عنقاى اصفهانى: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۸: خط ۴۸:
==زندگینامه==
==زندگینامه==


نامش میرزا محمدحسین، تخلص شعرى‌اش «عنقا» ملقب به «ملک‌الشعرا» و بزرگ‌ترین فرزند [[همای شیرازی‌|هماى شیرازى]] از شعراى پرآوازۀ سدۀ سیزدهم هجرى و برادر [[طرب اصفهانى]] و [[سها|سُهاى اصفهانى]] بود. وی در سال ١٢٦٠ هجری قمری در اصفهان به دنیا آمد. عنقا نزد پدرش به تحصیل علوم و فنون و خوشنویسى پرداخت و غالبا با شعرا و عرفا معاشر بود. فنون ادب فارسی و عربی و علوم عقلی و نقلی به خصوص فلسفه و عرفان را نزد پدر و دیگر اساتید در اصفهان آموخت. عنقا در انجمن‌های شعرای اصفهان نظیر انجمن «ابوالفقراء» و انجمن‌های بعد از آن شرکت می‌کرد و جزو شعرای طبقه‌ی اول محسوب می‌شد و در سال ١٢٨٦ ه. ق انجمن در خانه‌ی عنقا نیز برگزار شد. وی علاوه بر شاعری خوشنویس بود که این هنر را در نزد پدر و میرزا عبدالحسین گلستانه آموخته بود. او در سفری به تهران در سال ١٢٩٢ ه. ق  به دربار ناصرالدّین شاه قاجار راه یافت و لقب «ملک‌الشعرایی» را دریافت نمود.
نامش میرزا محمدحسین، تخلص شعرى‌اش «عنقا» ملقب به «ملک‌الشعرا» و بزرگ‌ترین فرزند [[همای شیرازی‌|هماى شیرازى]] از شعراى پرآوازه سده سیزدهم هجرى و برادر [[طرب اصفهانى]] و [[سها|سُهاى اصفهانى]] بود. وی در سال ١٢٦٠ هجری قمری در اصفهان به دنیا آمد. عنقا نزد پدرش به تحصیل علوم و فنون و خوشنویسى پرداخت و غالبا با شعرا و عرفا معاشر بود. فنون ادب فارسی و عربی و علوم عقلی و نقلی به خصوص فلسفه و عرفان را نزد پدر و دیگر اساتید در اصفهان آموخت. عنقا در انجمن‌های شعرای اصفهان نظیر انجمن «ابوالفقراء» و انجمن‌های بعد از آن شرکت می‌کرد و جزو شعرای طبقه‌ی اول محسوب می‌شد و در سال ١٢٨٦ ه. ق انجمن در خانه‌ی عنقا نیز برگزار شد. وی علاوه بر شاعری خوشنویس بود که این هنر را در نزد پدر و میرزا عبدالحسین گلستانه آموخته بود. او در سفری به تهران در سال ١٢٩٢ ه. ق  به دربار ناصرالدین شاه قاجار راه یافت و لقب «ملک‌الشعرایی» را دریافت نمود.


عنقا در سال ١٣٠٨ ه. ق در اصفهان به علت مسمومیت ناشی از نوشیدن قهوه زهرآگین درگذشت.
عنقا در سال ١٣٠٨ ه. ق در اصفهان به علت مسمومیت ناشی از نوشیدن قهوه زهرآگین درگذشت.


==آثار==
==آثار==
سبک عنقاى اصفهانى در قصیده متأثر از شیوه متقدمین بوده و غالبا در سبک خراسانى شعر می‌سروده ولى در غزل و مراثى به سبک عراقى متمایل بوده است. مدایح غرّایی در مدح امام علی (ع) و مراثی کربلا در دیوان او قرار دارد.<ref>برگزیده دیوان سه شاعر اصفهان؛ زندگانی عنقا با تلخیص، ص ۳- ۸۴.</ref>
سبک عنقاى اصفهانى در قصیده متأثر از شیوه متقدمین بوده و غالبا در سبک خراسانى شعر می‌سروده ولى در غزل و مراثى به سبک عراقى متمایل بوده است. مدایح غرایی در مدح امام علی (ع) و مراثی کربلا در دیوان او قرار دارد.<ref>برگزیده دیوان سه شاعر اصفهان؛ زندگانی عنقا با تلخیص، ص ۳- ۸۴.</ref>


==اشعار==
==اشعار==
خط ۱۲۲: خط ۱۲۲:
| class="b" |<span class="beyt">خوش‌تر این باشد زبان گردد بکام از غصه لالم </span>
| class="b" |<span class="beyt">خوش‌تر این باشد زبان گردد بکام از غصه لالم </span>
|-
|-
| class="b" |<span class="beyt"> راستی آن به که گردد مژّگان پیکان بچشمم‌</span>
| class="b" |<span class="beyt"> راستی آن به که گردد مژگان پیکان بچشمم‌</span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">غنچه‌ی لعل علی اصغر چو آید در خیالم </span>
| class="b" |<span class="beyt">غنچه‌ی لعل علی اصغر چو آید در خیالم </span>
خط ۱۶۴: خط ۱۶۴:
| class="b" |<span class="beyt"> زد عطش آتش بجانم سوخت مغز استخوانم‌</span>
| class="b" |<span class="beyt"> زد عطش آتش بجانم سوخت مغز استخوانم‌</span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">آخر ای بی‌رحم سنگین دل ترحّم کن بحالم </span>
| class="b" |<span class="beyt">آخر ای بی‌رحم سنگین دل ترحم کن بحالم </span>
|-
|-
| class="b" |<span class="beyt"> منکه جبریلم ز خدمت سرور خیل ملک شد</span>
| class="b" |<span class="beyt"> منکه جبریلم ز خدمت سرور خیل ملک شد</span>
خط ۲۱۸: خط ۲۱۸:
| class="b" |<span class="beyt"> ام لیلی گشت مجنون، زلف چون زنجیر اکبر</span>
| class="b" |<span class="beyt"> ام لیلی گشت مجنون، زلف چون زنجیر اکبر</span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">دید اندر خاک و خون افتاده بی‌عزّت بخواری </span>
| class="b" |<span class="beyt">دید اندر خاک و خون افتاده بی‌عزت بخواری </span>
|-
|-
| class="b" |<span class="beyt"> گفت مادر خیز و بنشین شانه زن بر موی مشکین‌</span>
| class="b" |<span class="beyt"> گفت مادر خیز و بنشین شانه زن بر موی مشکین‌</span>
خط ۲۴۴: خط ۲۴۴:
| class="b" |<span class="beyt">با دل پر خون بگریم همچو ابر نوبهاری </span>
| class="b" |<span class="beyt">با دل پر خون بگریم همچو ابر نوبهاری </span>
|-
|-
| class="b" |<span class="beyt"> در نوا عنقا نگردی بلبل گلزار جنّت‌</span>
| class="b" |<span class="beyt"> در نوا عنقا نگردی بلبل گلزار جنت‌</span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">راست با شور حسینی گر بلحن خود نزاری  </span>
| class="b" |<span class="beyt">راست با شور حسینی گر بلحن خود نزاری  </span>
خط ۲۵۱: خط ۲۵۱:


{| style="margin: 0 auto; "
{| style="margin: 0 auto; "
| class="b" |<span class="beyt"> آمد محرّم و باز چون ابر نو بهاری‌</span>
| class="b" |<span class="beyt"> آمد محرم و باز چون ابر نو بهاری‌</span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">از چشم مردمان شد سیل سرشک جاری </span>
| class="b" |<span class="beyt">از چشم مردمان شد سیل سرشک جاری </span>
خط ۳۴۴: خط ۳۴۴:
| class="b" |<span class="beyt"> غنچه لعل اصغر و گل روی اکبر لاله لیلی‌</span>
| class="b" |<span class="beyt"> غنچه لعل اصغر و گل روی اکبر لاله لیلی‌</span>
| style="width:2em;" |
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">وقت آن آمد که سر از غرفه‌ی جنّت برآری </span>
| class="b" |<span class="beyt">وقت آن آمد که سر از غرفه‌ی جنت برآری </span>
|-
|-
| class="b" |<span class="beyt"> تا ببینی پاره‌پاره همچو گل از تیر و خنجر</span>
| class="b" |<span class="beyt"> تا ببینی پاره‌پاره همچو گل از تیر و خنجر</span>