عندلیب کاشانى: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''عندلیب کاشانی''' از شعرای قرن سیزدهم هجری بود.
'''عندلیب کاشانی''' از شعرای قرن سیزدهم هجری است.
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام                    =عندلیب کاشانى
| نام                    =عندلیب کاشانى
خط ۱۶: خط ۱۶:
| مختصات محل زندگی        =
| مختصات محل زندگی        =
| مدفن                  =
| مدفن                  =
|در زمان حکومت          =ناصر الدین شاه
|در زمان حکومت          =ناصرالدین شاه
|اتفاقات مهم            =
|اتفاقات مهم            =
| نام دیگر              =
| نام دیگر              =
خط ۴۸: خط ۴۸:
==زندگینامه==
==زندگینامه==


نامش میر تقى، فرزند حسین حسنى، زادگاهش کاشان، تخلص شعرى‌اش «عندلیب» و «بلبل»، از شعراى دوره ناصرى است.  کاشانی در آغاز جوانى در زمان سلطنت ناصر الدین شاه از زادگاه خویش عازم تهران گردید. وى پس از دو سال اقامت در تهران به زادگاه خویش کاشان برگشت و پس از آن سفرى به شروان آغاز کرد و عازم آن جا شد. پس از پنج سال اقامت در شروان سفر داغستان در پیش گرفت و نزدیک به سى سال از عمر را در آن دیار گذراند و از آن پس رهسپار گرجستان و دیگر بلاد قفقاز شد.<ref>''دیوان عندلیب کاشانى''، به اهتمام تیرداد اندیشه، تهران، انتشارات کاوه، سال 1343، ص 3 و 4.</ref>
نامش میر تقى، فرزند حسین حسنى، زادگاهش کاشان، تخلص شعرى‌اش «عندلیب» و «بلبل»، از شعراى دوره ناصرى است.  کاشانی در آغاز جوانى در زمان سلطنت ناصرالدین شاه از زادگاه خویش عازم تهران گردید. وى پس از دو سال اقامت در تهران به زادگاه خویش کاشان برگشت و پس از آن سفرى به شروان آغاز کرد و عازم آن جا شد. پس از پنج سال اقامت در شروان سفر داغستان در پیش گرفت و نزدیک به سى سال از عمر را در آن دیار گذراند و از آن پس رهسپار گرجستان و دیگر بلاد قفقاز شد.<ref>''دیوان عندلیب کاشانى''، به اهتمام تیرداد اندیشه، تهران، انتشارات کاوه، سال ۱۳۴۳، ص ۳و ۴.</ref>


==سبک شعرى==
==آثار==


دیوان اشعار عندلیب کاشانى حاوى غزلیات، ماده تاریخ‌ها، ساقى‌نامه، مثنویات، مخمس‌ها و رباعیات و مراثى است که غالبا در سبک عراقى سروده شده‌اند.<ref>این دیوان در سال 1343 به اهتمام آقاى تیرداد اندیشه توسط انتشارات کاوه در قطع وزیرى و در 177 چاپ و منتشر شده است.</ref> عندلیب کاشانى را باید مبتکر نوعى سبک مرثیه‌سرایى دانست. او آثار ماتمی در شیوه غزل-مثنوى دارد.
[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=878030&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دیوان اشعار عندلیب کاشانى] حاوى غزلیات، ماده تاریخ‌ها، ساقى‌نامه، مثنویات، مخمس‌ها و رباعیات و مراثى است که غالبا در سبک عراقى سروده شده‌اند.<ref>این دیوان در سال ۱۳۴۳ به اهتمام آقاى تیرداد اندیشه توسط انتشارات کاوه در قطع وزیرى و در ۱۷۷ چاپ و منتشر شده‌است.</ref> عندلیب کاشانى را باید مبتکر نوعى سبک مرثیه‌سرایى دانست. او آثار ماتمی در شیوه غزل-مثنوى دارد.
 
==آثار==


در دیوان چاپ عندلیب کاشانى مراثى فراوانى در قالب‌هاى مختلف شعرى دیده مى‌شود از قبیل: مثنوى‌هاى عاشورایى، غزل‌هاى عاشورایى و مخمسات عاشورایى که تضمین دو غزل سعدى است.
در دیوان چاپ عندلیب کاشانى مراثى فراوانى در قالب‌هاى مختلف شعرى دیده مى‌شود از قبیل: مثنوى‌هاى عاشورایى، غزل‌هاى عاشورایى و مخمسات عاشورایى که تضمین دو غزل سعدى است.


===اشعار===
==اشعار==


====تضمین غزل سعدى====
===تضمین غزل سعدى===


'''زبان حال حرّ بن یزید ریاحى'''
'''زبان حال حرّ بن یزید ریاحى'''
خط ۱۰۷: خط ۱۰۵:
{{ب| ز بس گرانى این غم، قدم شده است چو لامى | به این غمند مقید ز جنّ و انس، تمامى }}
{{ب| ز بس گرانى این غم، قدم شده است چو لامى | به این غمند مقید ز جنّ و انس، تمامى }}


{{م|تو هم نسوزى اگر، آدمى نیى که رخامى <ref>سنگ مرمر، و در اینجا مجازا به معناى مطلق سنگ آمده است.</ref>}}
{{م|تو هم نسوزى اگر، آدمى نیى که رخامى <ref>سنگ مرمر، و در اینجا مجازا به معناى مطلق سنگ آمده‌است.</ref>}}


{{ب| «به هیچ گوش نیامد ز عندلیب، کلامى» | «که دردى از سخنانش در او نکرد سرایت» <ref>''همان''، ص 172 و 173.</ref> }}
{{ب| «به هیچ گوش نیامد ز عندلیب، کلامى» | «که دردى از سخنانش در او نکرد سرایت» <ref>''همان''، ص ۱۷۲ و ۱۷۳.</ref> }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


====منظومه‌هاى ماتمى در رثای حضرت على اکبر====
===منظومه‌هاى ماتمى در رثای حضرت على اکبر===
'''غزل عاشورایى'''{{شعر}}
'''غزل عاشورایى'''{{شعر}}


خط ۱۲۹: خط ۱۲۷:
{{ب| نه نامه‌هاى شما مى‌نماید این که به دستش | کند حساب شهیدان خویش و، دفترش‌ است این }}
{{ب| نه نامه‌هاى شما مى‌نماید این که به دستش | کند حساب شهیدان خویش و، دفترش‌ است این }}


{{ب| مقام کوشش جنگ است، نى زمان تغافل | یزید، جایزه داده است و کیسۀ زرش‌ است این <ref>''همان''، ص 167 و 168.</ref> }}
{{ب| مقام کوشش جنگ است، نى زمان تغافل | یزید، جایزه داده است و کیسۀ زرش‌ است این <ref>''همان''، ص ۱۶۷ و ۱۶۸.</ref> }}
{{پایان شعر}}'''غزل مرثیه'''{{شعر}}
{{پایان شعر}}'''غزل مرثیه'''{{شعر}}
{{ب| على اکبر! الا اى طرّه‌ات هر تار، زنجیرى | به این مجنون سرگشته از آن زنجیر، تدبیرى }}
{{ب| على اکبر! الا اى طرّه‌ات هر تار، زنجیرى | به این مجنون سرگشته از آن زنجیر، تدبیرى }}
خط ۱۴۹: خط ۱۴۷:
{{ب| ز دستم شد على اکبر، منم بیچاره و مضطر | ندارم یاورى دیگر، الا اى چرخ! تدبیرى }}
{{ب| ز دستم شد على اکبر، منم بیچاره و مضطر | ندارم یاورى دیگر، الا اى چرخ! تدبیرى }}


{{ب| خزان از گلشن دین «عندلیبا»! شد، مشو نومید | که باشد خرابى را، ز پى البته تعمیرى <ref>''همان''،ص 163.</ref> }}
{{ب| خزان از گلشن دین «عندلیبا»! شد، مشو نومید | که باشد خرابى را، ز پى البته تعمیرى <ref>''همان''،ص ۱۶۳.</ref> }}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


خط ۱۸۳: خط ۱۸۱:
{{ب| که گردد عیان مرد و نامرد کیست؟ | به گاه هنر، مردآور کیست؟ }}
{{ب| که گردد عیان مرد و نامرد کیست؟ | به گاه هنر، مردآور کیست؟ }}


{{ب| بکوشیم مردانه در کارزار | که ماند به گیتى ز ما یادگار <ref>''همان''، ص 166 و 167.</ref> }}
{{ب| بکوشیم مردانه در کارزار | که ماند به گیتى ز ما یادگار <ref>''همان''، ص ۱۶۶ و ۱۶۷.</ref> }}


{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}
خط ۱۸۹: خط ۱۸۷:
==منابع==
==منابع==


*[[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، ''کاروان شعر عاشورا''، زمزم هدایت، ج1، ص 354-358.]]
*[[کاروان شعر عاشورا|محمدعلی مجاهدی، ''کاروان شعر عاشورا''، زمزم هدایت، ج۱، ص ۳۵۴-۳۵۸.]]


==پی نوشت==
==پی نوشت==