ذوالجناح: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «از جنایتهاى فجیع سپاه کوفه،اسب تاختن بر جسد مطهّر سید الشهدا«ع»پس از شهادت آ...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
از جنایتهاى فجیع سپاه کوفه،اسب تاختن بر جسد مطهّر سید الشهدا«ع»پس از شهادت آن حضرت بود.ابن زیاد در پى تحریک شمر،در پاسخ نامۀ عمر سعد از جبهۀ کربلا که نامه‌اى مسالمت‌آمیز بود،نامه‌اى تند به عمر سعد نوشت که تو را براى مماشات و سازش و...نفرستاده‌ایم.اگر حسین و یارانش تسلیم شدند،پیش من بفرست وگرنه بر آنان بتاز تا آنها را کشته و مثله کنى که شایستۀ آنند.اگر حسین کشته شد،بر پیکرش(بر سینه و پشتش)اسب بتاز...اگر اجراى فرمان کردى پاداش مطیعان را خواهى یافت وگرنه،کناره بگیر و سپاه را به شمر واگذار.شمر نامه را به کربلا آورد و تسلیم عمر سعد کرد. <ref>کامل ابن اثیر،ج 2،ص 558.</ref>
[[پرونده:Evening-of-ashoora.jpg|بندانگشتی|نقاشی استاد فرشچیان از صحنه بازگشت ذوالجناح]]'''ذوالجناح'''، نامی که در تشیع عامیانه به اسب [[حسین بن علی (ع)|امام حسین (ع)]] داده شده است. در هیچ یک از منابع متقدم حتی در مقتل‌های عربی و فارسی نامی از ذوالجناح برده نشده و وجه تسمیه اسب ایشان بدین نام مشخص نیست.


عصر عاشورا،پس از شهادت سید الشهدا و غارت خیمه‌ها،عمر سعد گفت:
در گزارش‌هایی<ref>ابن سعد، ج 4، ص 121؛ طبری، سلسله 1، ص 1669</ref> جناح نام اسب یزید بن زمعه، از صحابیان پیامبر (ص) که در روز حنین به [[شهادت]] رسید، و نیز نام اسب حوفزان بن شریک <ref>ابن جزی، ص 112</ref> ذکر شده است. همچنین طبری، در ذکر غزوہ ذی قرد در سال 6، نام اسبی از عکاشة بن مخضن را جناح آورده است <ref>سلسله 1، ص 1509-1510</ref>


داوطلب اسب تاختن بر پیکر حسین بن على«ع»کیست؟ده نفر داوطلب شدند و با سم اسبها بر سینه و پشت امام تاختند.پیکر امام زیر سم اسبان شد.این ده نفر خبیث عبارت بودند از:اسحاق بن حویّه،اخنس بن مرثد،حکیم بن طفیل،عمرو بن صبیح،رجاء بن منقذ، سالم بن خیثمه،واحظ بن ناعم،صالح بن وهب،هانى بن ثبیت و اسید بن مالک.سپس در کوفه،اینان نزد ابن زیاد آمدند و یکى از آنان(اسید)در بیان این جنایت چنین سرود:
==نامگذاری ذوالجناح==
در متن ترجمه نجم الدین راوندی (قرن ششم)، از شرف التبی ابوسعید خرگوشی، ذوالجناح، نام اسب پیامبر اکرم (ص) ذکر شده است که نام اسب ایشان مرتجز آمده است. در نور العین فی مشهد الحسین اثر ابواسحاق اسفراینی (ص 43-46)، نام اسب [[حسین بن على (ع)|امام حسین (ع)]] در روز [[عاشورا]] میمون ذکرشده و در مرثیه‌ای هم که در این کتاب به عنوان زبان حال اهل حرم آن حضرت، پس از شهادت ایشان، خطاب به اسب بی‌سوارشان آمده، از این اسب با نام میمون یاد شده است.


نحن رضضنا الصّدر بعد الظّهر ... بکلّ یعسوب شدید الأسر
در برخی منابع، مثلا الفتوح ابن اعثم کوفی (ج 5، ص220)، اللهوف ابن طاووس (ص 54) یا مقتل الحسین ابومؤید اخطب خوارزم (ج 2، ص 42_43) که از منابع اصلی متون متأخرتر روضه خوانی از جمله روضة الشهدای ملاحسین [[واعظ کاشفی]] (تألیف 908) بوده اند، در شرح ماجرای شهادت امام حسین (ع)، نام اسب ذکر نشده است<ref>ابوالفرج اصفهانی، ص 7978؛ ابن نما، ص 73-79</ref>
و جایزه گرفتند.ابو عمرو زاهد مى‌گوید:به این ده نفر نگاه کردیم،همه زنازاده بودند.


مختار وقتى قیام کرد همۀ آنان را گرفت و دست و پایشان را به زنجیر بست و بر پشت آنان اسب تازاند تا مردند. <ref>بحار الأنوار،ج 45،ص 59.</ref>
ظاهرا این نام ابتدا در آثاری چون داستان مقتل حسین اثر شادی آمده و سپس در افواه عامه رواج یافته است.


بنابر روایت کاشفی [[امام حسین (ع)]] در روز [[عاشورا]]، هنگام عزیمت به میدان، عمامه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را بر سر نهاد و سپر حمزه علیه السلام را بر پشت افکند و ذوالفقار را حمایل ساخت و بر ذوالجناح سوار شد. در بیشتر روایت‌ها و مقتل‌های متاخرتر هم نام اسب آن حضرت ذکر نشده است<ref>مجلسی، ج45، ص47، 56 - 57، 60، 262-264؛ مقرم، ص283؛ حکیم، ج 1، ص 612611</ref>


در مقتل فارسی فیض الدموع محمدابراهیم بدایع نگار در قرن سیزدهم نام اسب دو بار و به صورت جناح نه ذوالجناح ضبط شده است <ref>عمان سامانی، ص 326، پانویس 1</ref> که جناح را نه به نام اسب، بلکه نام نژادی از اسب‌های عربی دانسته است.


جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، قم، معارف، ج1، ص 46.
==ذوالجناح در روز عاشورا==
درباره آنچه در روز عاشورا از اسب امام حسین (ع) پدید آمد روایت‌های متقدم و متأخر، کمابیش هم داستان اند: پس از آنکه امام حسین (ع) از اسب بر زمین افتاد و دشمنان هریک بر ایشان زخم‌ها زدند، و سپس اسب ایشان به این سوی و آن سوی دوید. [[عمر سعد|عمرسعد]] گفت: "اسب را بگیرند" چرا که از خیل اسبان رسول الله (ص) است، ولی اسب با دشمنان جنگید و شماری از آنان را کشت؛ چون اسب را رها کردند به سوی پیکر حضرت آمد و سپس شیهه کشان به سمت خیمه‌ها دوید.
 
اهل حرم چون در خیمه‌ها صدای او را شنیدند، گمان کردند که امام بازگشته و برای کودکان آب آورده است، ولی اسب را بیسوار دیدند، و خطاب به اسب گفتند که چرا سوارت را باز نیاوردی؟ <ref>ابن اعثم کوفی، ابواسحاق اسفراینی؛ اخطب خوارزم، همانجاها؛ کاشفی، ص 353</ref>
 
این مضمون در بسیاری از مقتل‌ها و [[مرثیه]]<nowiki/>‌های راجع به عاشورا مکررا ذکر شده و از تأثر برانگیزترین بخش‌های [[روضه]] های ظهر عاشوراست. <ref>مجلسی، همانجا؛ نیرتبریزی، ص 125-127؛ مقرم؛ حکیم، همانجاها: الول - ساتون ، ص 244؛ شیمل ، ص300؛ نیز - عاشورا*؛ برای تحلیل نمونه هایی در ادبیات عربی و اردو - پینالت ، ص 128125؛ برای حضور ذوالجناح در تعزیه نامه ها - همایونی، 1367ش، ص 29؛ همو، 1380ش، ص 488، 635634، 870، 895 - 896، 914، گلواژه های عزا بر گلبرگلهای رثا، ص 129</ref>
 
==سرنوشت ذوالجناح==
درباره سرنوشت  ذوالجناح اظهارات متفاوتی شده است، از جمله اینکه خود را به امواج فرات سپرد و دیگر کسی نشانی از او نیافت <ref>ابواسحاق اسفراینی، همانجا؛ قندوزی، ج 3، ص 85_86؛ نیز - حکیم، ج 1، ص 613</ref> یا آنقدر سرش را بر زمین زد تا جان داد <ref name=":0">کاشفی، همانجا؛ مجلسی، ج 45، ص60</ref> یا اینکه به سوی بادیه دوید و بی‌نشان شد. <ref name=":0" />
 
ابواسحاق اسفراینی در نورالعین آورده که ذوالجناح در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) مرکب آن حضرت خواهد بود.
==منبع==
 
*''[http://rch.ac.ir/article/Details?id=11265 دانشنامه جهان اسلام]''
 
==پی نوشت==
[[رده:همراهان قافله کربلا]]
[[en:DU’L-JANAH]]
[[Fr:Du'l-Janah]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۳:۵۵

نقاشی استاد فرشچیان از صحنه بازگشت ذوالجناح

ذوالجناح، نامی که در تشیع عامیانه به اسب امام حسین (ع) داده شده است. در هیچ یک از منابع متقدم حتی در مقتل‌های عربی و فارسی نامی از ذوالجناح برده نشده و وجه تسمیه اسب ایشان بدین نام مشخص نیست.

در گزارش‌هایی[۱] جناح نام اسب یزید بن زمعه، از صحابیان پیامبر (ص) که در روز حنین به شهادت رسید، و نیز نام اسب حوفزان بن شریک [۲] ذکر شده است. همچنین طبری، در ذکر غزوہ ذی قرد در سال 6، نام اسبی از عکاشة بن مخضن را جناح آورده است [۳]

نامگذاری ذوالجناح[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در متن ترجمه نجم الدین راوندی (قرن ششم)، از شرف التبی ابوسعید خرگوشی، ذوالجناح، نام اسب پیامبر اکرم (ص) ذکر شده است که نام اسب ایشان مرتجز آمده است. در نور العین فی مشهد الحسین اثر ابواسحاق اسفراینی (ص 43-46)، نام اسب امام حسین (ع) در روز عاشورا میمون ذکرشده و در مرثیه‌ای هم که در این کتاب به عنوان زبان حال اهل حرم آن حضرت، پس از شهادت ایشان، خطاب به اسب بی‌سوارشان آمده، از این اسب با نام میمون یاد شده است.

در برخی منابع، مثلا الفتوح ابن اعثم کوفی (ج 5، ص220)، اللهوف ابن طاووس (ص 54) یا مقتل الحسین ابومؤید اخطب خوارزم (ج 2، ص 42_43) که از منابع اصلی متون متأخرتر روضه خوانی از جمله روضة الشهدای ملاحسین واعظ کاشفی (تألیف 908) بوده اند، در شرح ماجرای شهادت امام حسین (ع)، نام اسب ذکر نشده است[۴]

ظاهرا این نام ابتدا در آثاری چون داستان مقتل حسین اثر شادی آمده و سپس در افواه عامه رواج یافته است.

بنابر روایت کاشفی امام حسین (ع) در روز عاشورا، هنگام عزیمت به میدان، عمامه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را بر سر نهاد و سپر حمزه علیه السلام را بر پشت افکند و ذوالفقار را حمایل ساخت و بر ذوالجناح سوار شد. در بیشتر روایت‌ها و مقتل‌های متاخرتر هم نام اسب آن حضرت ذکر نشده است[۵]

در مقتل فارسی فیض الدموع محمدابراهیم بدایع نگار در قرن سیزدهم نام اسب دو بار و به صورت جناح نه ذوالجناح ضبط شده است [۶] که جناح را نه به نام اسب، بلکه نام نژادی از اسب‌های عربی دانسته است.

ذوالجناح در روز عاشورا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

درباره آنچه در روز عاشورا از اسب امام حسین (ع) پدید آمد روایت‌های متقدم و متأخر، کمابیش هم داستان اند: پس از آنکه امام حسین (ع) از اسب بر زمین افتاد و دشمنان هریک بر ایشان زخم‌ها زدند، و سپس اسب ایشان به این سوی و آن سوی دوید. عمرسعد گفت: "اسب را بگیرند" چرا که از خیل اسبان رسول الله (ص) است، ولی اسب با دشمنان جنگید و شماری از آنان را کشت؛ چون اسب را رها کردند به سوی پیکر حضرت آمد و سپس شیهه کشان به سمت خیمه‌ها دوید.

اهل حرم چون در خیمه‌ها صدای او را شنیدند، گمان کردند که امام بازگشته و برای کودکان آب آورده است، ولی اسب را بیسوار دیدند، و خطاب به اسب گفتند که چرا سوارت را باز نیاوردی؟ [۷]

این مضمون در بسیاری از مقتل‌ها و مرثیه‌های راجع به عاشورا مکررا ذکر شده و از تأثر برانگیزترین بخش‌های روضه های ظهر عاشوراست. [۸]

سرنوشت ذوالجناح[ویرایش | ویرایش مبدأ]

درباره سرنوشت  ذوالجناح اظهارات متفاوتی شده است، از جمله اینکه خود را به امواج فرات سپرد و دیگر کسی نشانی از او نیافت [۹] یا آنقدر سرش را بر زمین زد تا جان داد [۱۰] یا اینکه به سوی بادیه دوید و بی‌نشان شد. [۱۰]

ابواسحاق اسفراینی در نورالعین آورده که ذوالجناح در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) مرکب آن حضرت خواهد بود.

منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پی نوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. ابن سعد، ج 4، ص 121؛ طبری، سلسله 1، ص 1669
  2. ابن جزی، ص 112
  3. سلسله 1، ص 1509-1510
  4. ابوالفرج اصفهانی، ص 7978؛ ابن نما، ص 73-79
  5. مجلسی، ج45، ص47، 56 - 57، 60، 262-264؛ مقرم، ص283؛ حکیم، ج 1، ص 612611
  6. عمان سامانی، ص 326، پانویس 1
  7. ابن اعثم کوفی، ابواسحاق اسفراینی؛ اخطب خوارزم، همانجاها؛ کاشفی، ص 353
  8. مجلسی، همانجا؛ نیرتبریزی، ص 125-127؛ مقرم؛ حکیم، همانجاها: الول - ساتون ، ص 244؛ شیمل ، ص300؛ نیز - عاشورا*؛ برای تحلیل نمونه هایی در ادبیات عربی و اردو - پینالت ، ص 128125؛ برای حضور ذوالجناح در تعزیه نامه ها - همایونی، 1367ش، ص 29؛ همو، 1380ش، ص 488، 635634، 870، 895 - 896، 914، گلواژه های عزا بر گلبرگلهای رثا، ص 129
  9. ابواسحاق اسفراینی، همانجا؛ قندوزی، ج 3، ص 85_86؛ نیز - حکیم، ج 1، ص 613
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ کاشفی، همانجا؛ مجلسی، ج 45، ص60