بحر بن کعب تمیمی: تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «بحر(اَبجر)بن کعب تمیمی، از جنایتکاران حادثه کربلا است. بحربن کعببن عب...» ایجاد کرد) |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
بحر(اَبجر)بن کعب تمیمی، از جنایتکاران حادثه کربلا است. | '''بحر (اَبجر) بن کعب تمیمی،''' از جنایتکاران حادثه کربلا است. | ||
{{جعبه اطلاعات قاتل شهدای کربلا | |||
|اطلاعات قاتل = | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام کامل =بحر (اَبجر) بن کعب تمیمی | |||
| کنیه = | |||
| لقب = | |||
| زادروز/زادگاه = | |||
| محل زندگی =کوفه | |||
| نسب/قبیله =قبیله بنیتیمالله | |||
| خویشاوندان سرشناس = | |||
| تاریخ و مکان درگذشت= | |||
| نحوه درگذشت= | |||
| مدفن = | |||
| اقدامات = | |||
| انگیزه = | |||
| نقشهای برجسته =علاوه بر اینکه در قتل عبدالله بن حسن، کوچکترین فرزند امام حسن (ع) دست داشت، زیرجامه (لباس زیر) امام را هم به یغما برد | |||
| دیگر فعالیتها = | |||
| منصب = | |||
}} | |||
==زندگینامه== | |||
بحر بن کعب بن عبیدالله از بنیتیمالله بن ثعلبه بن عکابه از قبیله بنیتیمالله، از اهالی کوفه بود.<ref>- تاریخ طبری، ج6، ص57-58؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص240.</ref> | |||
==نقش در واقعه کربلا== | |||
بحر در روز عاشورا، علاوه بر اینکه در قتل عبدالله بن حسن، کوچکترین فرزند امام حسن (ع) دست داشت، زیرجامه (لباس زیر) امام را هم به یغما برد. | |||
هنگامیکه امام حسین (ع)، غرق خون و زخم برخاک افتاده بود، بحر بن کعب شمشیر خود را بلند کرد تا بر آن حضرت فرود آورد، اما عبدالله بن حسن که خود را به امام رسانده بود، دست خود را حائل شمشیر کرد و دستش قطع شد. عبدالله از درد فریاد کشید. امام او را در آغوش گرفته و دلداری داد.<ref>- وقعة الطف، ص253؛ انساب الاشراف، ج3، ص408؛ تاریخ طبری، ج5، ص451؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص77؛ قس ارشاد، ج2، ص468؛ مقاتل الطالبیین، ص116، نامش ابجربن کعب بود.</ref> | |||
==مرگ== | |||
پس از شهادت امام حسین (ع) و شروع تاراج غارتگران، زیرجامه امام را بحر بن کعب به یغما برد و بدن امام را برهنه ساخت. میگویند در اثر این کار هر دو دستش در تابستان مانند دو چوب خشک میخشکید و در زمستان تر بود و خون و چرک از آن میآمد و اینگونه بود تا توسط مختار به هلاکت رسید.<ref>- الطبقات الکبری، ج6، ص444؛ انساب الاشراف، ج3، ص408؛ تاریخ طبری، ج5، ص451؛ مروج الذهب، ج3، ص62؛ ارشاد، ج2، ص468؛ الفتوح، ج5، ص119؛ اللهوف، ص53؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص77. </ref> | |||
==منبع== | ==منبع== | ||
مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص 252. | مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص 252. | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
[[رده: تاریخ]] | [[رده: تاریخ]] | ||
[[رده: افراد]] | |||
[[رده: قاتلان کربلا]] | [[رده: قاتلان کربلا]] | ||
[[رده: غارتگران]] | [[رده: غارتگران]] |
نسخهٔ ۱۸ مارس ۲۰۱۸، ساعت ۱۲:۳۸
بحر (اَبجر) بن کعب تمیمی، از جنایتکاران حادثه کربلا است.
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | بحر (اَبجر) بن کعب تمیمی |
محل زندگی | کوفه |
نسب/قبیله | قبیله بنیتیمالله |
نقش در واقعه کربلا | |
نقشهای برجسته | علاوه بر اینکه در قتل عبدالله بن حسن، کوچکترین فرزند امام حسن (ع) دست داشت، زیرجامه (لباس زیر) امام را هم به یغما برد |
زندگینامه
بحر بن کعب بن عبیدالله از بنیتیمالله بن ثعلبه بن عکابه از قبیله بنیتیمالله، از اهالی کوفه بود.[۱]
نقش در واقعه کربلا
بحر در روز عاشورا، علاوه بر اینکه در قتل عبدالله بن حسن، کوچکترین فرزند امام حسن (ع) دست داشت، زیرجامه (لباس زیر) امام را هم به یغما برد. هنگامیکه امام حسین (ع)، غرق خون و زخم برخاک افتاده بود، بحر بن کعب شمشیر خود را بلند کرد تا بر آن حضرت فرود آورد، اما عبدالله بن حسن که خود را به امام رسانده بود، دست خود را حائل شمشیر کرد و دستش قطع شد. عبدالله از درد فریاد کشید. امام او را در آغوش گرفته و دلداری داد.[۲]
مرگ
پس از شهادت امام حسین (ع) و شروع تاراج غارتگران، زیرجامه امام را بحر بن کعب به یغما برد و بدن امام را برهنه ساخت. میگویند در اثر این کار هر دو دستش در تابستان مانند دو چوب خشک میخشکید و در زمستان تر بود و خون و چرک از آن میآمد و اینگونه بود تا توسط مختار به هلاکت رسید.[۳]
منبع
مرضیه محمدزاده، دوزخیان جاوید، نشر بصیرت، ص 252.
پی نوشت
- ↑ - تاریخ طبری، ج6، ص57-58؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص240.
- ↑ - وقعة الطف، ص253؛ انساب الاشراف، ج3، ص408؛ تاریخ طبری، ج5، ص451؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص77؛ قس ارشاد، ج2، ص468؛ مقاتل الطالبیین، ص116، نامش ابجربن کعب بود.
- ↑ - الطبقات الکبری، ج6، ص444؛ انساب الاشراف، ج3، ص408؛ تاریخ طبری، ج5، ص451؛ مروج الذهب، ج3، ص62؛ ارشاد، ج2، ص468؛ الفتوح، ج5، ص119؛ اللهوف، ص53؛ الکامل فی التاریخ، ج4، ص77.