اهداف نهضت عاشورا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
مقصود از «هدف» امام حسین (ع) در حادثۀ کربلا، چیزى است که آن حضرت براى دست یافتن به آن‌ها یا تحقّق آن‌ها هر چند در زمان‌هاى بعد، دست به آن قیام زد و در این راه، شهید شد. فهرستى از این اهداف مقدس به این صورت است:
'''اهداف نهضت عاشورا'''، چیزى است که آن حضرت براى دست یافتن به آن‌ها یا تحقّق آن‌ها هر چند در زمان‌هاى بعد، دست به آن قیام زد و در این راه، شهید شد. فهرستى از این اهداف مقدس به این صورت است:


* زنده کردن اسلام
*زنده کردن اسلام
   
   
* آگاه ساختن مسلمانان و افشاى ماهیّت واقعى امویان
*آگاه ساختن مسلمانان و افشاى ماهیّت واقعى امویان
   
   
* احیاى سنّت نبوى و سیرۀ علوى
*احیاى سنّت نبوى و سیرۀ علوى


* اصلاح جامعه و به حرکت در آوردن امّت
*اصلاح جامعه و به حرکت در آوردن امّت


* از بین بردن سلطۀ استبدادى بنى امیّه بر جهان اسلام
*از بین بردن سلطۀ استبدادى بنى امیّه بر جهان اسلام


* آزادسازى ارادۀ ملّت از محکومیّت سلطه و زور
*آزادسازى ارادۀ ملّت از محکومیّت سلطه و زور


* حاکم ساختن حق و نیرو بخشیدن به حق‌پرستان
*حاکم ساختن حق و نیرو بخشیدن به حق‌پرستان
   
   
* تأمین قسط و عدل اجتماعى و اجراى قانون شرع
*تأمین قسط و عدل اجتماعى و اجراى قانون شرع
   
   
* از بین بردن بدعتها و کج‌رویها
*از بین بردن بدعتها و کج‌روی‌ها


* تأسیس یک مکتب عالى تربیتى و شخصیّت بخشیدن به جامعه
*تأسیس یک مکتب عالى تربیتى و شخصیّت بخشیدن به جامعه


این هدفها، هم در اندیشه و عمل سید الشهدا، جلوه‌گر بود، هم در یاران و سربازانش.
این هدف‌ها، هم در اندیشه و عمل سید الشهدا، جلوه‌گر بود، هم در یاران و سربازانش.


از جمله سخنان امام حسین (ع) که گویاى اهداف اوست، عبارت است از:
=== هدف نهضت عاشورا از زبان سید الشهداء (ع) ===
از جمله سخنان [[حسین بن على (ع)|امام حسین (ع)]] که گویاى اهداف اوست، عبارت است از:
 
«''إِنّى لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَلا بَطَرًا وَلا مُفْسِدًا وَلا ظالِمًا وَإِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِْصْلاحِ فى أُمَّةِ جَدّى، أُريدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهى عَنِ الْمُنْكَرِ وَأَسيرَ بِسيرَةِجَدّى وَأَبى عَلِىِّ بْنِ أَبيطالِب'''''»;'''
 
'''«'''''من از روى خود خواهى و خوشگذرانى و يا براى فساد و ستمگرى قيام نكردم، من فقط براى اصلاح در امّت جدّم از وطن خارج شدم.''» <ref>''حیاة الإمام الحسین بن على،ج 2،ص 264.''</ref>


«...انّما خرجت لطلب الاصلاح فى امّة جدّى، ارید ان آمر بالمعروف و انهى عن المنکر و اسیر لبسیرة جدّى و ابى علىّ بن ابى طالب». <ref>''حیاة الإمام الحسین بن على،ج 2،ص 264.''</ref>


و در نامۀ خود به بزرگان بصره نوشت:
و در نامۀ خود به بزرگان بصره نوشت:


«...انا ادعوکم الى کتاب اللّه و سنّة نبیّه،فانّ السنّة قد امیتت و البدعة قد احییت فان تسمعوا قولى اهدکم سبیل الرّشاد». <ref>''همان،ص 322.''</ref>
«...''وَ أَنَا أَدْعُوکُمْ إِلى کِتابِ اللّهِ وَ سُنَّةِ نَبِیِّهِ (صلى الله علیه وآله)، فَاِنَّ السُنَّةَ قَدْ أُمیتَتْ، وَ إِنَّ الْبِدْعَةَ قَدْ أُحْیِیَتْ، وَ اِنْ تَسْمَعُوا قَوْلی وَ تُطیعُوا أَمْری اَهْدِکُمْ سَبیلَ الرَّشادِ...''»<ref>''همان،ص 322.''</ref>
 
«...''و من شما را به کتاب خدا و سنّت پیامبرش فرا مى خوانم، چرا که (این گروه) سنّت پیامبر (صلى الله علیه وآله) را از بین برده و بدعت (در دین) را احیا کردند، اگر سخنانم را بشنوید و فرمانم را اطاعت کنید، شما را به راه راست هدایت مى کنم''...»
 


و در نامه‌اى که همراه مسلم بن عقیل به کوفیان نوشت، رسالت امامت را اینگونه ترسیم فرمود:
و در نامه‌اى که همراه مسلم بن عقیل به کوفیان نوشت، رسالت امامت را اینگونه ترسیم فرمود:


«...فلعمرى ما الامام الاّ العامل بالکتاب و الاخذ بالقسط و الدائن بالحقّ و الحابس نفسه على ذات اللّه،و السّلام».<ref>''همان،ص 340.''</ref>
«...''فَلَعَمْرِي مَا اَلْإِمَامُ إِلاَّ اَلْعَامِلُ بِالْكِتَابِ، وَ اَلْآخِذُ بِالْقِسْطِ، وَ اَلدَّائِنُ بِالْحَقِّ، وَ اَلْحَابِسُ نَفْسَهُ عَلَى ذَاتِ اَللَّهِ، وَ اَلسَّلاَمُ''»<ref>''همان،ص 340.''</ref>
 
«''قسم بجانم كسى امام نيست مگر آنكه عامل به قرآن باشد و بر اساس قسط‍‌ عمل نمايد و در گرو حق و حقيقت باشد و نفس خويش را بر خواست خدا وادارد. و السلام''»
 


و در کربلا به یاران خویش فرمود:
و در کربلا به یاران خویش فرمود:


«الا ترون الى الحقّ لا یعمل به و الى الباطل لا یتناهى عنه،لیرغب المؤمن فى لقاء اللّه،فانّى لا ارى الموت الاّ سعادة و الحیاة مع الظالمین الاّ برما».<ref>''حیاة الإمام الحسین بن على،ج 3،ص 98.''</ref>
«... ''أَ لاَ تَرَوْنَ إِلَى اَلْحَقِّ لاَ يُعْمَلُ بِهِ وَ إِلَى اَلْبَاطِلِ لاَ يُتَنَاهَى عَنْهُ لِيَرْغَبِ اَلْمُؤْمِنُ فِي لِقَاءِ اَللَّهِ مُحِقّاً فَإِنِّي لاَ أَرَى اَلْمَوْتَ إِلاَّ سَعَادَةً وَ اَلْحَيَاةَ مَعَ اَلظَّالِمِينَ إِلاَّ بَرَماً''»<ref>''حیاة الإمام الحسین بن على،ج 3،ص 98.''</ref>
 
«...  ''آيا نمى‌بينيد كسى به حقّ‌ و حقيقت عمل نمى‌كند و از باطل روى گردان نيست‌؟ شايسته است كه مردم با ايمان از چنين محيط‍‌ زورمدارانه و شرايط‍‌ و اوضاع ننگينى به ملاقات پروردگار خود بشتابند؟! من مرگ را-در چنين شرايطى-جز سعادت نمى‌بينم؛ و زندگى با اين ستمگران را ملال‌انگيز و جانفرسا مى‌دانم!''»


{{شعر}}
{{شعر}}
خط ۵۰: خط ۶۲:


==منابع==
==منابع==
* ''جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 62-63.''
 
*''[[فرهنگ عاشورا|فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، قم، معارف، ج1، ص 62-63.]]''


==پی نوشت==
==پی نوشت==
<references />

نسخهٔ ‏۲۰ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۴۴

اهداف نهضت عاشورا، چیزى است که آن حضرت براى دست یافتن به آن‌ها یا تحقّق آن‌ها هر چند در زمان‌هاى بعد، دست به آن قیام زد و در این راه، شهید شد. فهرستى از این اهداف مقدس به این صورت است:

  • زنده کردن اسلام
  • آگاه ساختن مسلمانان و افشاى ماهیّت واقعى امویان
  • احیاى سنّت نبوى و سیرۀ علوى
  • اصلاح جامعه و به حرکت در آوردن امّت
  • از بین بردن سلطۀ استبدادى بنى امیّه بر جهان اسلام
  • آزادسازى ارادۀ ملّت از محکومیّت سلطه و زور
  • حاکم ساختن حق و نیرو بخشیدن به حق‌پرستان
  • تأمین قسط و عدل اجتماعى و اجراى قانون شرع
  • از بین بردن بدعتها و کج‌روی‌ها
  • تأسیس یک مکتب عالى تربیتى و شخصیّت بخشیدن به جامعه

این هدف‌ها، هم در اندیشه و عمل سید الشهدا، جلوه‌گر بود، هم در یاران و سربازانش.

هدف نهضت عاشورا از زبان سید الشهداء (ع)

از جمله سخنان امام حسین (ع) که گویاى اهداف اوست، عبارت است از:

«إِنّى لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَلا بَطَرًا وَلا مُفْسِدًا وَلا ظالِمًا وَإِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِْصْلاحِ فى أُمَّةِ جَدّى، أُريدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهى عَنِ الْمُنْكَرِ وَأَسيرَ بِسيرَةِجَدّى وَأَبى عَلِىِّ بْنِ أَبيطالِب»;

«من از روى خود خواهى و خوشگذرانى و يا براى فساد و ستمگرى قيام نكردم، من فقط براى اصلاح در امّت جدّم از وطن خارج شدم.» [۱]


و در نامۀ خود به بزرگان بصره نوشت:

«...وَ أَنَا أَدْعُوکُمْ إِلى کِتابِ اللّهِ وَ سُنَّةِ نَبِیِّهِ (صلى الله علیه وآله)، فَاِنَّ السُنَّةَ قَدْ أُمیتَتْ، وَ إِنَّ الْبِدْعَةَ قَدْ أُحْیِیَتْ، وَ اِنْ تَسْمَعُوا قَوْلی وَ تُطیعُوا أَمْری اَهْدِکُمْ سَبیلَ الرَّشادِ...»[۲]

«...و من شما را به کتاب خدا و سنّت پیامبرش فرا مى خوانم، چرا که (این گروه) سنّت پیامبر (صلى الله علیه وآله) را از بین برده و بدعت (در دین) را احیا کردند، اگر سخنانم را بشنوید و فرمانم را اطاعت کنید، شما را به راه راست هدایت مى کنم...»


و در نامه‌اى که همراه مسلم بن عقیل به کوفیان نوشت، رسالت امامت را اینگونه ترسیم فرمود:

«...فَلَعَمْرِي مَا اَلْإِمَامُ إِلاَّ اَلْعَامِلُ بِالْكِتَابِ، وَ اَلْآخِذُ بِالْقِسْطِ، وَ اَلدَّائِنُ بِالْحَقِّ، وَ اَلْحَابِسُ نَفْسَهُ عَلَى ذَاتِ اَللَّهِ، وَ اَلسَّلاَمُ»[۳]

«قسم بجانم كسى امام نيست مگر آنكه عامل به قرآن باشد و بر اساس قسط‍‌ عمل نمايد و در گرو حق و حقيقت باشد و نفس خويش را بر خواست خدا وادارد. و السلام»


و در کربلا به یاران خویش فرمود:

«... أَ لاَ تَرَوْنَ إِلَى اَلْحَقِّ لاَ يُعْمَلُ بِهِ وَ إِلَى اَلْبَاطِلِ لاَ يُتَنَاهَى عَنْهُ لِيَرْغَبِ اَلْمُؤْمِنُ فِي لِقَاءِ اَللَّهِ مُحِقّاً فَإِنِّي لاَ أَرَى اَلْمَوْتَ إِلاَّ سَعَادَةً وَ اَلْحَيَاةَ مَعَ اَلظَّالِمِينَ إِلاَّ بَرَماً»[۴]

«... آيا نمى‌بينيد كسى به حقّ‌ و حقيقت عمل نمى‌كند و از باطل روى گردان نيست‌؟ شايسته است كه مردم با ايمان از چنين محيط‍‌ زورمدارانه و شرايط‍‌ و اوضاع ننگينى به ملاقات پروردگار خود بشتابند؟! من مرگ را-در چنين شرايطى-جز سعادت نمى‌بينم؛ و زندگى با اين ستمگران را ملال‌انگيز و جانفرسا مى‌دانم!»

از حسین اکتفا به نام حسین نبود در خور مقام حسین
بلکه یابد که خلق دریابند علّت اصلى قیام حسین
کشته شد زیر بار ظلم نرفت به به از قدرت تمام حسین
بهر احیاى دین شهادت یافت زنده شد نام دین ز نام حسین[۵]

منابع

پی نوشت

  1. حیاة الإمام الحسین بن على،ج 2،ص 264.
  2. همان،ص 322.
  3. همان،ص 340.
  4. حیاة الإمام الحسین بن على،ج 3،ص 98.
  5. حسین،پیشواى انسانها،ص 53.