حسین وفایی‌: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
| توضیح تصویر            =  
| توضیح تصویر            =  
| نام اصلی              =  
| نام اصلی              =  
| زمینه فعالیت          =
| زمینه فعالیت          = شاعر - غزل سرا
| ملیت                  = ایرانی
| ملیت                  = ایرانی
| تاریخ تولد            = 1297 ه.ش
| تاریخ تولد            = 1297 ه.ش
خط ۸۶: خط ۸۶:


==اشعار==
==اشعار==
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| ای کرب و بلا منزل جانان من استی‌|یعنی تو مقام شه گل پیرهن استی }}
{{ب| ای کرب و بلا منزل جانان من استی‌|یعنی تو مقام شه گل پیرهن استی }}

نسخهٔ ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۱۲

حسین وفایی ، شاعر ، فرزند مرحوم غلام علی خان، در سال 1297 ه.ش در «خلجستان» قم ، قدم به عرصه‌ی هستی نهاد.

حسین وفایی‌
زمینهٔ کاری شاعر - غزل سرا
زادروز 1297 ه.ش
قم
ملیت ایرانی



زندگینامه

حسین وفایی‌ تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در قم و تهران به پایان رسانید و در رشته‌ی ادبی دیپلم گرفت و چندی نیز به تحصیل علوم قدیمه پرداخت.

وفایی در سال 1314 شمسی به استخدام وزارت کشور درآمد و در اداره ثبت احوال تهران به خدمت مشغول گردید و بعد از سی و چهار سال انجام وظیفه در سال 1348 شمسی بازنشسته گردید و در تهران سکونت اختیار کرد.

وفایی از شعرای خوش ذوق و خوش مشربی است که در سرودن انواع شعر توانایی دارد اما طبعش بیشتر در غزل سرایی مایل است و غزل را نیز خوب و دلنشین می‌سراید و در حال حاضر در چند انجمن ادبی تهران شرکت می‌کند و آثارش در برخی از مطبوعات به چشم میخورد. [۱]

اشعار

ای کرب و بلا منزل جانان من استی‌ یعنی تو مقام شه گل پیرهن استی
خود گلشن طاهایی و باغ دل زهرا کاینان چمن اندر چمن از یاسمن استی
زان پیکر زیبا که به خاک تو عجین شد تا چشم کند کار پر از نسترن استی
صد طعنه زند خاک تو بر حقه‌ی یاقوت‌ پر خون بسی اندر تو ز درج دهن استی
گلزار و چمن را نشنیدیم غم اندوه‌ چونست که خود گلشن و بیت الحزن استی
ای کرب و بلا این چه جدالست که نامت‌ با نام حسین در همه جا مقترن استی
بس طرّه‌ی مشگین به تو از اکبر و اصغر بس جعد معنبر به تو از مرد و زن استی
از تو خم اندر خم دل‌های شکسته‌ کاندر تونهالست شکن در شکن استی
از نافه‌ی مشکین غزالان حجازی‌ خود عبرت تاتار و خطا و ختن استی
خون جگر و پاره‌ی دل بس به تو آلود خاک و گل تو رشک عقیق یمن استی
هفتاد و دو تن در تو همه سیم تنانند بر هر یک از ایشان نگرم بی‌کفن استی
بهر جگر تشنه‌لبان تا به قیامت‌ هر صبح نسیم سحری بادزن استی




منابع

دانشنامه‌ی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج‌ 2، ص: 1199.

پی نوشت

  1. سخنوران نامی معاصر ایران ج 6، ص 3883.