نظیری نیشابوری: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
محمّد حسین نیشابوری معروف به «نظیری» شاعر مشهور ایران در آغاز قرن یازدهم هجری است که با سلاطین صفوی هم عصر بوده است. | '''محمّد حسین نیشابوری''' معروف به «نظیری» شاعر مشهور ایران در آغاز قرن یازدهم هجری است که با سلاطین صفوی هم عصر بوده است. {{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | ||
| نام = نظیری نیشابوری | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام اصلی = محمد حسین نیشابوری | |||
| زمینه فعالیت = | |||
| ملیت = | |||
| تاریخ تولد = | |||
| محل تولد = | |||
| والدین = | |||
| تاریخ مرگ = 1021 ه. ق. | |||
| محل مرگ = احمد آباد گجرات | |||
| علت مرگ = | |||
| محل زندگی = | |||
| مختصات محل زندگی = | |||
| مدفن = | |||
|مذهب = | |||
|در زمان حکومت = | |||
|اتفاقات مهم = | |||
| نام دیگر = | |||
|لقب = | |||
|بنیانگذار = | |||
| پیشه = | |||
| سالهای نویسندگی = | |||
|سبک نوشتاری = | |||
|کتابها = | |||
|مقالهها = | |||
|نمایشنامهها = | |||
|فیلمنامهها = | |||
|دیوان اشعار = | |||
|تخلص = | |||
|فیلم ساخته بر اساس اثر= | |||
| همسر = | |||
| شریک زندگی = | |||
| فرزندان = | |||
|تحصیلات = | |||
|دانشگاه = | |||
|حوزه = | |||
|شاگرد = | |||
|استاد = | |||
|علت شهرت = | |||
| تأثیرگذاشته بر = | |||
| تأثیرپذیرفته از = | |||
| وبگاه = | |||
|گفتاورد = | |||
|امضا = | |||
}} | |||
نظیری در جوانی از ایران به هند، به دربار | == زندگینامه == | ||
نظیری در جوانی از ایران به هند، به دربار «عبد الرحمن خان خاقان» رفت و سپس به دربار «اکبر شاه» راه یافت و به مدح آن دو پادشاه و نیز «جهانگیر پسر اکبر شاه» پرداخت. ولی بیشتر عمر خود را در احمد آباد گجرات گذرانید و مخصوصا چند سال آخر زندگی را در انزوا و گوشهنشینی سرگرم تفکرات عارفانه بود و همانجا به سال 1021 ه ق. درگذشت. او عالمی نکتهدان و شاعری سخنسنج و عارفی روشندل بود که به سبک هندی غزلسرایی میکرد. | |||
== آثار == | |||
دیوان او که شامل قصاید، ترکیبات، مقطعات و رباعیات است در حدود 10 هزار بیت دارد و در ایران و هندوستان به طبع رسیده است. وی در ایجاد ترکیبات و تعبیرات جدید و به کار انداختن خیال باریک مهارت دارد. <ref>فرهنگ معین.</ref> | دیوان او که شامل قصاید، ترکیبات، مقطعات و رباعیات است در حدود 10 هزار بیت دارد و در ایران و هندوستان به طبع رسیده است. وی در ایجاد ترکیبات و تعبیرات جدید و به کار انداختن خیال باریک مهارت دارد. <ref>فرهنگ معین.</ref> | ||
== اشعار == | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| زان پس حسین حجّت حق در میان نهاد|منکر ز جهل، تیر حسد در کمان نهاد }} | {{ب| زان پس حسین حجّت حق در میان نهاد|منکر ز جهل، تیر حسد در کمان نهاد }} | ||
خط ۳۱: | خط ۷۹: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
== منابع == | |||
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 814.] | |||
== | |||
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 814. | |||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
خط ۴۳: | خط ۸۸: | ||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | [[رده:شاعران فارسی زبان]] | ||
[[رده:شاعران متأخر]] | [[رده:شاعران متأخر]] | ||
<references /> |
نسخهٔ ۲۱ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۰۰
محمّد حسین نیشابوری معروف به «نظیری» شاعر مشهور ایران در آغاز قرن یازدهم هجری است که با سلاطین صفوی هم عصر بوده است.
نظیری نیشابوری | |
---|---|
نام اصلی | محمد حسین نیشابوری |
مرگ | 1021 ه. ق. احمد آباد گجرات |
زندگینامه
نظیری در جوانی از ایران به هند، به دربار «عبد الرحمن خان خاقان» رفت و سپس به دربار «اکبر شاه» راه یافت و به مدح آن دو پادشاه و نیز «جهانگیر پسر اکبر شاه» پرداخت. ولی بیشتر عمر خود را در احمد آباد گجرات گذرانید و مخصوصا چند سال آخر زندگی را در انزوا و گوشهنشینی سرگرم تفکرات عارفانه بود و همانجا به سال 1021 ه ق. درگذشت. او عالمی نکتهدان و شاعری سخنسنج و عارفی روشندل بود که به سبک هندی غزلسرایی میکرد.
آثار
دیوان او که شامل قصاید، ترکیبات، مقطعات و رباعیات است در حدود 10 هزار بیت دارد و در ایران و هندوستان به طبع رسیده است. وی در ایجاد ترکیبات و تعبیرات جدید و به کار انداختن خیال باریک مهارت دارد. [۱]
اشعار
زان پس حسین حجّت حق در میان نهاد | منکر ز جهل، تیر حسد در کمان نهاد | |
حق ز اولیا مقام «ذبیح اللهیش» داد | در قبضهی مشیّت خویشش عنان نهاد | |
حلقی که بوسهگاه نبی بود، ظلم عهد | شمشیر زهر دادهی امّت بر آن نهاد | |
«ذبح عظیم» [۲] اشاره به قتل حسین بود | منّت که بر خلیل، خدای جهان نهاد | |
تعبیر کرد از آن به بلای مبین خلیل | کاندوه کربلای حسینش به جان نهاد | |
گرچه به صدق وعده براهیم را ستود | لیک از حسین، شرط وفا در میان نهاد | |
دادش مقام صبر و رضا تا شهید شد | با «نفس مطمئنّه» [۳] قدم در جنان نهاد | |
میراند در بلا و محن، نفس جاهدش | تا روح، پای بر زیر آسمان نهاد | |
شد حاصلش عذوبت [۴] روح از عذاب تن | جانش عزیز گشت چو تن در هوان نهاد | |
حق، مشهد حسین، محلّ شهود ساخت | فردوس در مکاره و رنج جهان نهاد | |
شطّ فرات راند ز طوفان کربلا | وانگه سر حسین به خون روان نهاد |