سهیلا شهشهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۶: خط ۴۶:
|امضا                  =
|امضا                  =
}}
}}
'''سهیلا شهشهانی''' پژوهشگر ایرانی در رشته مردم‌شناسی است.
'''سهیلا شهشهانی''' (زاده اصفهان) استاد دانشگاه و پژوهشگر ایرانی در رشته مردم‌شناسی است.


== تحصیلات ==
==تحصیلات==
<br />


== زندگینامه ==
* دوران ابتدایی و دبیرستان در مدرسۀ ایتالیایی «سهیل»
“پیشینۀ من خانوادۀ مهاجر کوچکی، در شهر تهران با گذشتۀ فرهنگی اصفهان، است. در تهران، روبروی دانشگاه خیابان فروردین زندگی می کردیم که بیشتر خاطرات کودکی من، از آنجا می آید. به مدرسۀ ایتالیایی «سهیل» رفتم و خاطرات چندان شیرینی از محیط سرسخت این مدرسه خواهران روحانی، ندارم. سال آخر دبیرستان را به امریکا رفتم و تا دکتری در این کشور ادامۀ تحصیل دادم. لیسانس خود را در رشتۀ فلسفه گرفتم. هر چند در خانواده ای اهل حساب و کتاب، منطق، عدالت، حقوق و قانون، بزرگ شدم اما همیشه در پی این بودم که کاری ناب و متفاوت انجام دهم. در آن دوران هیچ کتابی، به جز کتاب فلسفه نمی توانست مرا جذب خود کند. به این دلیل در این رشته لیسانس گرفتم.
* سال آخر دبیرستان در امریکا
 
* لیسانس فلسفه از آمریکا
برای دوره فوق لیسانس به نیویورک سفر کردم و در ابتدا تصمیم داشتم در رشتۀ فلسفه ادامۀ تحصیل دهم اما به سمت انسان شناسی کشیده شدم و در این رشته فوق لیسانس و دکترای خود را گرفتم. به خاطر وجود زمینه های منطقی فلسفه در ذهنم، کوه اطلاعاتی که این رشته برایم داشت را تصفیه می کردم؛ یعنی می توانستم خیلی سریع آن ها را بخوانم و اصل مطالب را استخراج  و سئوال های اصلی را پیدا کنم. درحقیقت چنداستاد بسیار خوب مرا جذب این رشته کردند. برای رساله ام اول در مورد ژان ژاک روسو  کار کردم. تحقیق و تحصیل در آن دوره به گونه ای بود که وقتی با یک نویسنده یا فیلسوف آشنا می شدیم، هر کتابی از او یا در مورد او بود، می خواندیم! به بچه های امروز می گویم که واقعا درس خواندن شما اصلا سخت نیست. البته واحد های زیادی را هر ترم باید بگذرانند و این تفکر آنها را پخش می کند و آنها هم فقط کار می کنند تا قبول شوند و تمام! ولی ما از ساعت 7 صبح تا 11 شب، تنها می خواندیم و فکر می کنم، دوره ای که ذهن من شکل گرفت بر اثر مطالعاتم به همین صورت بود. چنانچه گفتم ابتدا در مورد ژان ژاک روسو کار کردم و قرار بود رساله ام دربارۀ او به عنوان پایه گذار انسان شناسی باشد. اما همان تابستان برای سفری به ایران آمدم و گفتم بد نیست به یکی از مناطق ایران که دوستی در آنجا داشتم، سفر کنم. اوعکسی از منطقه ممسنی  به من نشان داد واصلا باورم نمی شد. به مدت ده روز به این ناحیه رفتم و با تصاویر بسیاری زیبایی مواجه شدم. اولین جا «بوان» (Bavân) بود، که از آن در متون به عنوان یکی از چهار بهشت روی زمین نام برده شده است… فکرش را بکنید شب بود و از کوههای بسیاری عبور کردیم و به جایی رسیدیم که عده ای زیر درخت گردو در کپر یا روی زمین نشسته بودند. صدای آبشار و حرکت آب و نور مهتاب بود … تصویری که فراموش نخواهم کرد… فردای آن روز شروع به نت برداری کردم و ده روز در آنجا وروستای هرایجان و نورآّباد و در خانوادۀ خان در شیراز بودم و … اطلاعات زیادی گردآوری شد. در طول این چند روز، از دو اتفاق تعجب کردم: یکی اینکه، وقتی به آنجا رسیدم، دیدم مردها به صورت گروهی، بلند شدند و رفتند و دیگری اینکه یکی از همین خانم ها با همان لباس های پر چین و جواهرات …. به بچۀ بیمارش از چمدان کوچک سامسونت خود دارویی شیمیایی داد. این دو شوک با من ماند تا بعدها توانستم این ها را تفسیر کنم. در بازگشت به نیویورک، دوستان و اساتید گفتند “خب چرا رساله ات  را در مورد ممسنی نمی نویسی؟ اگر در طی ده روز توانسته ای این اطلاعات را گردآوری کنی، شاید بد نباشد این کار را انجام دهی.” پس از مدتی مطالعه و گردآوری اطلاعات نظری در مورد جوامع عشایری، دوباره به این منطقه بازگشتم و یک سال در این مکان بودم و این امر منجر به نوشتن رساله ام شد.
* فوق لیسانس انسان شناسی از نیویورک
 
* دکتری انسان شناسی از نیویورک
بعد از رساله، درک و تحلیل تجربۀ امریکا و ممسنی و ایران و انقلاب خیلی مشکل بود. با این حال تصمیم گرفتم  در ایران بمانم. چون اینجاست که این حس واقعیت برایم وجود دارد و از آن رو که پژوهش برای ما مهم است ، باید می ماندم و کار می کردم.”
سپس، وی، به بخش های فعالیت خود در رشتۀ انسان شناسی پرداخت و تصریح کرد:
 
“تحقیق را ادامه دادم و از دید خودم می بایستی ابتدا به تاریخچۀ انسان شناسی در ایران بپردازم. کتاب ها و مجلات را زیر و رو کردم. با چند تن از صاحبنظران مانند دکتر صدیقی ، دکتر نراقی ، استاد زرین کوب و دکتر توفیق مصاحبه کردم. پایه گذار انسان شناسی در ایران را صادق هدایت یافتم. چون او متنی را در مورد روش تحقیق به فارسی ترجمه کرده بود و اوسانه و نیرنگستان را به چاپ رسانیده بود. دکتر ثریا شیبانی را مادر انسان شناسی می دانم. زیرا او نخستین کتاب در این رشته را به فارسی ترجمه کرده است.


==آثار==
==آثار==
خط ۷۲: خط ۶۷:
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/20387 وب سایت سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران]
*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/20387 وب سایت سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران]


== پی‌نوشت ==
[[رده:پژوهشگران]]
[[رده:پژوهشگران]]
[[رده:پژوهشگران ایرانی]]
[[رده:پژوهشگران ایرانی]]
خط ۷۸: خط ۷۴:
[[رده:پژوهشگران در گروه فرهنگ عامه]]
[[رده:پژوهشگران در گروه فرهنگ عامه]]
<references />
<references />
[[رده:استاد دانشگاه]]
[[رده:اساتید دانشگاه]]
[[رده:اساتید دانشگاه ایرانی]]
[[رده:اساتید دانشگاه در گروه علوم اجتماعی]]

نسخهٔ ‏۱۶ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۳۱

سهیلا شهشهانی
Sohaila shahshahani.jpg
نام اصلی سهیلا میرشمس شهشهانی
زمینهٔ کاری انسان‌شناسی
ملیت ایرانی
پیشه استاد دانشگاه
مدرک تحصیلی دکتری انسان شناس، آمریکا، 1387.

سهیلا شهشهانی (زاده اصفهان) استاد دانشگاه و پژوهشگر ایرانی در رشته مردم‌شناسی است.

تحصیلات

  • دوران ابتدایی و دبیرستان در مدرسۀ ایتالیایی «سهیل»
  • سال آخر دبیرستان در امریکا
  • لیسانس فلسفه از آمریکا
  • فوق لیسانس انسان شناسی از نیویورک
  • دکتری انسان شناسی از نیویورک

آثار

مقاله‌ها

منابع

پی‌نوشت

  1. این مقاله در توصیف کتاب «سوگواری و مراسم آن در ایران» ظاهراً نوشته بیژن غیبی نوشته شده است.