حبیب چایچیان (حسان): تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
}} | }} | ||
'''حبیب چایچیان''' (زاده 1302 در تبریز) از پیشکسوتان شعر آیینى و تخلص شعرىاش «حسان» بود. | |||
== زندگینامه == | |||
وى در خانوادهاى مذهبى پرورش یافت و تحصیلات دوره متوسطه خود را در«مدرسۀ ایران و آلمان» به پایان برد و به استخدام بانک ملى درآمد و پس از سالها خدمت، بازنشسته شد. «حسان» از چهرههاى مطرح و نامآشناى محافل و هیأتهاى مذهبى است و از پیشکسوتان شعر آیینى به شمار مىرود و از آثار مناقبى و ماتمى او استقبال مىشود. | |||
==بلاگردان تو (زبان حال حضرت ابو الفضل(ع)در شب عاشورا)== | == آثار شاعر == | ||
* گلهاى پرپر | |||
* خزان گلریز | |||
* باغستان عشق | |||
* سایههاى غم | |||
* اى اشکها بریزید | |||
* خلوتگاه راز | |||
* بنال اى نى! | |||
* زینب بانوى قهرمان کربلا (ترجمه) | |||
* اللّه اکبر نداى برتر | |||
* فاطمة الزّهرا(س)(تقریرات مرحوم علاّمه امینى) | |||
* چهل حدیث جالب از على بن ابیطالب(ع) | |||
===بلاگردان تو (زبان حال حضرت ابو الفضل(ع)در شب عاشورا):=== | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| دوست دارم شمع باشم تا که خود تنها بسوزم | بر سر بالینت امشب از غم فردا بسوزم }} | {{ب| دوست دارم شمع باشم تا که خود تنها بسوزم | بر سر بالینت امشب از غم فردا بسوزم }} | ||
خط ۸۳: | خط ۹۸: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
محمد علی مجاهدی، ''کاروان شعر عاشورا''، زمزم هدایت، ج1، ص 567-568. | محمد علی مجاهدی، ''کاروان شعر عاشورا''، زمزم هدایت، ج1، ص 567-568. | ||
[[رده:ادبیات]] | |||
[[رده:افراد]] | [[رده:افراد]] | ||
[[رده:شاعران]] | [[رده:شاعران]] | ||
[[رده:شاعران معاصر]] | |||
[[رده:شاعران ایرانی]] | |||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | |||
[[رده:شاعران عاشورایی]] |
نسخهٔ ۱۱ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۸:۰۵
حبیب چایچیان | |
---|---|
زادروز | 1302 ه.ش تبریز |
دیوان سرودهها | گلهاى پرپر،خزان گلریز،باغستان عشق،سایههاى غم،اى اشکها بریزید،خلوتگاه راز،بنال اى نى!،زینب بانوى قهرمان کربلا (ترجمه)،اللّه اکبر نداى برتر،فاطمة الزّهرا(س) (تقریرات مرحوم علاّمه امینى) و چهل حدیث جالب از على بن ابیطالب(ع). |
تخلص | حسان |
حبیب چایچیان (زاده 1302 در تبریز) از پیشکسوتان شعر آیینى و تخلص شعرىاش «حسان» بود.
زندگینامه
وى در خانوادهاى مذهبى پرورش یافت و تحصیلات دوره متوسطه خود را در«مدرسۀ ایران و آلمان» به پایان برد و به استخدام بانک ملى درآمد و پس از سالها خدمت، بازنشسته شد. «حسان» از چهرههاى مطرح و نامآشناى محافل و هیأتهاى مذهبى است و از پیشکسوتان شعر آیینى به شمار مىرود و از آثار مناقبى و ماتمى او استقبال مىشود.
آثار شاعر
- گلهاى پرپر
- خزان گلریز
- باغستان عشق
- سایههاى غم
- اى اشکها بریزید
- خلوتگاه راز
- بنال اى نى!
- زینب بانوى قهرمان کربلا (ترجمه)
- اللّه اکبر نداى برتر
- فاطمة الزّهرا(س)(تقریرات مرحوم علاّمه امینى)
- چهل حدیث جالب از على بن ابیطالب(ع)
بلاگردان تو (زبان حال حضرت ابو الفضل(ع)در شب عاشورا):
دوست دارم شمع باشم تا که خود تنها بسوزم | بر سر بالینت امشب از غم فردا بسوزم | |
دوست دارم هاله باشم تا ببوسم روى ماهت | یا شوم پروانه،از شوق تو بىپروا بسوزم | |
دوست دارم ماه باشم،تا سحر بیدار باشم | تا چو مشعل بر سر راهت درین صحرا بسوزم | |
دوست دارم سایه باشم تا در آغوشم بخوابى | چشم دوزم بر جمالت،ز آن رخ گیرا بسوزم | |
دوست دارم لاله باشم بر سر راهت نشینم | تا نهى پا بر سرم،وز شوق سر تا پا بسوزم | |
دوست دارم خال باشم بر رخ مهر آفرینت | از لبت آتش بگیرم تا جهانى را بسوزم | |
دوست دارم خار باشم دامن وصلت بگیرم | تا ز مهر آتشینت اى گل زهرا بسوزم | |
دوست دارم ژاله باشم من به خاک پایت افتم | تا چو گل شاداب باشى و من از گرما بسوزم | |
دوست دارم خادمت باشم،کنم دربانىات را | دل نهم در بوتۀ عشقت شها،یکجا بسوزم | |
دوست دارم اشک ریزم تا مگر از اشک چشمم | تو شوى سیراب و من خود جاى آن لبها بسوزم | |
دوست دارم کام عطشان تو را سیراب سازم | گرچه خود از تشنهکامى بر لب دریا بسوزم | |
دوست دارم دستم افتد تا مگر دستم بگیرى | لحظهاى پیشم نشینى تا سپندآسا بسوزم | |
دوست دارم در دلم افزون شود مهرش«حسانا»! | تا ز داغ حسرت آن تشنهْ لب سقا،بسوزم |
منابع
محمد علی مجاهدی، کاروان شعر عاشورا، زمزم هدایت، ج1، ص 567-568.