عبدالمجید اوحدی: تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
T.ramezani (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
|امضا = | |امضا = | ||
}} | }} | ||
نسخهٔ ۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۲۰:۳۷
عبد المجید اوحدی یکی از شاعران معاصر ایرانی است.
عبد المجید اوحدی | |
---|---|
زادروز | 1290 ه.ش اصفهان |
مرگ | 1354 ه. ش اصفهان |
کتابها | تدوین و تحشیه دیوان مرحوم غمگین ، ترجمهی تاریخ آل سلجوق |
تخلص | یکتا |
زندگینامه
عبد المجید اوحدی متخلّص به «یکتا» در سال 1290 ه. ش در اصفهان متولد شد. به علت فوت پدر، سرپرستی وی را عمویش مرحوم حاج محمد کاظم متخلّص به «غمگین* بر عهده گرفت.
یکتا تحصیلات خود را در آموزشگاههای اصفهان به پایان رسانید و بنا به توصیهی عمویش هفتهای یک بار به محضر شاعر و ادیب خوشنویس مرحوم میرزا عباس خان شیدا مؤسس «انجمن ادبی اصفهان» حاضر میشد و از همان انجمن بود که طبعش به سرودن شعر مایل گشت.
کلیات اشعار وی متجاوز از ده هزار بیت است که قسمتی از آن در سال 1319 شمسی به چاپ رسید و از آثار او «تدوین و تحشیه دیوان مرحوم غمگین» است که با مقدمهی مبسوطی به قلم استاد همایی در سال 1327 شمسی به چاپ رسید، و نیز «ترجمهی تاریخ آل سلجوق» به قلم پروفسور ادوارد براون انگلیسی، تذکرهی شعرای ایران از اوایل قرن چهاردهم تا عصر حاضر به نام «گلزار دانش».
یکتا شاعری توانا و نویسندهای محقق بود و در ساختن مادهی تاریخ نیز مهارت کافی داشت. سرانجام در سال 1354 ه. ش درگذشت و در زادگاهش به خاک سپرده شد. [۱]
اشعار
هلال ماه محرّم دوباره گشت پدید | ز دیدنش دل آزادگان خاک تپید | |
تپید، نی دل آزادگان خاک ز غم | که از رسیدن آن قلب قدسیان لرزید | |
خمیده گشت نه تنها ز غصّه پشت هلال | که آسمان هم از این غم هلالوار خمید | |
تو ای هلال از آن لاغری و زرد و نزار | که دیدهی تو ندید آن چه گوش کس نشیند | |
تو دیدهای که از اطفال تشنه لب، هر دم | صدای العطش از فرش تا به عرش رسید | |
تو دیدهای که ز زخم سنان و نیزه و تیر | نهال قدّ جوانان به خاک و خون غلتید | |
تو دیدهای که ز خاک مزار پاک تنان | به جای لاله و گل، چشمههای خون جوشید | |
تو دیدهای که ز خون شد خضاب، اجسادی | که زرد روی شد از شرم رویشان خورشید | |
تو دیدهای که به پاهای نرمتر از گل | ز جور فتنهی دو نان چه خارها که خلید | |
تو دیدهای که به لبهای همچو غنچهی گل | بداد بوسه ز چوب ستم، یزید پلید | |
من از تو در عجبم ای هلال سنگین دل | که دیدگان تو این حادثات را، چون دید؟ | |
اگر به جای تو بودم، برای تشنهلبان | ز آب دیده نمودم هزار سیل پدید | |
اگر به جای تو بودم حجاب میگشتم | که بر برهنه تنان، سایه افکند خورشید |
منابع
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1181.
پی نوشت
- ↑ سخنوران نامی معاصر ایران؛ ج 5، ص 3982.