بستن سقاخانه: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۶ اکتبر ۲۰۱۸
جز
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۵: خط ۳۵:
==بستن سقاخانه در بروجرد==
==بستن سقاخانه در بروجرد==
در بروجرد از چند روز مانده به محرم، مردم خود را برای سیاه بستن به در و دیوار سقاخانه آماده می‌کردند. به این ترتیب که هر کس نذری داشت، یکی از اتاق‌های خانه‌اش را به این کار اختصاص می‌داد. اتاق را از هرگونه وسایل اضافی خالی می‌کردند و فقط فرش و پرده‌ها باقی می‌ماندند. بعد دیوارها را از سقف تا کف اتاق با پارچه سیاه می‌پوشاندند.  
در بروجرد از چند روز مانده به محرم، مردم خود را برای سیاه بستن به در و دیوار سقاخانه آماده می‌کردند. به این ترتیب که هر کس نذری داشت، یکی از اتاق‌های خانه‌اش را به این کار اختصاص می‌داد. اتاق را از هرگونه وسایل اضافی خالی می‌کردند و فقط فرش و پرده‌ها باقی می‌ماندند. بعد دیوارها را از سقف تا کف اتاق با پارچه سیاه می‌پوشاندند.  
[[پرونده:سقاخانه در بروجرد.jpg|بندانگشتی|[http://«ایرنا»%20خبرگزاری%20جمهوری%20اسلامی%20ایران بستن سقاخانه در بروجرد]]]
[[پرونده:سقاخانه در بروجرد.jpg|بندانگشتی|[http://www.irna.ir/lorestan/fa/News/83032835 بستن سقاخانه در بروجرد]]]
در بالای اتاق یک منبر چند پله‌ای قرار می‌دادند و آن را سیاه‌پوش می‌کردند. به این اتاق «سقاخانه» می‌گفتند و تا آخر دهه محرم و برخی سال‌ها، تا بیست و هشتم صفر به همان شکل باقی می‌ماند و دوستان، آشنایان و حاجتمندان برای برآورده شدن حاجات خود در این سقاخانه به عزاداری و خواندن زیارت عاشورا می‌پرداختند. <ref>وکیلی، بی‌نام، بروجرد، لرستان، 1347.</ref>  
در بالای اتاق یک منبر چند پله‌ای قرار می‌دادند و آن را سیاه‌پوش می‌کردند. به این اتاق «سقاخانه» می‌گفتند و تا آخر دهه محرم و برخی سال‌ها، تا بیست و هشتم صفر به همان شکل باقی می‌ماند و دوستان، آشنایان و حاجتمندان برای برآورده شدن حاجات خود در این سقاخانه به عزاداری و خواندن زیارت عاشورا می‌پرداختند. <ref>وکیلی، بی‌نام، بروجرد، لرستان، 1347.</ref>  
===عزاداری سقایان===
===عزاداری سقایان===
خط ۸۲: خط ۸۲:
بعد از پوشاندن لباس سقایی به کودک و ختم قصیده، مراسم با دعا و فاتحه‌خوانی پایان می‌یافت. سپس بر سر و روی حاضران گلاب می‌پاشیدند و کام همه را شیرین می‌کردند. آنگاه از سوی خانواده‌ای که کودک آن‌ها به کسوت سقایی درآمده بود، تمام حاضران اطعام می‌شدند و به سرپرست هیئت سقایی، هدیه‌ای تقدیم می‌کردند.  
بعد از پوشاندن لباس سقایی به کودک و ختم قصیده، مراسم با دعا و فاتحه‌خوانی پایان می‌یافت. سپس بر سر و روی حاضران گلاب می‌پاشیدند و کام همه را شیرین می‌کردند. آنگاه از سوی خانواده‌ای که کودک آن‌ها به کسوت سقایی درآمده بود، تمام حاضران اطعام می‌شدند و به سرپرست هیئت سقایی، هدیه‌ای تقدیم می‌کردند.  


آن کودک از آن روز تا آخر عمر به طور رسمی سقا محسوب می‌شد و جزء اعضای هیئت سقایی به شمار می‌آمد و موظف بود در هر مکان و زمان که مجلس عزاداری سقایی برپا می‌شود، ادای وظیفه کند.  
آن کودک از آن روز تا آخر عمر به طور رسمی سقا محسوب می‌شد و جزء اعضای هیئت سقایی به شمار می‌آمد و موظف بود در هر مکان و زمان که مجلس عزاداری سقایی برپا می‌شود، ادای وظیفه کند.
 
==منبع==
==منبع==
اصغر شعاع، علی آنی‌زاده، رقیه حاج محمدیاری، شهرزاد دوستی، الهه شایسته رخ، محرم و صفر در فرهنگ مردم ایران، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ص 29-32.
اصغر شعاع، علی آنی‌زاده، رقیه حاج محمدیاری، شهرزاد دوستی، الهه شایسته رخ، محرم و صفر در فرهنگ مردم ایران، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ص 29-32.


==پی نوشت==
==پی نوشت==
۱۰٬۰۷۲

ویرایش