پرده خوانی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:Meisam Amani (2).jpg|بندانگشتی|نمایی از یک مجلس پرده‌خوانی <!--نخستین سوگواره پرده‌خوانی استان خراسان رضوی-->]]
[[رده:هنر]]
'''پرده خوانی'''، هنری از هنرهای نمایشی عامه که به نقل واقعه های مذهبی، به ویژه واقعه عاشورا از روی تصاویر نقاشی شده روی پرده اختصاص دارد. در پرده خوانی نقالی که «پرده خوان» نامیده می شود، با بیانی رسا و آهنگین داستان واقعه های مجالس پرده را شرح می دهد. پرده خوانی از جمله هنرهای معرکه گیری و ترکیبی از فنون قصه گویی و نقالی (ه‍ م) است. پرده خوانی را شمایل گردانی (ه‍ م)، پرده داری و پرده گردانی نیز می گویند (بیضایی، نمایش...، 73؛ خلج، 61؛ ملک پور ، گزیده.... 135؛ نیز نک: حسن بیگی، 341: شاملو، 384/1 ؛ ناظرزاده، 185). «صورت خوانی» را بخشی از پرده خوانی (بیضایی، همان، 74) ریا با پرده خوانی یکی دانسته اند (غریب‌پور، 55).
'''پرده خوانی'''، هنری از هنرهای نمایشی عامه که به نقل واقعه های مذهبی، به ویژه واقعه عاشورا از روی تصاویر نقاشی شده روی پرده اختصاص دارد. در پرده خوانی نقالی که «پرده خوان» نامیده می شود، با بیانی رسا و آهنگین داستان واقعه های مجالس پرده را شرح می دهد. پرده خوانی از جمله هنرهای معرکه گیری و ترکیبی از فنون قصه گویی و نقالی (ه‍ م) است. پرده خوانی را شمایل گردانی (ه‍ م)، پرده داری و پرده گردانی نیز می گویند (بیضایی، نمایش...، 73؛ خلج، 61؛ ملک پور ، گزیده.... 135؛ نیز نک: حسن بیگی، 341: شاملو، 384/1 ؛ ناظرزاده، 185). «صورت خوانی» را بخشی از پرده خوانی (بیضایی، همان، 74) ریا با پرده خوانی یکی دانسته اند (غریب‌پور، 55).


خط ۱۵: خط ۱۷:
ارتباط پرده خوانی و تعزیه خوانی (ه‍ م) و تأثیر متقابل آنها که هر دو از هنرهای دینی یا قدسی (غریب پور، 56) به شمار می روند، بدیهی به نظر می رسد. برخی پرده خوانی و شمایل خوانی را هنری مرکب از هنر تجسمی نقاشی و هنر کلامی نقالی و مرتبط با روضه خوانی و تعزیه خوانی (بلوکباشی، «شمایل نگاری»، 7)، و بعضی دیگر آن را مقدم بر تعزیه و در شکوفایی آن مؤثر می دانند (بیضایی، نمایش، 74؛ همایونی، همانجا؛ ملک پور، سیر...، 54؛ غریب پور، 64؛ ناظرزاده، 185)
ارتباط پرده خوانی و تعزیه خوانی (ه‍ م) و تأثیر متقابل آنها که هر دو از هنرهای دینی یا قدسی (غریب پور، 56) به شمار می روند، بدیهی به نظر می رسد. برخی پرده خوانی و شمایل خوانی را هنری مرکب از هنر تجسمی نقاشی و هنر کلامی نقالی و مرتبط با روضه خوانی و تعزیه خوانی (بلوکباشی، «شمایل نگاری»، 7)، و بعضی دیگر آن را مقدم بر تعزیه و در شکوفایی آن مؤثر می دانند (بیضایی، نمایش، 74؛ همایونی، همانجا؛ ملک پور، سیر...، 54؛ غریب پور، 64؛ ناظرزاده، 185)


== پرده خوان ==
==پرده خوان==
پرده خوان که او را درویش (غریب پور، 61؛ موسوی، 45)، پرده گردان (شاملو، 380/1 -381)، پرده چی (هدایت، 54) و در لرستان تذکره خوان مینامند (موسوی، همانجا)، از برخی روایات مذهبی آگاهی دارد و با صوتی خوش و بیانی جذاب و رسا آنها را توصیف می کند. برخی از پرده خوانان به هنر شمایل نگاری نیز کم و بیش آشنایی داشتند و گروهی از شمایل نگاران خود پرده خوانی می کردند (عناصری، 200 ؛ ناظرزاده، همانجا). پرده خوان با شیوه های نمایشی کردن وقایع آشنا بود و در مواقع لازم، برای بیان و شرح واقعه‌ها از اشعار مناسب استفاده میکرد(شاملو، 381/1).
پرده خوان که او را درویش (غریب پور، 61؛ موسوی، 45)، پرده گردان (شاملو، 380/1 -381)، پرده چی (هدایت، 54) و در لرستان تذکره خوان مینامند (موسوی، همانجا)، از برخی روایات مذهبی آگاهی دارد و با صوتی خوش و بیانی جذاب و رسا آنها را توصیف می کند. برخی از پرده خوانان به هنر شمایل نگاری نیز کم و بیش آشنایی داشتند و گروهی از شمایل نگاران خود پرده خوانی می کردند (عناصری، 200 ؛ ناظرزاده، همانجا). پرده خوان با شیوه های نمایشی کردن وقایع آشنا بود و در مواقع لازم، برای بیان و شرح واقعه‌ها از اشعار مناسب استفاده میکرد(شاملو، 381/1).
پرده خوان که معمولا خود را «سید» معرفی می کند، شالی سبز به کمر و پارچه ای سیاه یا سبز بر سر می بندد و یا به جای پارچه، کلاهی سیاه یا سبز بر سر می گذارد (موسوی، 46؛ شاملو، همانجا). به هنگام پرده خوانی ابتدا طومار را به دیوار نصب، و سپس آن را باز می کند و آنگاه پارچه سفید روی پرده را کم کم کنار می زند و با چوب دستی خود که مِطرق یا مِطراق نام دارد (بیضایی، «نمایش...»، 31؛ عناصری، 174)، به تصاویر مجالس پرده اشاره، و با بیان مقدمه ای کار خود را آغاز می کند. شماری از پرده خوانان از روی طوماری که در دست دارند، داستان واقعه‌های پرده را می خوانند (رهبری، 46).
پرده خوان که معمولا خود را «سید» معرفی می کند، شالی سبز به کمر و پارچه ای سیاه یا سبز بر سر می بندد و یا به جای پارچه، کلاهی سیاه یا سبز بر سر می گذارد (موسوی، 46؛ شاملو، همانجا). به هنگام پرده خوانی ابتدا طومار را به دیوار نصب، و سپس آن را باز می کند و آنگاه پارچه سفید روی پرده را کم کم کنار می زند و با چوب دستی خود که مِطرق یا مِطراق نام دارد (بیضایی، «نمایش...»، 31؛ عناصری، 174)، به تصاویر مجالس پرده اشاره، و با بیان مقدمه ای کار خود را آغاز می کند. شماری از پرده خوانان از روی طوماری که در دست دارند، داستان واقعه‌های پرده را می خوانند (رهبری، 46).
خط ۳۱: خط ۳۳:
در عصر قاجار پرده خوانی رونق بیشتری یافت و پرده خوانی و شمایل گردانی به مجموعه آیینهای مراسم سوگواری افزوده شد و در مکانهای متبرکی مانند امامزاده ها و زیارتگاهها برپا می شد (حسن بیگی، 341۔ 343؛ غریب پور، 56). رفته رفته در تمام ایام سال پرده خوانان در محل تجمع و گذر مردم، مانند میدانها، چارسوها و سرگذرها برده می گشودند و پرده خوانی می کردند.
در عصر قاجار پرده خوانی رونق بیشتری یافت و پرده خوانی و شمایل گردانی به مجموعه آیینهای مراسم سوگواری افزوده شد و در مکانهای متبرکی مانند امامزاده ها و زیارتگاهها برپا می شد (حسن بیگی، 341۔ 343؛ غریب پور، 56). رفته رفته در تمام ایام سال پرده خوانان در محل تجمع و گذر مردم، مانند میدانها، چارسوها و سرگذرها برده می گشودند و پرده خوانی می کردند.


== منابع ==
==منابع==
 
* الیاده، میرچا، رساله در تاریخ ادیان، ترجمه جلال ستاری، تهران، 1372ش؛ بلوکباشی، علی، شمایل تگاری در حوزه هنرهای عامه ایران، کتاب ماه هنر، تهران، 1380ش، شم 31-32؛ همو، قهوه خانه های ایران، تهران، 1375ش؛ یضایی، بهرام نمایش در ایران، تهران، 1392ش؛ همو، نمایش در ایران، نقالی»، مجله موسیقی تهران، 1361ش؛ س 2، شه 66 پیترسن، مره تعزیه و هنرهای مربوط به آن ده تعزیه هنر بومی پیشرو ایران، به کوشش ب. چلکووسکی، ترجمة داوود حاتمی، تهران، 1367 ش؛ حسن بیگی، مه تهران قدیم، تهران، 1366ش؛ خلج، منصوره تاریخچه نمایش در باختران، تهران، 1362ئی؛ رهبری، عباس، «محرم»، تلاش، تهران، 1329 - 1328 ش. شه 21؛ سیف، هادی، نقاشی قهوه خانه، تهران، 1369ش؛ شاملو احمد، کتاب کوچه، تهران، 1378ش. دفتر أول: عناصری، جابر، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، تهران، 1366ش؛ غریب پوره بهروز، «هنر مقدس صورت خوانی = پرده خوانی»، فصلنامه نشر: تهران، 1378ش، شم 40؛ شیمی علی اصغر تاریخ جامع قم، قم، حکمت؛ فرنانا، ماریا رتوریا، «شایل اهل بیت ، ترجمة آذرمیدخت جلیل نیا، نشر دانش، تهران، 1372ش. شه 2: کاشنی، حسین، فترتنامه سلطانی، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، 1350ش؛ محجوب، محمدجعفر تأثیر تناتر اروپایی و نفوذ روشهای نمایشی آن در تعزیه»، تعزیه هنر بومی پیشرو ایران، به کوشش پ. چلکووسکی، ترجمه داوود حاتمی، تهران، 1367ش؛ ملکپور، جمشید سیر تحول مضامین در شبیه خراتی، تهران، 1366ش؛ همره گزیده ای از تاریخ نمایش در جهان، تهران، 1369ش؛ موسوی، سیامک، نمایش در لرستان از آیین تا سال 1370 [6]، خرم آباد، 1379ش؛ ناظرزاده کرمانی، فرهاد، مجموعه مقالات مطالعات ایرانی، تهران، 1380ش. شه 4: هدایت، صادق، علویه خانم وولگاری، تهران، 1322 ش؛ همایونی، صادق، تعزیه و تعزیه خوانی، تهران، 1353ش؛ تیز: ER مریم میرفخرایی پرده داری (حجابت)، از مناصب مهم دربار خلفا و فرمانروایان . متصدی این منصبا حساس را پرده دار (حاجب) می خواندند که در دوره هایی از قدرت بسیار برخوردار بود و نزدیک ترین کس به خلیفه با سلطان به شمار می رفت. این منصب را برخی از معاصران به سادگی به معنی دریانی پادشاه، و متصدی آن را . گرفته اند (محقق، 65)؛ اما در منابع کهن رساندن اخبار رعیت به خلیفه یا سلطان و اجازه گرفتن از او برای ایشان را از وظایف پرده دار دانسته و آورده اند او را از این رو پرده دار میخوانند که خلیفه یا سلطان را از دید کسانی که بخواهند بی اجازه بر او وارد شوند، دور نگاه می دارد (قلقشندی، 449 / 5 ؛ نیز نک: انوری، حسن، 23-24). واژه حجابت در عربستان پیش از اسلام به معنی پرده داری کعبه کاملا شناخته شده بود (خوارزمی، 145) د پیداست که پرده دار وظیفة نگهداری و مراقبت از آن را برعهده داشته است. به کار رفتن واژه پرده دار در روایات مربوط به ایران باستان، و نیز در شاهنامه فردوسی که مبتنی بر روایات بازمانده از روزگاران کهن است، بیانگر وجرد
 
 
 
 
 


*الیاده، میرچا، رساله در تاریخ ادیان، ترجمه جلال ستاری، تهران، 1372ش.
*بلوکباشی، علی، شمایل تگاری در حوزه هنرهای عامه ایران، کتاب ماه هنر، تهران، 1380ش، شم 31-32.
*همو، قهوه خانه های ایران، تهران، 1375ش.
*بیضایی، بهرام نمایش در ایران، تهران، 1392ش.
*همو، «نمایش در ایران، نقالی»، مجله موسیقی تهران، 1361ش؛ س 2، شم‍ 66.
*پیترسن، س «تعزیه و هنرهای مربوط به آن»، تعزیه هنر بومی پیشرو ایران، به کوشش ب. چلکووسکی، ترجمة داوود حاتمی، تهران، 1367 ش.
*حسن بیگی، م.، تهران قدیم، تهران، 1366ش.
*خلج، منصوره تاریخچه نمایش در باختران، تهران، 1364ش.
*رهبری، عباس، «محرم»، تلاش، تهران، 1349 - 1348 ش. شم‍ 21.
*سیف، هادی، نقاشی قهوه خانه، تهران، 1369ش.
*شاملو احمد، کتاب کوچه، تهران، 1378ش. دفتر أول: عناصری، جابر، درآمدی بر نمایش و نیایش در ایران، تهران، 1366ش.
*غریب پوره بهروز، «هنر مقدس صورت خوانی = پرده خوانی»، فصلنامه نشر: تهران، 1378ش، شم‍ 40.
*فقیهی علی اصغر، تاریخ جامع قم، قم، حکمت.
*فرنانا، ماریا رتوریا، «شایل اهل بیت ، ترجمة آذرمیدخت جلیل نیا، نشر دانش، تهران، 1374ش. شم‍ 3.
*کاشفی، حسین، فتوتنامه سلطانی، به کوشش محمدجعفر محجوب، تهران، 1350ش.
*محجوب، محمدجعفر، «تأثیر تناتر اروپایی و نفوذ روشهای نمایشی آن در تعزیه»، تعزیه هنر بومی پیشرو ایران، به کوشش پ. چلکووسکی، ترجمه داوود حاتمی، تهران، 1367ش.
*ملکپور، جمشید، سیر تحول مضامین در شبیه خوانی، تهران، 1366ش.
*همو، گزیده ای از تاریخ نمایش در جهان، تهران، 1369ش.
*موسوی، سیامک، نمایش در لرستان از آیین تا سال 1370 [؟]، خرم آباد، 1379ش.
*ناظرزاده کرمانی، فرهاد، مجموعه مقالات مطالعات ایرانی، تهران، 1380ش. شم‍ 4.
*هدایت، صادق، علویه خانم وولگاری، تهران، 1342 ش.
*همایونی، صادق، تعزیه و تعزیه خوانی، تهران، 1353ش.


نیز:


*ER




[[پرونده:Meisam Amani (2).jpg|بندانگشتی|نمایی از یک مجلس پرده‌خوانی <!--نخستین سوگواره پرده‌خوانی استان خراسان رضوی-->]]
[[رده:هنر]]
[[رده:هنر]]
[[رده:آثار نمایشی]]
[[رده:آثار نمایشی]]
[[رده:پرده خوانی]]
[[رده:پرده خوانی]]
[[رده:آئین‌ها و مراسم]]
[[رده:آئین‌ها و مراسم]]