآمد[۲۵]، در هیچیک از منابع همزمان بنا به معمار تکیۀ دولت اشاره نشده است، اما برخی از پژوهشگران معاصر، از حسینعلی مهرین[۲۶] و نیز شیرجعفر کاشی و علیمحمد کاشی به عنوان معمار تکیه نام بردهاند.[۲۷]
مراسم عزاداری
اگرچه تکیۀ دولت برای دورۀ خود معماری بینظیری داشت، اما شکوه و شهرت آن را بیشتر باید به سبب اجرای مراسم سوگواری و تعزیه دانست که در دو نوبت بعدازظهر و شب در آن اجرا میشد. تماشاچیان زن پیرامون صفۀ مرکزی تکیه، و مردان پشت سر آنان روی پلهها قرار میگرفتند.[۲۸] غرفههای طبقۀ اول تکیه به امرا، وزرا و دیگر بزرگان تعلق داشت. پیشکاران این افراد چندی قبل از آغاز ماه محرم به آماده کردن غرفهها میپرداختند. آنان با انواع چلچراغ، دیوارکوب، قالیچه، شالهای کشمیری، تابلوهای نفیس و دیگر اشیاء گرانبها غرفهها را تزیین میکردند.[۲۹] ایوان بزرگ تکیۀ دولت توسط شاه و با انبوهی از چلچراغها، آیینهها و تابلوهای مذهبی و تمثال متعلق به کاخ گلستان آراسته میشد.[۳۰] به هنگام نمایشهای شبانۀ تعزیه بر پلکانهای روبهروی ایوان بزرگ، آیینهها، شمعدانها و دیگر وسایل روشنایی چیده میشد که روشنایی آنها فضایی رویایی در تکیۀ دولت ایجاد میکرد.[۳۱] غرفههای طبقۀ دوم و سوم تکیۀ دولت جایگاه شاه، زنان شاه و مهمانهای آنان بهشمار میآمد و برای حفاظت بهتر با پردههای زنبوری سبز یا مشکی پوشیده میشد.[۳۲] در ماههای عزاداری پارچههای سیاه که بر آنها آیات قرآن و ابیاتی از اشعار محتشم نوشته میشد، از دیوارهای تکیۀ دولت آویخته میشد.[۳۳] غرفههای تکیه به دو بخش تقسیم میشدند: در بخش جلو صاحب غرفه و مهمانها، و در بخش عقب خدمۀ پذیرایی قرار میگرفتند.[۳۴]
تعزیهخوانی در عصر ناصری و در تکیۀ دولت به اوج شکوفایی خود نایل آمد[۳۵]، اما پس از ناصرالدین شاه به مرور از اهمیت و شکوه آن کاسته شد[۳۶] و در پی آن تکیۀ دولت رو به ویرانی نهاد؛ به گونهای که در دوران سلطنت مظفرالدین شاه به سبب در خطر بودن بنای تکیه مراسم تعزیه تا 1323ق[۳۷] در آن اجرا نگردید.[۳۸] مراسم تعزیه در تکیۀ دولت تا اوایل سلطنت پهلوی اجرا میشد، اما شکوه و رونق دوران گذشتۀ خود را از دست داده بود.[۳۹] در پی ممنوعیت عزاداری محرم و اجرای تعزیه در 1311ش[۴۰] تکیۀ دولت بیش از پیش متروک شد. تاریخ تخریب تکیۀ دولت به درستی دانسته نیست. گزارشهای گوناگونی دربارۀ واگذاری زمین آن در 1325ش یا 1327ش به بانک ملی که بعدها شعبۀ بازار آن بر همان زمین ساخته شد، وجود دارد.[۴۱] براساس عکسهای هوایی سال 1335ش نیز محل تکیه به صورت گودالی مشاهده میشود.
تکیۀ دولت محل وقوع رویدادهای مهمی نیز بوده است. از جملۀ این رویدادها میتوان به جلسۀ سنجش عیار سکه در دورۀ مسئولیت امینالضرب بر ضرابخانه[۴۲]، تشیع پیکرهای ناصرالدین شاه در 1313ق/1895م[۴۳] و مظفرالدین شاه در 1324ق/1906م[۴۴] و برگذاری نمایشگاه امتعۀ وطنی به کوشش رضاخان سردار سپه در 1302ش[۴۵] اشاره کرد؛ اما مهمترین رویداد تکیۀ دولت تشکیل مجلس مؤسسان در 15 آذر ماه 1304 است[۴۶] که در طی 5 جلسه احمدشاه قاجار را از سلطنت خلع، و پادشاهی ایران را به خاندان پهلوی واگذار کرد.[۴۷]
جستارهای وابسته
پیوند به بیرون
منابع
- اعتمادالسلطنه، محمدحسن، «اخبار رسمیۀ دربار همایون»، ایران (شم 209)، کتابخانۀ ملی، تهران، 1375ش، ج 2
- همو، «تکیۀ مبارکۀ دولتی»، شرف، 1304ق، شم 53
- همو، «دارالخلافۀ ناصری»، ایران (شم 318)، کتابخانۀ ملی، تهران، 1375ش، ج 2
- همو، روزنامه خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1345ش
- همو، المآثر والآثار، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1363ش
- امیر طهماسب، عبدالله، تاریخ شاهنشاهی رضاشاه، تهران، 1355ش
- بلاغی، عبدالحجت، تاریخ تهران، قم، 1350ش
- بیضایی، بهرام، نمایش در ایران، تهران، 1344ش
- حبیبی، محسن، از شار تا شهر، تهران، 1375ش
- ذکاء، یحیى، تاریخچۀ ساختمانهای ارگ سلطنتی تهران، تهران، 1349ش
- همو، «معماران-استادکاران دورۀ اسلامی»، معماری ایران، دورۀ اسلامی، تهران، 1366ش
- همو و محمدحسن سمسار، تهران در تصویر، تهران، ج 1، 1369ش، ج 2، 1376ش
- سالور، قهرمان میرزا، روزنامۀ خاطرات عینالسلطنه، به کوشش مسعود سالور و ایرج افشار، تهران، 1374ش
- سپهر، عبدالحسین، مرآة الوقایع مظفری، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1368ش
- همو، «یادداشتها»، همراه مرآةالوقایع
- همو، شهیدی، عنایتالله، «تکیۀ دولت»، تئاتر، تهران، 1378ش، شم 18 و 19
- ظهیرالدوله، علی، خاطرات و اسناد، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1351ش
- فروغ، مهدی، «تکیۀ دولت»، هنر و مردم، تهران، 1343ش، شم 29
- کمالالملک، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد، تهران، 1382ش
- مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، 1341ش
- معیرالممالک، دوستعلی، یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه، تهران، 1351ش
- مکی، حسین، تاریخ بیست سالۀ ایران، تهران، 1357ش
- منصوری فرد، محسن، «تکیۀ دولت»، مجموعه مقالات کنگرۀ تاریخ معماری و شهرسازی ایران، تهران، 1375ش
- ناظمالاسلام کرمانی، محمد، تاریخ بیداری ایرانیان، به کوشش علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران، 1357ش
- هدایت، مهدیقلی، خاطرات و خطرات، تهران، 1344ش
نیز:
Aubin, E., La Perse d'aujourd'hui, Paris, 1908; Benjamin, S. G. W., Persia and the Persians, London, 1887; Chelkowski, P. J., »Taªziyeh: Indigenus Avant-Garde Theatre of Iran«, Taªziyeh Ritual and Drama in Iran, New York, 1979; Février, J. G., Trois ans á la cour de Perse, Paris, 1906; Gaffary, F., »Les Lieux de spectacle à Téhéran«, Téhéran capitale bicentenaire, ed. Ch. Adle and B. Hourcade, Tehran, 1992; Gobineau, J., Religions et philosophies dans l’Asie Centrale, Paris, 1933; Orsolle, E., Le Caucase et la Perse, Paris, 1885; Peterson, S. R., »The Taªziyeh and Related Arts«, Taªziyeh Ritual and Drama in Iran, ed. P. J. Chelkowski, New York, 1979; Serena, C., Hommes et choses en Perse, Paris, 1883.
پینوشت
- ↑ مستوفی، 1/ 288.
- ↑ گوبینو، 341؛ ذکاء، تاریخچه...، 284.
- ↑ اعتمادالسلطنه، «تکیه...»، بش.
- ↑ ذکاء، همان، 287؛ نک: همو و سمسار، 1/14-15، نقشۀ دارالخلافۀ تهران، اثر آوگوست کریشیش، نیز 2/14، نقشۀ دارالخلافۀ ناصری، اثر عبدالغفار.
- ↑ اعتمادالسلطنه، همانجا، «اخبار...»، 833.
- ↑ سرنا، 172؛ پترسون، 69.
- ↑ اعتمادالسلطنه، همانجا.
- ↑ همو،«تکیه»، همانجا، «دارالخلافه...»،1274.
- ↑ همانجا.
- ↑ بنجامین، 382.
- ↑ اعتمادالسلطنه، المآثر...، 1/87، «تکیه»، همانجا.
- ↑ سرنا، همانجا.
- ↑ منصوری فرد، 571-572.
- ↑ همانجا؛ سرنا، 173؛ اُرسل، 250.
- ↑ پترسون، همانجا؛ قس: سرنا، 172-173؛ بنجامین، 384.
- ↑ منصوری فرد، 573؛ سرنا، 175.
- ↑ منصوری فرد، 573-574؛ بنجامین، 385-392؛ فوریه، 128-130.
- ↑ فروغ، 7؛ منصوریفرد، 574-575؛ نک: ذکاء، تاریخچه، 295، 297؛ بنجامین، 384.
- ↑ همو، نیز فروغ، همانجاها.
- ↑ همانجاها.
- ↑ سرنا، 173-174؛ مستوفی، 1/293.
- ↑ اعتمادالسلطنه، روزنامه...، 364؛ ذکاء، همان، 293.
- ↑ معیرالممالک، 71؛ مستوفی، همانجا؛ ذکاء، همان، 294؛ همو و سمسار، 2/ 128، تصویر «6-13».
- ↑ معیرالممالک، 72.
- ↑ حبیبی، 124-133.
- ↑ ذکاء، «معماران...»، 428.
- ↑ شهیدی، 97-101.
- ↑ معیرالممالک، مستوفی، همانجاها؛ بنجامین، 396-397؛ اوبن، 170.
- ↑ بنجامین، 383؛ معیرالممالک، 71.
- ↑ همانجا.
- ↑ فوریه، همانجا؛ ذکاء، تاریخچه، همانجا.
- ↑ مستوفی، 1/293؛ فوریه، همانجا.
- ↑ اوبن، 169-170.
- ↑ بنجامین، 382-383.
- ↑ نک: چلکوفسکی، 6.
- ↑ بیضایی، 150.
- ↑ که بنا مجدداً تعمیر شد.
- ↑ نک: سپهر، مرآة...، 125، 244، «یادداشتها»، 127.
- ↑ نک: هدایت، 385.
- ↑ غفاری، 148.
- ↑ بلاغی، 56؛ غفاری، همانجا.
- ↑ هدایت، 86.
- ↑ ظهیرالدوله، 35؛ سالور، 1/933.
- ↑ ناظمالاسلام، 2/61-62؛ اوبن، 129.
- ↑ امیر طهماسب، 430.
- ↑ مستوفی، 3/ 668؛ هدایت، 369.
- ↑ مستوفی، 3/671؛ نک: مکی، 3/493-586.