پامنبرى: تفاوت میان نسخهها
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''پا منبری''' از اصطلاحات مرثیهخوانى و عزادارى است. | '''پا منبری''' از اصطلاحات [[مرثیه خوانی|مرثیهخوانى]] و [[عزادارى]] است. | ||
== معنا و مفهوم == | ==معنا و مفهوم== | ||
دهخدا مىنویسد: | دهخدا مىنویسد: | ||
شاگرد روضهخوان که پیش از استاد، به پاى منبر ابیاتى در مصائب اهل بیت خواند. روضهخوان که پاى منبر ایستد و اشعار مصیبت خواند. آنکه...در فاصلۀ فرود آمدن آخوندى از منبر و بر شدن آخوند دیگر، پاى منبر ایستاده یا نشسته نوحه و اشعار مرثیه به آواز خواند. <ref>لغتنامه دهخدا.</ref> به جوان یا نوجوانى که شبکلاهى بر سر نهاده، در پاى منبر مىنشست و گاهگاهى صدا در صداى واعظ انداخته، یا سخنان او را زمزمه مىکرد، «پا منبرى» گفته مىشد. این افراد غالبا از فرزندان یا خویشان واعظ بودند که جهت آمادگى فن سخنرانى به مجلس آورده مىشدند. <ref>تاریخ تکایا و عزادارى قم،مهدى عباسى،ص ۱۷.</ref> | شاگرد روضهخوان که پیش از استاد، به پاى منبر ابیاتى در مصائب [[اهل بیت (ع)|اهل بیت]] خواند. روضهخوان که پاى منبر ایستد و اشعار مصیبت خواند. آنکه...در فاصلۀ فرود آمدن آخوندى از منبر و بر شدن آخوند دیگر، پاى منبر ایستاده یا نشسته نوحه و اشعار مرثیه به آواز خواند. <ref>لغتنامه دهخدا.</ref> به جوان یا نوجوانى که شبکلاهى بر سر نهاده، در پاى منبر مىنشست و گاهگاهى صدا در صداى واعظ انداخته، یا سخنان او را زمزمه مىکرد، «پا منبرى» گفته مىشد. این افراد غالبا از فرزندان یا خویشان [[واعظ]] بودند که جهت آمادگى فن سخنرانى به مجلس آورده مىشدند. <ref>تاریخ تکایا و عزادارى قم،مهدى عباسى،ص ۱۷.</ref> | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=654837&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author جواد محدثی، ''فرهنگ عاشورا''، قم، معارف، ج۱ ، ص ۸۵.] | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=654837&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author جواد محدثی، ''فرهنگ عاشورا''، قم، معارف، ج۱ ، ص ۸۵.] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== |
نسخهٔ ۷ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۵۵
پا منبری از اصطلاحات مرثیهخوانى و عزادارى است.
معنا و مفهوم
دهخدا مىنویسد:
شاگرد روضهخوان که پیش از استاد، به پاى منبر ابیاتى در مصائب اهل بیت خواند. روضهخوان که پاى منبر ایستد و اشعار مصیبت خواند. آنکه...در فاصلۀ فرود آمدن آخوندى از منبر و بر شدن آخوند دیگر، پاى منبر ایستاده یا نشسته نوحه و اشعار مرثیه به آواز خواند. [۱] به جوان یا نوجوانى که شبکلاهى بر سر نهاده، در پاى منبر مىنشست و گاهگاهى صدا در صداى واعظ انداخته، یا سخنان او را زمزمه مىکرد، «پا منبرى» گفته مىشد. این افراد غالبا از فرزندان یا خویشان واعظ بودند که جهت آمادگى فن سخنرانى به مجلس آورده مىشدند. [۲]