در حال ویرایش ابراهیم شایان

'''ابراهیم شایان''' (١٣٢٣ ه. ش) از شاعران معاصر ایرانی است.

{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده
| نام                    =ابراهیم شایان
| تصویر                  =
| توضیح تصویر            =
| نام اصلی               =
| زمینه فعالیت           =
| ملیت                   =
| تاریخ تولد             =فروردین ماه ١٣٢٣ه.ش
| محل تولد                =سیستان
| والدین                 = حسین 
| تاریخ مرگ              =
| محل مرگ                 =
| علت مرگ                 =
| محل زندگی               = 
| مختصات محل زندگی         =
| مدفن                   =
|مذهب                   =
|در زمان حکومت           =
|اتفاقات مهم             =
| نام دیگر               =
|لقب                     =
|بنیانگذار               =
| پیشه                   =  
| سال‌های نویسندگی        =
|سبک نوشتاری             =
|کتاب‌ها                 =«منظومه قرآنی»، «انوار آسمانی»، «خون‌بهای عشق»، «فریادهای خاموش» و «زمزمه عشق»
|مقاله‌ها                =
|نمایشنامه‌ها            =
|فیلم‌نامه‌ها              =
|دیوان اشعار             =
|تخلص                    = 
|فیلم ساخته بر اساس اثر=
| همسر                    =
| شریک زندگی             =
| فرزندان                =
|تحصیلات                  =
|دانشگاه                =
|حوزه                   =
|شاگرد                  =
|استاد                  =
|علت شهرت               =
| تأثیرگذاشته بر         =
| تأثیرپذیرفته از         =
| وب‌گاه                  =
|گفتاورد                =
|امضا                  =
}}
==زندگینامه==
ابراهیم شایان فرزند حسین در فروردین ماه ١٣٢٣  شمسی در شهر سیستان متولد شد. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف [[حسین بن على (ع)|امام حسین (ع)]]، اشعاری را سروده است. وی تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی در رشته حقوق از دانشگاه آزاد زاهدان پی‌گرفت  و به دلیل علاقه به ادبیات فارسی و معارف اسلامی سرودن شعر را از نه سالگی تجربه کرد و به دلیل همین علاقه، کتابخانه‌‏ای شخصی با گنجایش سه هزار جلد کتاب را در خانه دارد. کلیه سروده‌‏هایش قرآنی، معارف اسلامی، اخلاقی، آئینی و دفاع مقدس است. ایشان بازنشسته بانک ملی است و با سازمان‌‏ها، نهادها و کانون‌های فرهنگی استان مثل ارشاد اسلامی، صدا و سیما، دانشگاه‌ها و همچنین کنگره‌‏ها و جشنواره‏‌های مختلفی چون بین‌المللی رابطین بهداشت در زاهدان، پروین اعتصامی گیلان، نیمه‌شعبان اراک، شعر عاشورایی اهواز و... همکاری نزدیک و حضوری فعال داشته است و از این رهگذر تقدیرنامه‏‌های متعددی دریافت نموده است. ایشان رتبه اول شعر دهه فجر استان و رتبه دوم شعر ملی وحدت کشوری را در موفقیت‌‏های فرهنگی خویش دارد. ‏‌‏‏‏‏‏‏‏<ref>گفت‌وگوی مؤلف با شاعر.‏</ref>
==آثار==
آثار ابراهیم شایان عبارتند از:  

«[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=730063&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author منظومه قرآنی]» قصیده‏‌ای طویل با ٥٦٠ بیت از آیات برگزیده قرآن مجید، «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=1117594&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author انوار آسمانی]»، «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=1282615&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author خون‌بهای عشق]»، «[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=2034352&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author فریادهای خاموش]» و «زمزمه عشق» که گردآوری اشعار کنگره دفاع مقدس است. 

==اشعار==
{{شعر}}
{{ب| می‌روم در [[کربلا]] تا محشری برپا کنم                     |       دفتر عشق و شهادت را به خون امضا کنم }}

{{ب| پرچم نصرمن‌الله را برافرازم به دوش                    |       حکم قرآن را در عالم مو به مو اجرا کنم }}

{{ب| خون‌بهای آل زهرا کار این مخلوق نیست                  |      می‌روم در کربلا تا با خدا سودا کنم }}

{{ب| حکم میرابی گرفتم تا که در گلزار دین                     |     جویباری پر ز خون از عترت طاها کنم }}

{{ب| پای اشجار رسالت هر جوانی کشته شد                    |     جای خونش یک جوان دیگری اهدا کنم }}

{{ب| [[قاسم بن حسن (ع)|قاسم]] و [[عباس ابن علی(ع)|عباس]] و [[علی اکبر (ع)|اکبر]] هم علی [[علی اصغر (ع)|اصغرم]]                        |     در ره دین خدا چون دسته گل اهدا کنم }}

{{ب| ای خلیل الله نظر کن از منا در کربلا                          |   بین که اضحای تو را با خونم [[عاشورا]] کنم }}

{{ب| در دوات صبر خود ریزم ز خون اصغرم                        |   روی دشت کربلا قانون دین املا کنم }}

{{ب| گر چه [[زینب]] بعد من گردد اسیر و دربه‌در                     |در پناه این اسارت دین حق احیا کنم }}

{{ب| روز محشر روی دستم اصغر شش ماهه‌‏ام                      |شکوه زین امت به نزد مادرم زهرا کنم }}

{{ب| گرچه بر نیزه نشیند رأس خون‌آلود من   |                     دشمن دیرینه را با صوت خود رسوا کنم }}

{{ب| روز عاشورا که گردد نوبت جانبازیم          |                    حمله بر قلب سپاه و لشکر اعدا کنم }}

{{ب| بر سپاه دون بتازم از یمین و از یسار        |                    نقش بابایم علی را همچو شیر ایفا کنم }}

{{ب| عاقبت از ضرب تیر و نیزه و شمشیر کین    |                  جسم و جانم را فدای خالق یکتا کنم }}

{{ب| روی خاک کربلا جان می‏‌دهم از تشنگی       |              راه پیوستن به حق را این‌‏چنین پیدا کنم }}

{{ب| تربت پاک شهیدان سرمه چشمان من        |                بر اسیری‏‌های طفلان آه و واویلا کنم }}

{{ب| روز محشر سیل خون جاری شود از دیده‌ها   |               کَشتی دین را روان بر موج آن دریا کنم }}

{{ب| لرزه اندازم به عرش و کرسی و لوح و قلم      |               چون‌‏که از بهر شفاعت دست خود بالا کنم }}

{{ب| مشورت کردم به قلب و دیده گریان خود       |              کز برای خون دل راهی به چشمم وا کنم }}

{{ب| روز محشر پای میزان عدالت می‌‏روم              |            حکم آزادی «شایان» را خودم امضا کنم }}
{{پایان شعر}}

{{شعر}}
{{ب| مرا در سینه آهی آتشین است                    |     که از داغ دل ام‌البنین است }}

{{ب| دلی کز داغ عباس شهیدش                        |    خروشان مثل دریایی غمین است }}

{{ب| دلی کز هجرت زهرای اطهر                         |   درون سینه‌‏اش بیت حزین است }}

{{ب| زنی این‌‏گونه در عالم که دیده                        |  که گوید نزد زهرا شرمگین است }}

{{ب| چنین مادر کجا دیده به عالم                        | که اسوه از برای مسلمین است }}

{{ب| چهار فرزند رعنای جوانش                            |  فدای راه خیرالمرسلین است }}

{{ب| به دشت کربلا محزون و پرپر                         |ابوالفضل امیرالمؤمنین است }}

{{ب| بیا ای فاطمه بنت کلابی                             |پیامی بر تو از روح‌‏الامین است }}

{{ب| به پاس آن حدیث عشق و ایثار                     | تو را زهرا به محشر همنشین است }}

{{ب| ببین ماه منیر آسمان را       |                         که نورش برتر از عرش برین است }}

{{ب| ولی عباس تو ماه منیر است  |                           که ماه آسمان و هم زمین است }}

{{ب| اگر ماه بنی‌هاشم فدا شد      |                     فداکاری به قرآن مبین است }}

{{ب| حسین بن علی فرزند زهرا     |                       قیامش از برای حفظ دین است }}

{{ب| به سوی کربلا با اهل بیتش    |                      روانه با گروهی مؤمنین است }}

{{ب| به عاشورای سال شصت و یک هم|                    علمدارش امیری مه‌جبین است }}

{{ب| به هفتاد و دو گل در گلشن دین   |               مقابل سی هزار از ظالمین است }}

{{ب| صدای کودکان تا عرش اعلی         |                ز عطشانی و ظلم کافرین است }}

{{ب| چنان آمد به میدان آن دلاور         |               که گویی آسمان روی زمین است }}

{{ب| سپه‌داری که شمشیر قتالش          |                سزاوار هزاران آفرین است }}

{{ب| دو دست آن دلاور را بریدند           |              اگر چه یار رب‌العالمین است }}

{{ب| به چشم نازنینش تیر دشمن          |            همان چشمی که خیلی نازنین است }}

{{ب| به پشت نخله دیدم دشمن دین       |           که در دستش عمودی آهنین است }}

{{ب| گرفته راه بر سقای طفلان               |        چو روباه پلیدی در کمین است }}

{{ب| چنان زد ناگهان بر فرق عباس           |          که دائم خون جگر ام‌البنین است }}

{{ب| وجود پاک و پاره پاره او                 |             کتاب راهنمای عارفین است }}

{{ب| فدای آن سر رخشنده او                  |      که روی نیزه مانند نگین است }}

{{ب| به قربان سر و چشم و دو دستش       |        که هر یک شرح عشقی راستین است }}

{{ب| کتاب شرح و تفسیر وفایش               |       به تأییدات خیرالخالقین است }}

{{ب| شفاعت کن ز «شایان» یا ابوالفضل        |          اگرچه او اقل‌المادحین است }}
{{پایان شعر}}
{| style="margin: 0 auto; "
| class="b" |<span class="beyt"> مرا در سینه آهی آتشین است                    </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">     که از داغ دل ام‌البنین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> دلی کز داغ عباس شهیدش                        </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">    خروشان مثل دریایی غمین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> دلی کز هجرت زهرای اطهر                         </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">   درون سینه‌‏اش بیت حزین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> زنی این‌‏گونه در عالم که دیده                        </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">  که گوید نزد زهرا شرمگین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> چنین مادر کجا دیده به عالم                        </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt"> که اسوه از برای مسلمین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> چهار فرزند رعنای جوانش                            </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">  فدای راه خیرالمرسلین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> به دشت کربلا محزون و پرپر                         </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">ابوالفضل امیرالمؤمنین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> بیا ای فاطمه بنت کلابی                             </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">پیامی بر تو از روح‌‏الامین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> به پاس آن حدیث عشق و ایثار                     </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt"> تو را زهرا به محشر همنشین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> ببین ماه منیر آسمان را       </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">                         که نورش برتر از عرش برین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> ولی عباس تو ماه منیر است  </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">                           که ماه آسمان و هم زمین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> اگر ماه بنی‌هاشم فدا شد      </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">                     فداکاری به قرآن مبین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> حسین بن علی فرزند زهرا     </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">                       قیامش از برای حفظ دین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> به سوی کربلا با اهل بیتش    </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">                      روانه با گروهی مؤمنین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> به عاشورای سال شصت و یک هم</span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">                    علمدارش امیری مه‌جبین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> به هفتاد و دو گل در گلشن دین   </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">               مقابل سی هزار از ظالمین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> صدای کودکان تا عرش اعلی         </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">                ز عطشانی و ظلم کافرین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> چنان آمد به میدان آن دلاور         </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">               که گویی آسمان روی زمین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> سپه‌داری که شمشیر قتالش          </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">                سزاوار هزاران آفرین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> دو دست آن دلاور را بریدند           </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">              اگر چه یار رب‌العالمین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> به چشم نازنینش تیر دشمن          </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">            همان چشمی که خیلی نازنین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> به پشت نخله دیدم دشمن دین       </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">           که در دستش عمودی آهنین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> گرفته راه بر سقای طفلان               </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">        چو روباه پلیدی در کمین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> چنان زد ناگهان بر فرق عباس           </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">          که دائم خون جگر ام‌البنین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> وجود پاک و پاره پاره او                 </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">             کتاب راهنمای عارفین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> فدای آن سر رخشنده او                  </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">      که روی نیزه مانند نگین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> به قربان سر و چشم و دو دستش       </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">        که هر یک شرح عشقی راستین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> کتاب شرح و تفسیر وفایش               </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">       به تأییدات خیرالخالقین است </span>
|-
| class="b" |<span class="beyt"> شفاعت کن ز «شایان» یا ابوالفضل        </span>
| style="width:2em;" |
| class="b" |<span class="beyt">          اگرچه او اقل‌المادحین است </span>
|}
<br />
==منابع==

*[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3623708&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج ۲، ص: ۳۸۱-۳۸۴.]

==پی نوشت==
[[رده:ادبیات]]
[[رده:شاعران]]
[[رده:شاعران فارسی زبان]]
[[رده:شاعران معاصر]]
<references />{{شاعران}}