علیرضا شکرریز: تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
ایشان همچنین عضو هیئت داوران در جشنوارههای مختلف بوده است. خود نیز در برخی از جشنوارههای شعر و ادبیات داستانی مقام نخست را کسب کرده است. <ref>گفتوگوی مؤلف با شاعر.</ref> | ایشان همچنین عضو هیئت داوران در جشنوارههای مختلف بوده است. خود نیز در برخی از جشنوارههای شعر و ادبیات داستانی مقام نخست را کسب کرده است. <ref>گفتوگوی مؤلف با شاعر.</ref> | ||
==اشعار== | ==اشعار== | ||
کودکِ پا برهنه زنجیر | کودکِ پا برهنه زنجیر میزنی!؟ | ||
مادرِ پیر از گریه | |||
مرد معتاد | مادرِ پیر از گریه میلرزی!؟ | ||
مرد معتاد سینه میزنی!؟ | |||
و این دستِ افتاده بر دفتر کلمه کلمه، زنجیر زنجیر | و این دستِ افتاده بر دفتر کلمه کلمه، زنجیر زنجیر | ||
با این همه گریه، | |||
با این همه گریه، لابهلای خیابان چه باید کرد؟ | |||
نام دیگر این شهر شهید است | نام دیگر این شهر شهید است | ||
دیگر دو هزار علمدار | دیگر دو هزار علمدار | ||
چند هزار پای کوچک پا برهنه | چند هزار پای کوچک پا برهنه | ||
صدها مشکِ از هوش رفته | صدها مشکِ از هوش رفته | ||
و زنجیر بر | |||
و زنجیر بر طبلهای بمباران شده | |||
در این همه باران با دلِ خیس، چه باید کرد؟ | در این همه باران با دلِ خیس، چه باید کرد؟ | ||
دریاها فراوان بودند و | دریاها فراوان بودند و | ||
هیچ شهری از آن پس آب نخورد. | هیچ شهری از آن پس آب نخورد. | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۲۴: | ||
در زیباترین رقصِ در تیر باران | در زیباترین رقصِ در تیر باران | ||
پاره کردنِ پیراهنِ جان، در تیرباران | پاره کردنِ پیراهنِ جان، در تیرباران | ||
و نیفتاد | |||
تیرها، بر سینهاش میمردند و | |||
نیفتاد | |||
با مشکِ سوراخ سوراخ اما | با مشکِ سوراخ سوراخ اما | ||
چکه | چکه | ||
چکه | چکه | ||
میافتاد | |||
به | |||
آرام آرام خداوند از زمین بلندش کرد | |||
به فرشتهها نشان داد و گفت: | |||
نامش عباس است | نامش عباس است | ||
و دستهایش دستهای من. | و دستهایش دستهای من. | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۵۵: | ||
سیلی روی صورتش | سیلی روی صورتش | ||
زنده است | |||
سینهزنی | |||
قند | قند | ||
علمها | علمها | ||
آقا کنار، جنگ است! | آقا کنار، جنگ است! | ||
این خودکار دارد قرمز | |||
تیر سه شعبه در شهر کجا | این خودکار دارد قرمز مینویسد | ||
تیر سه شعبه در شهر کجا میرود؟ | |||
گلویتان را تازه کنید، چای آوردم | گلویتان را تازه کنید، چای آوردم | ||
عصر | |||
عصر، عصر، عصر | |||
آقا از صف زنجیرها خارج نشوید! | آقا از صف زنجیرها خارج نشوید! | ||
تیراندازها آماده آماده | تیراندازها آماده آماده | ||
این کاغذ لعنتی دارد آتش میگیرد | |||
آب آب... | |||
دستم به زبانم | دستم به زبانم | ||
سرم در باد | سرم در باد | ||
ببخشید آقا صدا از کدام نیزه | ببخشید آقا صدا از کدام نیزه | ||
قرآن | قرآن | ||
این | |||
این بلندگو دارد گریه میکند | |||
اما من یک سابقه دارم | اما من یک سابقه دارم | ||
آخرین | |||
آخرین نیزهای | |||
که از سینهام بیرون کشیدند | |||
نام حسین بر آن نوشته بود. | نام حسین بر آن نوشته بود. | ||
'''به بالهای ذوالجناح | '''سفینه نجات''' | ||
به بالهای ذوالجناح | |||
نمیدانم چرا شکستهها را جمع میکنم | |||
وسطِ شبیه خون | |||
میریزد | |||
آسمان دارد حرف میزند | |||
کم نمیآورد آب | |||
گفتم جیبهای بزرگی دارم | |||
عکسهای تو را دارم | |||
عکسی که سینهام را از توی پیراهنم پاره کرد! | |||
کروکی خانه یا چشم توست | کروکی خانه یا چشم توست | ||
تنها من نه درختان هم | ریشهای سرخی که برای سجده کم آوردم | ||
فرود شمشیر سجده | تنها من نه درختان هم همینطور | ||
بوسه | |||
دیوانهها را برای صدا کردن آفریدند | |||
فرود شمشیر سجده میکند | |||
بوسه میدهد | |||
گریه میکند | |||
روی ران اسبی که تیر | روی ران اسبی که تیر | ||
دارد، میمیرد | |||
میمیرد | |||
نام امام حسین (ع) | |||
چه شکستن | |||
چه سرهایی، شکستن دارم | چه سرهایی، شکستن دارم | ||
چه پاهایی، | |||
چه پاهایی، نیزهای | |||
به سفر رفتن | به سفر رفتن | ||
به آتش رفتن | به آتش رفتن | ||
جا پای هفتاد و دو برف | جا پای هفتاد و دو برف | ||
باران باریدن | |||
دست بردار | دست بردار | ||
شش ماهه ... | شش ماهه ... | ||
برای خوردن باران | برای خوردن باران | ||
تیر، باران میبارد | |||
تمام شد | تمام شد | ||
من خودم را | |||
من خودم را نمیبخشم | |||
به مادر به پدر | به مادر به پدر | ||
سر تمام دیوارها ریخته شکسته نیزه | سر تمام دیوارها ریخته شکسته نیزه | ||
درها | درها | ||
شیشهها | شیشهها | ||
به همین پیراهنی که از دستِ سینهام کلافه است. | به همین پیراهنی که از دستِ سینهام کلافه است. | ||
==منابع== | ==منابع== |
نسخهٔ ۲۵ آوریل ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۲۱
علیرضا شکرریز، در سال 1345 در اهواز به دنیا آمد. وی دارای مدرک لیسانس روانشناسی است. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است.
آثار علیرضا شکرریز
آثار علیرضا شکرریز عبارتند از: دو مجموعه شعر آزاد «لعنتیها برایم دعا کنید» و «بنویس، با قلب کوچک من»، «یک پیاله پنجه عباس»، مجموعه شعر آزاد آیینی، «این خودکار دارد قرمز مینویسد» مجموعه شعر آزاد عاشورایی، همچنین سه مجموعه شعر آماده چاپ به نامهای «ترانهای که با لبهای تو حرف میزند»، «هستی» و «لطفا برای این یک لیوان آب کف بزنید» دارد.
علیرضا شکرریز در اکثر روزنامهها و نشریات خوزستان و برخی روزنامههای کشور آثار، نظریات و نقدهای خود را به چاپ رسانده است. هماکنون نیز مدت دوازده سال است که عضو هیئت مدیره انجمن شعر اهواز است.
ایشان همچنین عضو هیئت داوران در جشنوارههای مختلف بوده است. خود نیز در برخی از جشنوارههای شعر و ادبیات داستانی مقام نخست را کسب کرده است. [۱]
اشعار
کودکِ پا برهنه زنجیر میزنی!؟
مادرِ پیر از گریه میلرزی!؟
مرد معتاد سینه میزنی!؟
و این دستِ افتاده بر دفتر کلمه کلمه، زنجیر زنجیر
با این همه گریه، لابهلای خیابان چه باید کرد؟
نام دیگر این شهر شهید است
دیگر دو هزار علمدار
چند هزار پای کوچک پا برهنه
صدها مشکِ از هوش رفته
و زنجیر بر طبلهای بمباران شده
در این همه باران با دلِ خیس، چه باید کرد؟
دریاها فراوان بودند و
هیچ شهری از آن پس آب نخورد.
رقص
در زیباترین رقصِ در تیر باران
پاره کردنِ پیراهنِ جان، در تیرباران
و نیفتاد
تیرها، بر سینهاش میمردند و
نیفتاد
با مشکِ سوراخ سوراخ اما
چکه
چکه
میافتاد
آرام آرام خداوند از زمین بلندش کرد
به فرشتهها نشان داد و گفت:
نامش عباس است
و دستهایش دستهای من.
عصر
سیلی روی صورتش
زنده است
سینهزنی
قند
علمها
آقا کنار، جنگ است!
این خودکار دارد قرمز مینویسد
تیر سه شعبه در شهر کجا میرود؟
گلویتان را تازه کنید، چای آوردم
عصر، عصر، عصر
آقا از صف زنجیرها خارج نشوید!
تیراندازها آماده آماده
این کاغذ لعنتی دارد آتش میگیرد
آب آب...
دستم به زبانم
سرم در باد
ببخشید آقا صدا از کدام نیزه
قرآن
این بلندگو دارد گریه میکند
اما من یک سابقه دارم
آخرین نیزهای
که از سینهام بیرون کشیدند
نام حسین بر آن نوشته بود.
سفینه نجات
به بالهای ذوالجناح
نمیدانم چرا شکستهها را جمع میکنم
وسطِ شبیه خون
میریزد
آسمان دارد حرف میزند
کم نمیآورد آب
گفتم جیبهای بزرگی دارم
عکسهای تو را دارم
عکسی که سینهام را از توی پیراهنم پاره کرد!
کروکی خانه یا چشم توست
ریشهای سرخی که برای سجده کم آوردم
تنها من نه درختان هم همینطور
دیوانهها را برای صدا کردن آفریدند
فرود شمشیر سجده میکند
بوسه میدهد
گریه میکند
روی ران اسبی که تیر
دارد، میمیرد
میمیرد
نام امام حسین (ع)
چه شکستن
چه سرهایی، شکستن دارم
چه پاهایی، نیزهای
به سفر رفتن
به آتش رفتن
جا پای هفتاد و دو برف
باران باریدن
دست بردار
شش ماهه ...
برای خوردن باران
تیر، باران میبارد
تمام شد
من خودم را نمیبخشم
به مادر به پدر
سر تمام دیوارها ریخته شکسته نیزه
درها
شیشهها
به همین پیراهنی که از دستِ سینهام کلافه است.
منابع
طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج 2، ص: 842-847.
پی نوشت
- ↑ گفتوگوی مؤلف با شاعر.