یا فتح یا شهادت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «در فرهنگ عاشورا،هم شهادت«فتح»محسوب مى‌شود،و هم فتح،فراتر از پیروزى نظامى ا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
در فرهنگ عاشورا،هم شهادت«فتح»محسوب مى‌شود،و هم فتح،فراتر از پیروزى نظامى است.بر اساس آموزش قرآنى«احدى الحسنیین»،مجاهدان راه خدا چه بکشند و چه کشته شوند،پیروزند و پیروزى در سایۀ عمل به تکلیف است.شوق شهادت در ابا عبد الله«ع»چنان بود که به فرمودۀ امام باقر«ع»روز عاشورا،نصرت الهى براى آن حضرت نازل شد و میان زمین و آسمان بود.حسین بن على را مخیّر کردند که پیروز شود یا شهید گردد.وى شهادت و دیدار الهى را ترجیح داد:«لمّا نزل النّصر على الحسین بن علىّ حتّى کان بین السّماء و الأرض ثمّ خیّر:النّصر او لقاء الله،فاختار لقاء اللّه». <ref>اصول کافى،ج 1،ص 465.</ref> آن حضرت، کشته شدن را هم پیروزى مى‌دانست،چون هم به رستگارى ابدى مى‌رسید،هم دین را زنده مى‌کرد.امام حسین«ع»خود فرمود:«اما و اللّه انّى لأرجو ان یکون خیرا ما اراد اللّه بنا،قتلنا ام ظفرنا» <ref>اعیان الشیعة،ج 1،ص 597.</ref> به خدا سوگند،امیدوارم آنچه را خداوند براى ما بخواهد.«خیر»باشد، چه کشته شویم،چه پیروز گردیم!
'''یا فتح یا شهادت''' شعاری منطبق با فرهنگ عاشورا است.


{{ب| گرچه از داغ لاله مى‌سوزیم | ما همان سر بلند دیروزیم }}
== مفهوم و معنا ==
در فرهنگ عاشورا شهادت هم، فتح محسوب مى‌شود و فتح، فراتر از پیروزى نظامى است. بر اساس آموزش قرآنى «احدى الحسنیین» مجاهدان راه خدا چه بکشند و چه کشته شوند، پیروزند و پیروزى در سایۀ عمل به تکلیف است. شوق شهادت در اباعبدالله(ع) چنان بود که به فرمودۀ امام باقر(ع) روز عاشورا، نصرت الهى براى آن حضرت نازل شد و میان زمین و آسمان بود که حسین بن على را مخیّر کردند که پیروز شود یا شهید گردد و وى شهادت و دیدار الهى را ترجیح داد.


{{ب| چون به تکلیف خود عمل کردیم | روز فتح و شکست،پیروزیم <ref>از شعر«یاد»،جواد محدّثى.</ref> }}
«لمّا نزل النّصر على الحسین بن علىّ حتّى کان بین السّماء و الأرض ثمّ خیّر، النّصر او لقاء الله، فاختار لقاء اللّه».<ref>اصول کافى،ج ۱،ص ۴۶۵.</ref>  


امام خمینى«ره»فرمود:«من امیدوارم به فوز«احدى الحسنیین»نائل شوم،یا پیشرفت مقصود و اقامۀ عدل و حق،یا شهادت در راه آنکه حقّ است.» <ref>صحیفۀ نور ج 4،ص 279.</ref>
آن حضرت، کشته شدن را هم پیروزى مى‌دانست، چون هم به رستگارى ابدى مى‌رسید، هم دین را زنده مى‌کرد.  


امام حسین(ع) خود فرمود:«اما و اللّه انّى لأرجو ان یکون خیرا ما اراد اللّه بنا،قتلنا ام ظفرنا» <ref>اعیان الشیعة،ج ۱،ص ۵۹۷.</ref>


به خدا سوگند،امیدوارم آنچه را خداوند براى ما بخواهد.«خیر»باشد، چه کشته شویم،چه پیروز گردیم!


{{ب| گرچه از داغ لاله مى‌سوزیم | ما همان سر بلند دیروزیم }}


{{ب| چون به تکلیف خود عمل کردیم | روز فتح و شکست،پیروزیم <ref>از شعر«یاد»،جواد محدّثى.</ref> }}


امام خمینى«ره»فرمود:«من امیدوارم به فوز«احدى الحسنیین»نائل شوم، یا پیشرفت مقصود و اقامۀ عدل و حق، یا شهادت در راه آنکه حقّ است.»<ref>صحیفۀ نور ج ۴،ص ۲۷۹.</ref>


== منبع ==
جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۴۷۷-۴۷۸.


جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 477-478.
== پی نوشت ==
<references />

نسخهٔ ‏۱۸ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۴۷

یا فتح یا شهادت شعاری منطبق با فرهنگ عاشورا است.

مفهوم و معنا

در فرهنگ عاشورا شهادت هم، فتح محسوب مى‌شود و فتح، فراتر از پیروزى نظامى است. بر اساس آموزش قرآنى «احدى الحسنیین» مجاهدان راه خدا چه بکشند و چه کشته شوند، پیروزند و پیروزى در سایۀ عمل به تکلیف است. شوق شهادت در اباعبدالله(ع) چنان بود که به فرمودۀ امام باقر(ع) روز عاشورا، نصرت الهى براى آن حضرت نازل شد و میان زمین و آسمان بود که حسین بن على را مخیّر کردند که پیروز شود یا شهید گردد و وى شهادت و دیدار الهى را ترجیح داد.

«لمّا نزل النّصر على الحسین بن علىّ حتّى کان بین السّماء و الأرض ثمّ خیّر، النّصر او لقاء الله، فاختار لقاء اللّه».[۱]

آن حضرت، کشته شدن را هم پیروزى مى‌دانست، چون هم به رستگارى ابدى مى‌رسید، هم دین را زنده مى‌کرد.

امام حسین(ع) خود فرمود:«اما و اللّه انّى لأرجو ان یکون خیرا ما اراد اللّه بنا،قتلنا ام ظفرنا» [۲]

به خدا سوگند،امیدوارم آنچه را خداوند براى ما بخواهد.«خیر»باشد، چه کشته شویم،چه پیروز گردیم!

گرچه از داغ لاله مى‌سوزیم ما همان سر بلند دیروزیم چون به تکلیف خود عمل کردیم روز فتح و شکست،پیروزیم [۳]

امام خمینى«ره»فرمود:«من امیدوارم به فوز«احدى الحسنیین»نائل شوم، یا پیشرفت مقصود و اقامۀ عدل و حق، یا شهادت در راه آنکه حقّ است.»[۴]

منبع

جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج۱، ص ۴۷۷-۴۷۸.

پی نوشت

  1. اصول کافى،ج ۱،ص ۴۶۵.
  2. اعیان الشیعة،ج ۱،ص ۵۹۷.
  3. از شعر«یاد»،جواد محدّثى.
  4. صحیفۀ نور ج ۴،ص ۲۷۹.