بستن سقاخانه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۶۵۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۸
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
سقایان پس از حاضر شدن در مجلس، ابتدا به ستایش خداوند و مدح و منقبت خوانی پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) و سپس به ذکر و نوجه سرایی سقایی می پرداختند. در این هنگام کودک را به مجلس می آوردند و به دست سرپرست هیئت می سپردند. طبقی را هم که یک دست لباس سقایی در آن بود و در کنار آن ظرفی از گلاب و شیرینی قرار داشت، کنار سرپرست هیئت می گذاشتند و از او می خواستند فرزندشان را به کسوت سقایی امام حسین (ع) درآورد. او نیز قصیده زیر را که مخصوص سقا کردن افراد و پوشاندن لباس سقایی به قامت آن ها بود، با همراهی سقایان می خواند و لباس یا وسایل سقایی (کلاه ترمه، کشکول و ...) را به کودک می پوشاند.  
سقایان پس از حاضر شدن در مجلس، ابتدا به ستایش خداوند و مدح و منقبت خوانی پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) و سپس به ذکر و نوجه سرایی سقایی می پرداختند. در این هنگام کودک را به مجلس می آوردند و به دست سرپرست هیئت می سپردند. طبقی را هم که یک دست لباس سقایی در آن بود و در کنار آن ظرفی از گلاب و شیرینی قرار داشت، کنار سرپرست هیئت می گذاشتند و از او می خواستند فرزندشان را به کسوت سقایی امام حسین (ع) درآورد. او نیز قصیده زیر را که مخصوص سقا کردن افراد و پوشاندن لباس سقایی به قامت آن ها بود، با همراهی سقایان می خواند و لباس یا وسایل سقایی (کلاه ترمه، کشکول و ...) را به کودک می پوشاند.  
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| ابتدا می کنم زبسم الله | بعد از آن لااله الاالله}}
{{ب| از محمد مدد همی طلبم | کرمی از  علی ولی الله}}
{{ب| ما بند لااله اللهیم | بر دین محمد بن عبداللهیم}}
{{ب| اولاد رسول هست تاج سر  ما | خاک قدم علی ولی اللهیم}}
{{ب| توحید که لااله الاالله است | اسلام محمد رسول الله است}}
{{ب| با این دو سخن کسی به جایی نرسد | گر بی خبر از علی والله است}}
{{پایان شعر}}
پس از خواندن این ابیات و بیان ذکر مصیبت امام حسین (ع) و یارانش، بیت آخر هر بند را همه افراد دم می گرفتند و با هم می خواندند:
{{شعر}}
{{ب| باز بر سر زد مرا ای شیعه سودای حسین | شد دلم از شور غم یکباره شیدای حسین}}
{{ب| نوشم از جام الم هر لحظه صهبای حسین | اشک حیرت بارم از یاد غم افزای حسین}}
{{پایان شعر}}
بعد از پوشاندن لباس سقایی به کودک و ختم قصیده، مراسم با دعا و فاتحه خوانی پایان می یافت. سپس بر سر و روی حاضران گلاب می پاشیدند و کام همه را شیرین می کردند. آنگاه از سوی خانواده ای که کودک آن ها به کسوت سقایی درآمده بود، تمام حاضران اطعام می شدند و به سرپرست هیئت سقایی، هدیه ای تقدیم می کردند.
آن کودک از آن روز تا آخر عمر به طور رسمی سقا محسوب میشد و جزء اعضای هیئت سقایی به شمار می آمد و موظف بود در هر مکان و زمان که مجلس عزاداری سقایی برپا می شود، ادای وظیفه کند.
==منبع==


==منبع==
اصغر شعاع، علی آنی زاده، رقیه حاجی محمدیاری، شهرزاد دوستی، الهه شایسته رخ، محرم و صفر در فرهنگ مردم ایران، مرکز تحقیقات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ص 29-32.
==پی نوشت==
==پی نوشت==
۱۰٬۰۷۲

ویرایش