علمبندان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
در مشهد، مانند دیگر شهرهای ایران، جوانان هر محله، علم مخصوص حسینیه ها را با سلام و صلوات و اشعار و مرثیه «سرسیاه» یا «سیاهپوش» می کردند. در روز سیاهپوش کردن علم، خیمه و خرگاه حسینیه را هم برپا می داشتند. آنگاه علم سیاهپوش شده را در مدخل حسینیه -جای رفت و آمد عزاداران- نصب می کردند.  
در مشهد، مانند دیگر شهرهای ایران، جوانان هر محله، علم مخصوص حسینیه ها را با سلام و صلوات و اشعار و مرثیه «سرسیاه» یا «سیاهپوش» می کردند. در روز سیاهپوش کردن علم، خیمه و خرگاه حسینیه را هم برپا می داشتند. آنگاه علم سیاهپوش شده را در مدخل حسینیه -جای رفت و آمد عزاداران- نصب می کردند.  


آغاز عزاداری سیدالشهدا در شهر مشهد، از شب چهارم محرم بود، اما زیارت و نذر و نیاز علم های بزرگ سیاهپوش شده حسینیه ها، از همان روز اول محرم، از سوی عزاداران امام حسین (ع) و حاجتمندان انجام میشد. <ref>رضایی، بی نام، مشهد، خراسان رضوی، 1377. </ref>


در بیرجند هر یک از علم ها را به نشانه امام حسین (ع) و یارانش نامگذاری می کردند و هر علم را نمادی از آن شخصیت می پنداشتند و برای برپا کردن آن، مراسم خاصی به جا می آوردند که به «علم بندو» یا «عقد علم» مشهور بود.


مراسم علمبندان در بیرجند بیشتر در روزهای ششم و هفتم محرم انجام می گرفت؛ یعنی مصادف با روزی که آب را بر امام و یارانش بستند. علم ها اغلب «بانی» و «علم چی» داشتند که صاحب علم محسوب می شدند. این عنوان به طور موروثی به آن ها می رسید. در بعضی مناطق، بانیان، با همراهی اقوام علم ها را در خانه های خود می بستند و برای مراسم به حسینیه و مسجد می آوردند. برای مثال یک روز پیش از محرم، یعنی غروب آخرین روز ماه ذی الحجه، علمبندها که بیشتر آن ها سادات بودند، علم ها را در خانه می بستند و به مسجد عاشورا حمل می کردند و بعد از نوحه خوانی و روضه خوانی، علم ها را به پای منبر می بردند که در اصطلاح به آن «به تخت بردن علم» می گفتند.


 
بستن علم به عهده «پیرغلام» و سادات بود. پیرغلام کهنسال ترین سادات علمدار بود. پس از بسته شدن علم هاف چند تن از سادات، علم ها را برمی داشتند و دور حسینیه ها می چرخاندند و بعد در اطراف علم سینه می زدند که به «حسین به / حسین به» مشهور بود. <ref>سعیدی، بی نام، بیرجند، خراسان جنوبی، 1364.</ref>





نسخهٔ ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۳۸

مراسم علمبندان یکی از آیین های آغاز محرم به شمار می رود که پس از نظافت و آماده سازی حسینیه ها و تکایا انجام می شود. علم رایج ترین و مهم ترین نشانه و صورت تمثیلی و رمزی عزاداری شهدای کربلاست.

علم، معانی متفاوتی دارد که از آن جمله است: نشان، پرچم و بیرق (لغتنامه دهخدا). اما آنچه مراد و منظور از علم در مراسم عاشوراست، عبارت از درفشی است با دسته ای چوبی یا فولادین که گاه بر سر آن شکل پنجه ای فلزی نصب کنند و آن را به لاله های بلورین و شمعدان ها و پارچه های رنگارنگ مزین سازند و در ایام عزاداری محرم و صفر در دسته ها حرکت دهند. در لغتنامه دهخدا، علم چنین معنا شده است: «نخل یا چوب بسیار بلندی همچون درخت تبریزی که در تعزیه خوانی پیشاپیش دسته ها برند و بر سر آن گاه شکل پنجه ای از فلز باشد و گاه پارچه سیاه بر آن پوشند».

«علمبندان» آغازگر مراسم عزاداری حسینی و «علم واچینی» یا «شهید کردن علم» نشانه خاتمه سوگواری است. [۱]

مراسم علم گردانی در مناطق مختلف به شکل های گوناگونی انجام می شود. برای مثال، در میناب «مراسم علم پیغمبر» برگزار می گردد. اگرچه پیدایش و چگونگی شکل گیری این مراسم مشخص نیست، اما احتمال می رود، که این مراسم ابتدا به شکل علم گردانی های ساده برای جمع نذورات صورت می گرفت و علم ها نشانی از حسینیه ها بوده اند و با گرد آمدن عزاداران و حسینیه ها در یک محل برای عزاداری مشترک، کم کم این مراسم کامل شده است.

در گذشته، جدای از مسائل اعتقادی و معنوی مراسم، کارکردهای سیاسی و اجتماعی نیز برای علم گردانی مترتب بود یکپارچگی اجتماعی (هم هدف بودن) و احساس همبستگی و وابستگی (تشکیل روابط صمیمی بین اعضا) از مهم ترین کارکردهای اجتماعی این مراسم به شمار می رود جدای از آن این رسم گاه در گذشته فراتر از یک مراسم مذهبی عمل می کرد؛ مثلاً برای احقاق حق یک مظلوم و یا آزادی یک زندانی بی گناه.

علم ها همیشه نماد و نشان شخصیت های مثبت و مقدس نیستند و در برخی موارد به عنوان نماد شخصیت های منفی به کار می روند. از جمله در فیروزآباد میبد یزد، علمی به نام «علم نمد» در جلوی نخل دسته های عزاداری حرکت داده می شود که نماد «اسماء» همسر و قاتل امام حسن (ع) است. شیوه حرکت دادن این علم به گونه ای است که شادمانی را القا می کند، به همین دلیل برخی هم آن را نماد زنی می دانند که از شهادت امام حسین (ع) خرسند است و هنگام ورود قافله سرا به کوفه شادی می کند.

برخی از علم ها نشانه ای فراتر از صحنه کرببلا دارند و در واقع نمادی از سوگواری های تاریخ تشیع هستند که در اوج خود به قیام عاشورا متصل می شوند. از این رو،، علم یکی از نشانه های مهم عزاداری عاشورا و علمدار کربلا عباس بن علی (ع) محسوب می شود.

در مشهد، مانند دیگر شهرهای ایران، جوانان هر محله، علم مخصوص حسینیه ها را با سلام و صلوات و اشعار و مرثیه «سرسیاه» یا «سیاهپوش» می کردند. در روز سیاهپوش کردن علم، خیمه و خرگاه حسینیه را هم برپا می داشتند. آنگاه علم سیاهپوش شده را در مدخل حسینیه -جای رفت و آمد عزاداران- نصب می کردند.

آغاز عزاداری سیدالشهدا در شهر مشهد، از شب چهارم محرم بود، اما زیارت و نذر و نیاز علم های بزرگ سیاهپوش شده حسینیه ها، از همان روز اول محرم، از سوی عزاداران امام حسین (ع) و حاجتمندان انجام میشد. [۲]

در بیرجند هر یک از علم ها را به نشانه امام حسین (ع) و یارانش نامگذاری می کردند و هر علم را نمادی از آن شخصیت می پنداشتند و برای برپا کردن آن، مراسم خاصی به جا می آوردند که به «علم بندو» یا «عقد علم» مشهور بود.

مراسم علمبندان در بیرجند بیشتر در روزهای ششم و هفتم محرم انجام می گرفت؛ یعنی مصادف با روزی که آب را بر امام و یارانش بستند. علم ها اغلب «بانی» و «علم چی» داشتند که صاحب علم محسوب می شدند. این عنوان به طور موروثی به آن ها می رسید. در بعضی مناطق، بانیان، با همراهی اقوام علم ها را در خانه های خود می بستند و برای مراسم به حسینیه و مسجد می آوردند. برای مثال یک روز پیش از محرم، یعنی غروب آخرین روز ماه ذی الحجه، علمبندها که بیشتر آن ها سادات بودند، علم ها را در خانه می بستند و به مسجد عاشورا حمل می کردند و بعد از نوحه خوانی و روضه خوانی، علم ها را به پای منبر می بردند که در اصطلاح به آن «به تخت بردن علم» می گفتند.

بستن علم به عهده «پیرغلام» و سادات بود. پیرغلام کهنسال ترین سادات علمدار بود. پس از بسته شدن علم هاف چند تن از سادات، علم ها را برمی داشتند و دور حسینیه ها می چرخاندند و بعد در اطراف علم سینه می زدند که به «حسین به / حسین به» مشهور بود. [۳]





منبع

اصغر شعاع، علی آنی زاده، رقیه حاج محمدیاری، شهرزاد دوستی، الهه شایسته رخ، محرم و صفر در فرهنگ مردم ایران، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ص 32-40.

پی نوشت

  1. وکیلیان، سید احمد، شیراز، فارس، بی تا.
  2. رضایی، بی نام، مشهد، خراسان رضوی، 1377.
  3. سعیدی، بی نام، بیرجند، خراسان جنوبی، 1364.