عاشوراشناسی پژوهشی درباره هدف امام حسین (ع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «محمّد اسفندیاری. چاپ اول: قم، صحیفهٔ خرد، 1387. 368 ص، رقعی. جدول. 7 از معدود آ...» ایجاد کرد)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
محمّد اسفندیاری. چاپ اول: قم، صحیفهٔ خرد، 1387. 368 ص، رقعی. جدول. 7
محمّد اسفندیاری. چاپ اول: قم، صحیفهٔ خرد، 1387. 368 ص، رقعی. جدول.  
از معدود آثاری است که تاکنون در بارهٔ هدف امام حسین - ع - نوشته شده. در مقدمهٔ کتاب باختصار، و در متن آن بتفصیل، ضمن تحریر محل نزاع، گفته شده است معمولاً هنگامی که از اهداف امام حسین سخن میرود، موضوعاتی چون احقاق حق، ابطال باطل، امر به معروف، نهی از منکر، برپایی عدالت، احیای سنت و اما تهٔ بدعت به یاد میآید. اینها اهداف درجهٔ اول آن حضرت است و در آنها هیچ اختلافی نیست. آنچه مورد اختلاف است و موضوع بحث این کتاب، اهداف درجهٔ دوم امام یا برنامه های اوست. یعنی هدف آن حضرت در هجرت از مدینه به مکه و از آنجا به کوفه چه بود؛ پرهیز از بیعت یا تشکیل حکومت یا استقبال از شهادت و یا اموری دیگر (ص 11 - 12). نویسنده ضمن استقصای نظریاتی که دربارهٔ هدف امام حسین ارائه شده، آنها را به هفت نظریه تقسیم کرده است: 1. امتناع از بیعت (دفاع)، 2. حکومت - شهادت، 3. شهادت عرفانی، 4. شهادت تکلیفی، 5. شهادت فدیه ای، 6. شهادت سیاسی، 7. تشکیل حکومت. نویسنده ضمن تبیین هر یک از این نظریات، شش نظریهٔ نخست را مردود و نظریهٔ هفتم را محصحیح دانسته است. در مقدمهٔ کتاب، ضمن اشاره به بیست مطلب جدید که نخستین بار در کتاب حاضر مطرح شده است، می خوانیم: «این نویسنده در کتاب حاضر یک نظریهٔ حدّاقلی و یک نظریهٔ حدّاکثری ارائه کرده است. نظریهٔ حذاقلی من این است که امام حسین - ع - به قصد شهادت قیام نکرد و هدفش تضحیه نبود.... و اما نظریهٔ حداکثری نویسنده این است که به گواهی تاریخ، امام حسین - ع - به هدف تشکیل حکومت (اقامهٔ امامت یا اعادهٔ خلافت)، قیام کرد» (ص 20 - 21). مطالب کتاب به سه پاره تقسیم شده است: «هدف شناسی امام حسین (ع)»، «کوفه، انتخاب درست امام حسین (ع)» و «دیدگاه گذشتگان». در پارهٔ نخست، ضمن روشن ساختن موضوع مورد اختلاف در بارهٔ هدف امام حسین و گزارش از هر نظریه و نقد هر یک، به اثبات نظریهٔ حکومت پرداخته و به مهمترین اشکال وارد بر ان (تضاد با علم امام)، پاسخ داده شده است. در پارهٔ دوم کتاب، نویسنده عهده دار اثبات این موضوع شده است که رفتن امام حسین به طرف کوفه، درست و نظر ناصحان و مانعان اشتباه بود. باشد که هم پاسخی باشد به برخی از اهل سنت، و هم به گروهی از شیعیان که می پندارند اگر نظریهٔ حکومت پذیرفته شود، معنایش این است که امام اشتباه کرد و آنچه پیش بینی کرده بود به وقوع نپیوست. در پارهٔ سوم، دیدگاه اعلام شیعه، از قرن چهارم تا ششم، دربارهٔ هدف امام حسین -ع - آمده است. این بخش از کتاب، تأیید نظر مختار نویسنده است و عهده دار تبیین این نکته که مشایخ بزرگ شیعه (شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، شیخ طبرسی
 
و ابن شهرآشوب)، نیز معتقد بودند که امام حسین قصد شهادت نداشت.
 
از معدود آثاری است که تاکنون دربارهٔ هدف امام حسین -ع- نوشته شده. در مقدمهٔ کتاب به اختصار و در متن آن به تفصیل، ضمن تحریر محل نزاع، گفته شده است معمولاً هنگامی که از اهداف امام حسین سخن می‌رود، موضوعاتی چون احقاق حق، ابطال باطل، امر به معروف، نهی از منکر، برپایی عدالت، احیای سنت و اماتهٔ بدعت به یاد می‌آید. این‌ها اهداف درجهٔ اول آن حضرت است و در آن‌ها هیچ اختلافی نیست. آنچه مورد اختلاف است و موضوع بحث این کتاب، اهداف درجهٔ دوم امام یا برنامه‌های اوست. یعنی هدف آن حضرت در هجرت از مدینه به مکه و از آنجا به کوفه چه بود؛ پرهیز از بیعت یا تشکیل حکومت یا استقبال از شهادت و یا اموری دیگر (ص 11-12).  
 
 
نویسنده ضمن استقصای نظریاتی که دربارهٔ هدف امام حسین ارائه شده، آن‌ها را به هفت نظریه تقسیم کرده است: 1. امتناع از بیعت (دفاع)، 2. حکومت-شهادت، 3. شهادت عرفانی، 4. شهادت تکلیفی، 5. شهادت فدیه‌ای، 6. شهادت سیاسی، 7. تشکیل حکومت. نویسنده ضمن تبیین هر یک از این نظریات، شش نظریهٔ نخست را مردود و نظریهٔ هفتم را صحیح دانسته است.
 
 
در مقدمهٔ کتاب، ضمن اشاره به بیست مطلب جدید که نخستین بار در کتاب حاضر مطرح شده است، می‌خوانیم: «این نویسنده در کتاب حاضر یک نظریهٔ حدّاقلی و یک نظریهٔ حدّاکثری ارائه کرده است. نظریهٔ حدّاقلی من این است که امام حسین -ع- به قصد شهادت قیام نکرد و هدفش تضحیه نبود.... و اما نظریهٔ حداکثری نویسنده این است که به گواهی تاریخ، امام حسین -ع- به هدف تشکیل حکومت (اقامهٔ امامت یا اعادهٔ خلافت)، قیام کرد» (ص 20-21).  
 
 
مطالب کتاب به سه پاره تقسیم شده است:  
 
 
«هدف‌شناسی امام حسین (ع)»، «کوفه، انتخاب درست امام حسین (ع)» و «دیدگاه گذشتگان». در پارهٔ نخست، ضمن روشن ساختن موضوع مورد اختلاف دربارهٔ هدف امام حسین و گزارش از هر نظریه و نقد هر یک، به اثبات نظریهٔ حکومت پرداخته و به مهم‌ترین اشکال وارد بر آن (تضاد با علم امام)، پاسخ داده شده است.  
 
 
در پارهٔ دوم کتاب، نویسنده عهده‌دار اثبات این موضوع شده است که رفتن امام حسین به طرف کوفه، درست و نظر ناصحان و مانعان اشتباه بود. باشد که هم پاسخی باشد به برخی از اهل سنت، و هم به گروهی از شیعیان که می‌پندارند اگر نظریهٔ حکومت پذیرفته شود، معنایش این است که امام اشتباه کرد و آنچه پیش‌بینی کرده بود به وقوع نپیوست.  
 
 
در پارهٔ سوم، دیدگاه اعلام شیعه، از قرن چهارم تا ششم، دربارهٔ هدف امام حسین -ع- آمده است. این بخش از کتاب، تأیید نظر مختار نویسنده است و عهده‌دار تبیین این نکته که مشایخ بزرگ شیعه (شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، شیخ طبرسی و ابن شهرآشوب)، نیز معتقد بودند که امام حسین قصد شهادت نداشت.





نسخهٔ ‏۱۶ دسامبر ۲۰۱۷، ساعت ۱۶:۳۹

محمّد اسفندیاری. چاپ اول: قم، صحیفهٔ خرد، 1387. 368 ص، رقعی. جدول.


از معدود آثاری است که تاکنون دربارهٔ هدف امام حسین -ع- نوشته شده. در مقدمهٔ کتاب به اختصار و در متن آن به تفصیل، ضمن تحریر محل نزاع، گفته شده است معمولاً هنگامی که از اهداف امام حسین سخن می‌رود، موضوعاتی چون احقاق حق، ابطال باطل، امر به معروف، نهی از منکر، برپایی عدالت، احیای سنت و اماتهٔ بدعت به یاد می‌آید. این‌ها اهداف درجهٔ اول آن حضرت است و در آن‌ها هیچ اختلافی نیست. آنچه مورد اختلاف است و موضوع بحث این کتاب، اهداف درجهٔ دوم امام یا برنامه‌های اوست. یعنی هدف آن حضرت در هجرت از مدینه به مکه و از آنجا به کوفه چه بود؛ پرهیز از بیعت یا تشکیل حکومت یا استقبال از شهادت و یا اموری دیگر (ص 11-12).


نویسنده ضمن استقصای نظریاتی که دربارهٔ هدف امام حسین ارائه شده، آن‌ها را به هفت نظریه تقسیم کرده است: 1. امتناع از بیعت (دفاع)، 2. حکومت-شهادت، 3. شهادت عرفانی، 4. شهادت تکلیفی، 5. شهادت فدیه‌ای، 6. شهادت سیاسی، 7. تشکیل حکومت. نویسنده ضمن تبیین هر یک از این نظریات، شش نظریهٔ نخست را مردود و نظریهٔ هفتم را صحیح دانسته است.


در مقدمهٔ کتاب، ضمن اشاره به بیست مطلب جدید که نخستین بار در کتاب حاضر مطرح شده است، می‌خوانیم: «این نویسنده در کتاب حاضر یک نظریهٔ حدّاقلی و یک نظریهٔ حدّاکثری ارائه کرده است. نظریهٔ حدّاقلی من این است که امام حسین -ع- به قصد شهادت قیام نکرد و هدفش تضحیه نبود.... و اما نظریهٔ حداکثری نویسنده این است که به گواهی تاریخ، امام حسین -ع- به هدف تشکیل حکومت (اقامهٔ امامت یا اعادهٔ خلافت)، قیام کرد» (ص 20-21).


مطالب کتاب به سه پاره تقسیم شده است:


«هدف‌شناسی امام حسین (ع)»، «کوفه، انتخاب درست امام حسین (ع)» و «دیدگاه گذشتگان». در پارهٔ نخست، ضمن روشن ساختن موضوع مورد اختلاف دربارهٔ هدف امام حسین و گزارش از هر نظریه و نقد هر یک، به اثبات نظریهٔ حکومت پرداخته و به مهم‌ترین اشکال وارد بر آن (تضاد با علم امام)، پاسخ داده شده است.


در پارهٔ دوم کتاب، نویسنده عهده‌دار اثبات این موضوع شده است که رفتن امام حسین به طرف کوفه، درست و نظر ناصحان و مانعان اشتباه بود. باشد که هم پاسخی باشد به برخی از اهل سنت، و هم به گروهی از شیعیان که می‌پندارند اگر نظریهٔ حکومت پذیرفته شود، معنایش این است که امام اشتباه کرد و آنچه پیش‌بینی کرده بود به وقوع نپیوست.


در پارهٔ سوم، دیدگاه اعلام شیعه، از قرن چهارم تا ششم، دربارهٔ هدف امام حسین -ع- آمده است. این بخش از کتاب، تأیید نظر مختار نویسنده است و عهده‌دار تبیین این نکته که مشایخ بزرگ شیعه (شیخ مفید، سید مرتضی، شیخ طوسی، شیخ طبرسی و ابن شهرآشوب)، نیز معتقد بودند که امام حسین قصد شهادت نداشت.



منابع

کتابشناسی تاریخی امام حسین علیه‌السلام، محمد اسفندیاری، ص 243-244.

پی نوشت